تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۸
 

محورهای (بخش اول) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام (1401/01/23)

Share/Save/Bookmark
محورهای (بخش اول) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام (1401/01/23)
 
محورهای بخش اول بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار مسئولان نظام (1401/01/23)
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:
محورهای اصلی (بخش اول) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام (1401/01/23):

1. صادقانه قرار بگذاریم با خودمان، با خدای خودمان که در راه صحیح، قاطعانه، بدون احساس خستگی حرکت کنیم.
2. استغفار همراه با نیّت صادقه، در شما یک صفا و طهارتی ایجاد میکند که رحمت الهی را جلب میکند.
3. استغفار برای پیروزی در میدانهای بزرگِ اجتماعی و ملی کارکرد و تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.
4. استغفار فقط شامل گناهانِ ظاهری نیست. یک بخش هم گناهانِ باطنی است. ترک فعل (واجب) نیز گناه است.
5. در فعل و ترک فعلِ خودمان بایستی حضور پروردگار را حس کنیم.
6. غرور، طلیعه ی‌ شکست و سقوط انسان است.
7. غرور هم ما را ساقط میکند، هم آن مجموعه‌ا‌ی را که بر محورِ حرکت ما دارد حرکت میکند، ساقط میکند.
8. انفعال و احساس بن بست در امور، بیماریِ فلج کننده و برای مدیر یک مجموعه واقعاً سم است.
9. قرآن راه مقابله‌ی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا».
10. صبر یعنی خسته نشدن، از میدان در نرفتن و خارج نشدن.
11. تقوا یعنی مراقبت کامل؛ تقوای در برابر دشمن، یعنی بیدار بودن، حواس جمع بودن و مراقب دشمن بودن.
12. القای احساس ناامیدی و بن بست در مردم و تضعیف روحیه مسئولان، جفای به مردم، کشور و انقلاب است.

مشروح محورهای (بخش اول) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام (1401/01/23):
 
1. صادقانه قرار بگذاریم با خودمان، با خدای خودمان که در راه صحیح، قاطعانه، بدون احساس خستگی حرکت کنیم.
1/1. یکی از درخواست‌های ما در این ماه که در دعاهای مأثور منعکس است، نیّت صادقه است؛ در دعای روزهای ماه مبارک رمضان آمده: «وَ القُوَّةَ وَ النَّشاطَ وَ الاِنابَةَ وَ التَّوبَةَ ... وَ النِّیَّةَ الصّادِقَة». (مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج۲، ص۶۱۱).
2/1. صادقانه قرار بگذاریم با خودمان، با خدای خودمان که در راه درست، راهی که اعتقاد داریم راه صحیح است، قاطعانه، بدون احساس خستگی حرکت کنیم؛ نیّت صادقه این است.
3/1. اگر شما در این ماه نورانی این نیّت صادقه را در خودتان ایجاد کنید و تقویت کنید، این یک کمکی و توانی خواهد بود برای ادامه‌ی راه در طول دوران مسئولیّتتان و این نیّت صادقه شما را کمک خواهد کرد که حرکت کنید و پیش بروید.
4/1. از چیزهایی که در دعاهای این ماه مکرّر تکرار شده، طلب مغفرت الهی است؛ از خدا بخشش خواستن، استغفار؛ در تعبیرات دعاها [آمده]: هَذَا شَهرُ المَغفِرَة (همان، ص610)؛ از بسیاری از کرده‌ها و نکرده‌هایمان از خدا باید معذرت بخواهیم.

2. استغفار همراه با نیّت صادقه، در شما یک صفا و طهارتی ایجاد میکند که رحمت الهی را جلب میکند.
1/2. این استغفار که طبعاً با آن نیّت صادقه همراه است، در شما یک صفا و طهارتی ایجاد میکند که رحمت الهی را جلب میکند. ماها باید تلاشمان این باشد که رحمت و برکت الهی را جلب کنیم.
2/2. در دعا میخوانیم: اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک (همان، ج۱، ص۶۱)؛ یک موجباتی وجود دارد که اینها رحمت الهی را به وجود می‌آورد و متوجّه انسان میکند. در همه‌ی میدانهای زندگی (حتی در مسائل جاری) این استغفار اثر دارد.
3/2. در سوره‌ هود {آیه52} میفرماید: «وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا»؛ یعنی خدای متعال برکات آسمانی را بر شما نازل میکند؛ بعد میفرماید: «وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلى‌ قُوَّتِکُم»؛ نیروی شما را هم افزایش میدهد.

3. استغفار برای پیروزی در میدانهای بزرگِ اجتماعی و ملی کارکرد و تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.
1/3. از تأثیر استغفار، نصرت در یکی از سخت‌ترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزه آشکار با دشمن است: «وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین» (آل‌عمران/146).
2/3. این ربّیّون و خداپرستان که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند دعایشان این بود: «(وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا) رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین» (آل‌عمران/147)؛ یعنی رابطه‌ استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این‌ جور است.
3/3. پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: «فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة» (آل‌عمران/148)؛ قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند.
4/3. نگاهمان به استغفار این نباشد که فقط برای گناهان شخصی و شستشوی دل خودمان است؛ استغفار برای پیروزی در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد و تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.

4. استغفار فقط شامل گناهانِ ظاهری نیست. یک بخش هم گناهانِ باطنی است. ترک فعل (واجب) نیز گناه است.
1/4. خب حالا از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته گناهان ظاهری است؛ مثل دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخش، گناهان باطنی است؛ یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است.
2/4. یکی از موارد تکان‌دهنده‌ی قرآن، ماجرای حضرت یونس (ع) است: وَ ذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبا؛ مغاضِب چون قومش کافر بودند، سالها در بین این قوم دعوت کرد ولی اثر نکرد،‌ او هم عصبانی و ناراحت شد و آنها را ترک کرد.
3/4. اگر مقایسه کنیم با ترک فعلهایی که ما انجام میدهیم، اصلاً کار بزرگی به نظر نمیرسد امّا خداوند آن را مورد مؤاخذه قرار داد: «فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه» (انبیاء/87)؛ خیال کرد ما سختگیری نخواهیم کرد بر او! سختگیری این بود که محبوس شد.
4/4. قرآن میفرماید: «فَلَو لا اَنَّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحین، لَلَبِثَ فی‌ بَطنِهِ اِلى‌ یَومِ یُبعَثون» (صافّات/144و143)؛ چه خبر است! برای ترک فعل اگر این تسبیح و تضرّع و ذکر «سُبحانَکَ‌ اِنّی‌ کُنتُ‌ مِنَ‌ الظّالِمین‌« نمی بود، تا قیامت بایستی محبوس می ماند.
5/4. البتّه دنبال این آیه یک بشارتی هم وجود دارد: «فَنادى‌ فِی الظُّلُماتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» (انبیاء/88و87).
6/4. این «وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» بشارت به من و شما است؛ یعنی ما هم با تسبیح و تحمید و با استغفار و با اقرار به گناه و با معذرت‌خواهی از پروردگار میتوانیم به نجات دست پیدا کنیم.

5. در فعل و ترک فعلِ خودمان بایستی حضور پروردگار را حس کنیم.
1/5. ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی «مسئول» اطلاق میکنیم. ما از کرده‌ها و نکرده‌ها مورد سؤال قرار میگیریم. البتّه در جمهوری اسلامی «سؤال خدا» از «سؤال مردم» بالاتر و مهم‌تر است.
2/5. آن نیم ساعت وقتی که شما اضافه‌ی بر مدّت مسئولیّت میگذارید، هیچ کس نمیفهمد، امّا خدا میبیند. کار خطا هم همین جور است. این جمله‌ی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است»، خیلی حرف مهمّی است!
3/5. وقتی کارگزار شدیم، بایستی مراقبتمان بالا برود. در فعل و ترک فعل خودمان بایستی حضور پروردگار را حس کنیم؛ که آن وقت، برکات الهی هم نازل خواهد شد. ان‌شاءالله این تذکّرات در دل خود ما اثر کند.

6. غرور، طلیعه ی‌ شکست و سقوط انسان است.
1/6. توصیه‌ای که من امروز میخواهم عرض بکنم، توجّه به دو آسیب است: یک آسیب، آسیب غرور است؛ یک آسیب، آسیب انفعال است. اینها دو آسیب است که شماها خیلی باید مراقب آنها باشید.
2/6. غرور، غرّه شدن، ابزار شیطان است. یک وقت منشأ آن همین پست و مقامی است که شما گرفته‌اید. یک منشأ غرور موفّقیّتها و پیشرفتها است. یک منشأ غرور هم غرّه شدن به لطف الهی و توجّهات الهی است.
3/6. غرّه شدن به خدا یعنی انسان از طرف خدا احساس خاطرجمعی مطلق بکند، دیگر هیچ ملاحظه‌‌کاری‌ای نداشته باشد؛ مثلاً بگوید «ما که جزو خیل دوستان اهل‌بیت هستیم؛ خدا با ما کاری ندارد»! این غرّه شدن به خدا است.
4/6. غرور، طلیعه‌ شکست و سقوط انسان است؛ انسان وقتی که غرور پیدا کرد، هم در درون خود ساقط میشود، هم در اجتماع ساقط میشود، هم آن حرکت اجتماعی‌ای که حول ‌و ‌حوش او به وجود آمده، از بین میرود و ساقط میشود.
5/6. این آیه‌ی شریفه‌ی «لَقَد نَصَرَکُمُ اللهُ فی مَواطِنَ کَـثیرَةٍ وَ یَومَ حُنَینٍ اِذ اَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنکُم شَیئًا وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت ... ثُمَّ وَلَّیتُم مُدبِرین» (توبه/25)؛ که در مورد جنگ حنین ناظر به همین غرور مسلمانان است.
6/6. در جنگ حنین - که اوّلین جنگی بود که بعد از فتح مکّه پیغمبر واردِ آن شدند- چندین هزار نفر از تازه‌‌مسلمان‌ها با پیغمبر بودند. رفتند طرف طائف، [برای] جنگ حنین. [وقتی] نگاه کردند دیدند جمعیّت زیاد است، مغرور شدند.
7/6. خدای متعال اینها را به خاطر آن مغرور شدن، شکست: «وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت»؛ زمین با همه‌ی گستره‌ای که داشت، بر شما تنگ شد؛ «ثُمَّ وَلَّیتُم مُدبِرین» فرار کردید. خب [نتیجه‌ی] غرّه شدن، این است دیگر.

7. غرور هم ما را ساقط میکند، هم آن مجموعه‌ا‌ی را که بر محورِ حرکت ما دارد حرکت میکند، ساقط میکند.
1/7. غرور هم ما را ساقط میکند، هم آن مجموعه‌ا‌ی را که بر محور حرکت ما دارد حرکت میکند، ساقط میکند. لذاست که در دعای کمیل از خدای متعال میخواهید: «اَن تَجعَلَنی بِقِسمِکَ رَاضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاَحوالِ مُتَواضِعا».
2/7. یکی از اشکالات غرور این است که ما را از مردم دور میکند. مردم در نظرمان کوچک میشوند؛ تحقیر میکنیم مردم را و طبعاً از آنها دور میشویم. غرور ما را درباره‌ی خودمان دچار توهّم میکند؛ خودمان را بیشتر از آنچه هستیم میپنداریم.
3/7. وقتی خودمان را از آنچه هستیم بیشتر دانستیم، خطاهایمان در نظرمان کوچک میشود. وقتی خطا کوچک شد، از تصحیح خطا غافل میشویم و در همان خطا ادامه میدهیم و باقی میمانیم. اینها دنباله‌های مغرور شدن است!
4/7. غرور ما را از شنیدن انتقاد خیرخواهانه محروم میکند. یعنی حتی اگر کسی خیرخواهانه از ما انتقاد بکند هم، ما دیگر گوشِ شنیدن نخواهیم داشت. خب این ، آن آسیب اوّل، [یعنی] مغرور شدن.

8. انفعال و احساس بن بست در امور، بیماریِ فلج کننده و برای مدیر یک مجموعه واقعاً سم است.
1/8. آسیب دوّم انفعال است. انفعال نقطه مقابل مغرور شدن است که آن هم بیماری {فلج کننده} و بیچاره‌کننده است. انفعال یعنی روحیه ضعیف، ناتوان پنداشتنِ خود، احساس بن‌بست در امور، احساس عدم امکان فرج.
2/8. یأس از رحمت الهی یکی از آثار این انفعال است که یکی از گناهان کبیره است. برای مدیر یک مجموعه واقعاً سم است که احساس بن‌بست کند. دشمنان هم خیلی روی این سعی میکنند و القاء میکنند این معنا را؛ به همه‌ی ماها.

9. قرآن راه مقابله‌ی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا».
1/9. ما راه مقابله‌ی با این انفعال را الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی داریم. آیات قرآن وعده‌های تخلّف‌ناپذیر پروردگار است. خداوند بعد از آنکه احساسات دشمن را نسبت به ما افشا میکند و میگوید: «اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها»، بعد میگوید: «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا» (آل‌عمران/120).
2/9. قرآن راه مقابله‌ی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا»؛ «اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا»؛ یعنی کِید آنها هیچ تأثیری در شما نخواهد گذاشت و شما را عقب نخواهد راند؛ این وعده‌ی الهی است.

10. صبر یعنی خسته نشدن، از میدان در نرفتن و خارج نشدن.
1/10. صبر در «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» یعنی چه؟ صبر، یعنی خسته نشدن. در خیلی از این ترجمه‌های فارسی مثلاً صبر را به استقامت [معنا کرده‌اند]؛ درست است؛ یعنی خسته نشدن. اگر بردباری هم میگویند، یعنی همین خسته نشدن.
2/10. صبر یعنی خسته نشدن، از میدان در نرفتن و خارج نشدن؛ حالا صبر در عبادت باشد، یا صبر در مقابل معصیت یا مصیبت، یا صبر در مقابل دشمن.

11. تقوا یعنی مراقبت کامل؛ تقوای در برابر دشمن، یعنی بیدار بودن، حواس جمع بودن و مراقب دشمن بودن.
1/11. تقوا یعنی مراقبت کامل؛ «فَاِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوى» (بقره/197)؛ مثل مراقبت آن کسی که با لباس بلند در یک خارزاری دارد حرکت میکند؛ خب مراقب است که خار دامن او را نگیرد؛ مراقبت قدم‌به‌قدم، گام‌به‌گام.
2/11. هم نگاه کند زیر پای خودش، هم نگاه کند ببیند آنجایی که خار کمتر است در این فضا کجا است و به آن سمت برود؛ هم زیر پایش را نگاه کند، هم چشم‌انداز داشته باشد؛ این تقوا است.
3/11. آن وقت «تقوَی الله» که معمولاً تعبیر میشود به اینکه انسان از خدا بترسد و امثال اینها، به همین [معنی] است دیگر؛ ترس از خدا یعنی این؛ یعنی با دقّت مراقب باشید که برخلاف فرمان خدا عمل نشود؛ این تقوا است.
4/11. در یک چنین مواردی که [قرآن] «اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» میفرماید، یک خصوصیّتی وجود دارد: این تقوا، تقوای در مقابل دشمن است. یعنی مراقب بودن؛ مراقب دشمن، مراقب حرکت او، مراقب حرکت خودتان در مقابل او، مراقب مانور او و تحرّکاتی که دارد، مراقب کاری که از شما صادر میشود که ممکن است حاکی از غفلت شما باشد؛ تقوا یعنی این.
5/11. این که امیرالمؤمنین میفرماید: «اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِقُ وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه» (نهج‌البلاغه، نامه۶۲)؛ یعنی بیدار بودن، حواس جمع بودن؛ همان معنای عمومی تقوا است، منتها شکلش در اینجا به این صورت است: مراقب دشمن باشید.
6/11. در دیپلماسی، در امور اقتصادی، در مسئله‌ی امنیّت، در همه‌ی اینها تقوا لازم است؛ و در هر کدامی هم تقوا به تناسب خود آن است. با کمک پروردگار، از خدای متعال کمک خواستن و مراقبت دقیق را انجام دادن.

12. القای احساس ناامیدی و بن بست در مردم و تضعیف روحیه مسئولان، جفای به مردم، کشور و انقلاب است.
1/12. امروز ما در میدانهای مختلف این را مشاهده کرده‌ایم که اگر صبر و تقوا داشتیم، پیروز میشویم. امام از همان روز اوّل جنگ تحمیلی خاطرش جمع بود؛ نه اینکه تصریح کند که ما پیروز میشویم؛ نه، امّا ما در امام هیچ اضطرابی مشاهده نمیکردیم؛ یعنی دلش قرص و محکم بود که به یک جای خوبی خواهد رسید؛ و ایستاد؛ در موارد مختلف ایستاد.
2/12. با این همه تجربه‌ موفّقی که در بخشهای مختلف داریم، واقعاً جفای به مردم، کشور و انقلاب است، اگر امروز کسی بخواهد مردم را ناامید کرده و احساس بن‌بست را القاء کند و روحیه‌ی مردم را بشکند و اراده‌ی مسئولین را تضعیف کند.
 
کد مطلب: 442342