تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۱۰
 

محورهای بیانات امام خامنه ای در محفل انس با قرآن کریم

Share/Save/Bookmark
محورهای بیانات امام خامنه ای در محفل انس با قرآن کریم
 
محورهای بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در محفل انس با قرآن کریم (1401/01/14)
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:
محورهای بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در محفل انس با قرآن کریم (1401/01/14):

1. خدای متعال در ماه رمضان، فرصت تقرّب به خودش را فراهم کرده است.
1/1. درباره‌ی ماه رمضان فرمود: «هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ اِلى ضیافَةِ اللَّه» (امالی صدوق، مجلس20، ص۹۳)‏؛ دعوت کرده‌اند ما را، {حالا اگر} همّت نمیکنیم که حرکت کنیم و به آن مهمانی برویم و پذیرایی بشویم؛ این، دست من و شما است.
2/1. این ماه، ماه ضیافت است، ماه گستره‌ی بی‌نهایت رحمت الهی است. آن کسی که برود سر این سفره بنشیند و پذیرایی بشود کیست؟ باید همّت بکنیم که ما وارد این تالار عظیم پذیرایی بشویم و سر این سفره بنشینیم.
3/1. این ضیافت چیست؟ پذیرایی الهی عبارت است از فراهم کردن فرصت تقرّب به خدا؛ یعنی از این چیزی دیگر بالاتر نیست. خدای متعال در این ماه فرصت تقرّب به خودش را فراهم کرده.
4/1. این فرصت {ضیافت}، روزه است؛ این فرصت اجر بی‌پایان تلاوت قرآن است؛ این فرصت اجر مضاعف برای اصلاح ذات‌البین است و امثال این چیزها که در خطبه‌ی رسول اکرم (ص) وجود دارد.
5/1. از خدای متعال بخواهیم که به ما این توفیق را بدهد که از این فرصتها استفاده کنیم. لذا فرمود: «فَاسأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُم بِنیّاتٍ صادِقَةٍ وَ قُلوبٍ طاهِرَةٍ اَن یُوَفِّقَکُم لِصِیامِهِ وَ تِلاوَةِ کِتابِه» (امالی صدوق، مجلس20، ص۹۳)؛‏ این را از خدا بخواهید.

2. جوانی، بهترین فرصت برای ارتباط با خدا است.
1/2. بحمداللّه شما اکثراً جوان هستید و دلهای پاک و نورانی و متلألئ که انسان واقعاً غبطه میخورد به حال شما جوانها؛ میتوانید از این فرصتها به بهترین وجهی استفاده کنید.
2/2. حضرت سجّاد (ع) در دعای چهل‌وچهارم صحیفه‌ی سجّادیّه که دعای ورود به ماه رمضان است، به خدا این جور عرض میکنند: «وَ اَعِنّا عَلی صیامِهِ بِکَفِّ الجَوارِحِ عَن مَعاصیه»؛ صیامِ این جوری.
3/2. معلوم شد که صیام، فقط نخوردن و اجتناب از این کارهای ظاهری نیست؛ این هم جزو این صیامی است که شما را به خدا آن جور نزدیک میکند: کفّ جَوارِح از معاصی الهی؛ وَ استِعمالِها فیهِ بِما یُرضیک.
4/2. دعا، دعای مفصّلی است و من توصیه میکنم که کسانی که نخوانده‌اند این دعا را بخوانند؛ دنباله‌اش بعد از فاصله‌ای میفرماید: «وَ اَن نَتَقَرَّبَ اِلیکَ فیهِ مِن الاَعمالِ الزّاکیَةِ بِما تُطَهِّرُنا عَن الذُّنوبِ وَ تَعصِمُنا فیهِ مِمّا نَستَأنِفُ مِنَ العَیوب»؛ خدای متعال هم از گذشته ما را پاک کند، هم در آینده ما را محفوظ کند و نگه دارد؛ قدر این ماه را بدانیم.

3. قرآن، وسیله‌ی یادآوری و ارتباط با خدا است.
1/3. امّا در مورد اُنس با کلام اللّه؛ خب یکی از نامهای مبارک قرآن «ذکر» است. در خود قرآن چند جا تعبیر «ذکر» به کار برده شده و مراد، قرآن است؛ مثلاً «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزلناه» (انبیاء/۵۰).
2/3. «قرآن، ذکر است» یعنی «مذّکِر» است، یعنی در نهایت یادآوری است. «ذکر» وسیله‌ی ارتباط است؛ ذکر یعنی یاد؛ شما اگر یادتان بود ارتباط برقرار میکنید با کسی یا چیزی، اگر از او یادتان رفت، قهراً دیگر ارتباط برقرار نمیکنید.
3/3. ذکر طبیعتاً وسیله‌ی ارتباط است؛ اگر میخواهیم با خدا، با بهشت، با باطن عالی‌رتبه‌ی خودمان که خدای متعال برای ما قرار داده و میتوانیم به آن برسیم و به آن فعلیّت بدهیم، ارتباط [برقرار] کنیم، باید به یادش باشیم.
4/3. اگر یاد رفت، غفلت حاصل خواهد شد و این غفلت همان چیزی است که در قرآن مکرّر نسبت به این غفلت پرهیز داده شده. در قیامت به کافر و منحرف میگویند: «لَقَد کُنتَ فی غَفلَةٍ مِن هذا وَ کَشَفنا عَنکَ غِطائَک» (ق/۲۲).
5/3. در سوره‌ی مبارک انبیاء [میفرماید]: «یا وَیلَنا قَد کُنّا فی غَفلَةٍ مِن هذا» (انبیاء/۹۷)؛ کافر در قیامت میگوید: وای بر ما؛ ما دچار غفلت بودیم. غفلت بلای خیلی بزرگی است. «غفلت» نقطه‌ی مقابل «ذکر» است.
6/3. قرآن ذکر است. هر چه شما با قرآن بیشتر اُنس پیدا کنید، ذکر بیشتر خواهد شد. و البتّه «ذکر» و «مراقبه» تقریباً همسان یا به یک معنا متّحدند؛ [همان] مراقبه که این همه اهل معنا و سلوک روی آن تأکید میکنند.
7/3. پلّکان عروج انسان مراقبه است؛ مراقب خود بودن. اگر مراقبه بود، آن حال معنوی هم برای انسان باقی میماند. بنابراین تلاوت قرآن، اُنس با قرآن این خصوصیّات را دارد.

4. قرآن، سخن بی واسطه‌ی خدا با انسان است.
1/4. وقتی قرآن میخوانیم، خدا دارد با ما حرف میزند. این حرف زدن هم فقط مربوط به گذشته و قضایا یا قصص قرآنی نیست؛ مربوط به همین وضع فعلی ما است که با آن زبان دارد بیان میشود.
2/4. {قرآن خواندن} برای این است که ما راه خودمان را پیدا کنیم و پای صحبت خدا بنشینیم. و این نعمت بزرگی است که هر وقت میخواهیم پای صحبت خدا بنشینیم.
3/4. : در دعا، هر وقتی که اراده کنیم، میتوانیم {بدون واسطه} با خدای متعال حرف بزنیم. تعیین وقت را در واقع شما میکنید تا پای صحبت خدا بنشینید و استفاده کنید؛ با این چشم به تلاوت قرآن نگاه کنیم؛ قرآن را با این نگاه ببینیم.
4/4. باید تلاوت را تکرار کرد؛ باید قرآن را از اوّل تا آخر خواند و تمام کرد، دوباره شروع کرد، از سر تا آخر، و پیوسته و پی‌درپی باید قرآن را استفاده کرد.

5. قرآن، پاسخگوی مسائل زندگی انسان در همه‌ی جوانب زندگی و برای همیشه است.
1/5. قرآن معجزه‌ی پیغمبر است. پیغمبر خاتم (ص) دینش ابدی است، پس معجزه‌اش هم باید ابدی باشد. یعنی چه ابدی؟ یعنی اینکه شما در هر دوره‌ای از تاریخ، معارف مورد نیاز خودتان را برای زندگی بتوانید از قرآن پیدا کنید.
2/5. زندگی یعنی همان معنای وسیع زندگی: زندگی معنوی، زندگی متعالی الهی، زندگی مادّی، خانواده، حکومت، ارتباطات اجتماعی، تا اتّصال به خدای متعال؛ آن صحنه‌ی وسیع و گستره‌ی عظیم زندگی انسان اینها است.
3/5. قرآن باید بتواند و میتواند که درباره‌ی همه‌ی این محدوده‌ی عظیم به سؤالات شما پاسخ بدهد و به معارف بلند الهی راهنمایی کند. البتّه این، با تعلّم و تفقّه به دست می‌آید؛ این را فراموش نکنید.
4/5. بله، غالب مردم از ظاهر قرآن یک استفاده‌ای میکنند امّا استفاده‌ی از اعماق و بطون قرآن جز با تعلّم و تفقّه به دست نمی‌آید که در نهج‌البلاغه در خطبه‌‌ی ۱۱۰ [میفرماید]: «وَ تَعَلَّمُوا القُرآن»؛ بعد با یک فاصله‌ای [میفرماید]: «وَ تَفَقَّهوا فیه».
5/5. به یادگیری عمیق میگویند «تفقّه»؛ آموزش عمیق ببینید درباره قرآن؛ «فَاِنَّهُ رَبیعُ القُلوب»؛ که بهار دلها است. دل را طراوت میبخشد و به دل شکوفایی میدهد؛ این [جور] است؛ و تدبّر و تعلّم و تفقّه لازمه‌ی آن است.
6/5. البتّه شرطش هم تطهیر قلب است: «لا یَمَسُّهُ اِلّا المُطَهَّرون» (واقعه/۷۹)؛ باید دلهایمان را پاک کنیم، از خیلی از واردات قلبی خودمان را نجات بدهیم که این هم باز برای شما جوانها از امثال بنده بمراتب آسان‌تر است.

6. با غور {و تفکر عمیق} در قرآن، می توان به معارف عالی و ممتازی دست یافت.
1/6. یک حدیثی را علّامه‌ طباطبائی (در المیزان، ج۳، ص۷۱) نقل میکند و میفرماید: این از برجسته‌ترین و زبده‌ترین احادیث اهل‌بیت (ع) است. یک نفر از امیرالمؤمنین میپرسد که غیر از این قرآن، چیزی از وحی در اختیار شما هست؟ حضرت میفرمایند که نه، به خدا قسم، چیزی بیش از این در اختیار ما نیست؛ «اِلَّا اَن یُعطِیَ اللَّهُ عَبداً فَهماً فی کِتابِه».
2/6. یعنی، اگر خدای متعال راه را باز کند، ما در قرآن غور کنیم، آن وقت چیزهای زیادی در اختیار ما هست. از این حدیث استفاده میشود که همه معارف عالی و ممتازی که برای فهمیدن آنها عقول متعارف عادّی کافی نیست، و باید انسان فکر کند، یاد بگیرد، درس بگیرد تا بفهمد، همه‌ی این معارف را امیرالمؤمنین از قرآن گرفته. قرآن این [جور] است.
7. ایران از لحاظ تعداد قرّاء برجسته و خوش‌خوان، نمونه است.
1/7. بحمداللّه کشور ما از لحاظ قرّاء خوش‌خوان یکی از کشورهای برجسته و نمونه است. [این] به برکت جمهوری اسلامی است. ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم!
2/7. اوایل انقلاب، همّت و اهتمام ما این بود که قاریِ ما وصل و وقف را بداند. آن هم قرّاء معدودی که بودند. امروز بحمداللّه قرّاء متعدّد و کثیری [وجود دارد]. انسان واقعاً خدا را شکر میکند.
3/7. امروز خیلی از این قرّاء ما از بسیاری [از قاریان بالاترند]. حالا نمیگویم «همه»؛ شماها هنوز نرسیده‌اید به آن برجسته‌هایی که هستند. باید کار کنید.
4/7. شما که خوب و درست میخوانید و مستمع را به هیجان می‌آورید، فکر نکنید کار تمام شد؛ هر وقتی که در هر جایی آدم فکر کرد دیگر به آخر خط رسیده، دیگر بالاتر از این چیزی نیست، همان جا نقطه‌ی سقوط انسان است.
5/7. بنده به شعرا، نویسندگان و طلّاب هم همین را میگویم. باید باز هم جلو بروید، پیش بروید و تکمیل کنید. این جور نیست که خیال کنید حالا همه چیز تمام شده. امّا آنچه الان هست انصافاً افتخارآفرین است.

8. تلاوت، هنری قدسی است که باید در خدمت ذکر و یاد خدا باشد.
1/8. تلاوت در جمع، جزو برترین هنرهای مقدّس است. قرآن ذکر است؛ تلاوت شما باید در خدمت ذکر باشد؛ باید جوری تلاوت کنید که منِ مستمع، متذکّر بشوم، و به یاد خدا، به یاد قیامت، به یاد عوالِم بالا بیفتم.
2/8. انسان باید از تلاوت شما متذکّر بشود؛ شما در تلاوتتان این را در نظر قرار بدهید، این را بخواهید. مراقب باشید که چیزهای حاشیه‌ای، بعضی از خودنمایی‌ها، در تلاوت شما، بر آن حالت تذکّر و مُذَکِّریّت و دعوت الی‌اللّه غلبه نکند.
3/8.. نباید فقط به عنوان یک هنر به این تلاوت نگاه کنید؛ این فقط یک هنر نیست؛ این، وسیله‌ی دعوت الی‌اللّه است؛ با این شکل بایستی به آن نگاه کنید.
4/8. باید جوری باشد که «وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایمانا» (انفال/2)؛ وقتی شما قرآن میخوانید باید ایمانِ مستمعتان افزایش پیدا کند. این کار تا حدود زیادی بر عهده‌ی قاری است.
5/8. شما قرائت را با استعاذه شروع میکنید؛ [باید] این استعاذه حقیقی باشد. با این استعاذه واقعاً به خدا پناه ببرید از شرّ شیطان: «فَاِذا قَرَأتَ القُرآنَ فَاستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم‏» (نحل/98). اگر این تلاوت با استعاذه‌ی از قرآن شد، در خدمت اغراض شیطانی قرار نخواهد گرفت.

9. باید تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید.
1/9. یکی از چیزهایی که شما به عنوان قاری باید در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها بتدریج برای انسان عادی میشود، لکن در اوایل کار تا مدّتها احتیاج به توجّه دارد.
2/9. انتخاب لحن مناسب برای هر بخش، جزو همین مهندسی تلاوت است. مثل لحن قصّه، لحن انذار، لحن تبشیر؛ لحن مناسب با هر مضمون را باید پیدا کنید. بعضی از قرّاء مصری در این کار حقّاً و انصافاً در سطح عالی‌اند.
3/9. یک مهندسی دیگر، مهندسی انخفاض  و اعتلای صدا است؛ صدا را کِی بالا ببرید، کِی پایین بیاورید؛ این مهم است. باید تشخیص بدهید که کجا بایستی صدا را بلند کرد، کجا بایستی آرام خواند.
4/9. یکی هم کیفیّت القاء{معنی}است؛ مثلاً عبدالفتّاح شعشاعی با اینکه نَفَسش کوتاه است، آیه‌: «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی اللّه» (فاطر/15) را با یک لحنی میخوانَد که مجلس زیر و رو میشود! این لحن متناسب را در نظر داشته باشید.
5/9. یک مهندسی دیگری، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید می‌شنوید و می‌بینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است.
6/9. جوری تلاوت کنید که تأثّر در مستمع شما به وجود بیاید و منشأ اثر بشود: «اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحمنَ بِالغَیب» (یس/11)؛ با تلاوت شما بایستی اتّباع به وجود بیاید.

10. خواندن قرائتهای شاذ {و نادر} هیچ وجهی ندارد؛ هیچ ذکری و دعوتی هم در این وجود ندارد.
1/10. یک نکته هم راجع به این مسئله‌ اختلاف قرائتها بگویم. ما چهارده قرائت داریم، علاوه بر آنها، چند قرائت شاذ هم داریم. خواندن قرائتهای شاذ به نظر من هیچ وجهی ندارد، هیچ «ذکری» و دعوتی هم در این وجود ندارد.
2/10. من خواندن اختلاف قرائت را رد نمیکنم، امّا محدود. بعد از قرائت حفص که رایج ترین قرائت است، قرائت وَرش است که در شمال آفریقا و در غرب دنیای اسلام، قرائتِ رایج است. بنابراین، خواندن قرائت وَرش ایرادی ندارد.
3/10. قرائت حمزه هم که این نوجوان ما (آقای علیرضا حاجی‌زاده) امروز یک مقداری قرائت حمزه را خواند، از یک جهتی خوب است و آن، این است که این سَکتی که در قرائت حمزه هست بین حرف ساکن و همزه، چیز قشنگی است. از این جهت که زیبا میکند تلاوت را، [خواندنش] گاهی اوقات ایرادی ندارد به نظر ما.
4/10. این دو قرائت را اگر چنانچه بخوانند، بد نیست؛ امّا دیگر [خواندنِ] اختلافِ قرائتهای مختلف و شکلهای گوناگون در یک کلمه و مانند اینها به نظر ما خیلی لزومی ندارد؛ یعنی آن چیزی را که مورد انتظار از شما است - که ذکر و دعوت و تذکّر و مانند اینها است - حقّاً و انصافاً تأمین نمیکند.

11. برای تحقق ده میلیون حافظ قرآن، باید هر مسجد یک پایگاه‌ قرآنی بشود.
1/11. در زمینه‌ی فعّالیّتهای قرآنی، کارهای خیلی خوبی شده؛ لکن اینها کافی نیست؛ ما به تلاشهای بیشتری احتیاج داریم. یکی از پیشنهادهایی که به ما شد و کار درستی است، این است که هر کدام از مساجد یک محل، یک پایگاه قرآنی باشند و با هم ارتباط داشته باشند؛ با هم مسابقه بدهند.
2/11. این، غیر از این مسابقات رایجی است که اوقاف و دیگران راه می‌اندازند؛ یک چنین کارهایی انجام بگیرد؛ این بهترین مشوّق است برای اینکه جوانها و نوجوان‌ها وارد وادی قرآن‌خوانی بشوند؛ ما به این احتیاج داریم.
3/11. جوانهای ما باید وارد عرصه‌ی قرآن‌خوانی، بخصوص حفظ قرآن بشوند. رسیدن به آن ده میلیون حافظ که من چند سال پیش عرض کردم، راهش این است که نوجوان‌های ما وارد وادی قرآن بشوند؛ نوجوان که وارد شد حفظ آسان میشود؛ راهش هم این است که در مساجد این کار اتّفاق بیفتد.
4/11. هر مسجدی یک پایگاه قرآنی بشود؛ مساجد محل با هم ارتباط و همکاری داشته باشند؛ اساتیدشان اینها را به هم آشنا کنند؛ اینها بروند پیش آنها. ما در مشهد در مسجد کرامت و مسجد امام حسن مجتبیٰ (ع) داشتیم این کار را.
5/11. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ما را از اهل قرآن قرار بده؛ ما را با قرآن مأنوس کن؛ ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن بمیران؛ با قرآن محشور کن. پروردگارا! معارف قرآنی را در دل ما بیدار و زنده کن.
6/11. پروردگارا! اساتید ما، کسانی که ما را به این راه هدایت و راهنمایی کردند، اُنس با قرآن را به ما یاد دادند، مشمول رحمت خودت قرار بده؛ امام بزرگوار ما، شهدای عزیز ما را با پیغمبر محشور کن؛ ما را هم در راه آنها ثابت‌قدم بدار.
 

 
کد مطلب: 441942