معمولاً تحریف تاریخ، زمانی اتفاق میافتد که سالهای بسیاری از وقوع حادثه گذشته باشد و مردم درباره موضوعی که مورد تحریف قرار میگیرد، حضور ذهن نداشته باشند تا پروسه تحریف موفقیت آمیز باشد.
اساساً افراد و یا جریانی به تحریف تقطیع حوادث تاریخی و شخصیتهای مهم دست میزنند که به دنبال تبرئه خود و سرپوش گذاشتن بر خطاهایی است که در گذشته انجام دادهاند. اصلاحطلبان نیز که ید طولایی در به مقابله برخواستن با نظام جمهوری اسلامی را دارند، از این قاعده مستثنی نیستند.
درحالی که تنها یک سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذرد، اسحاق جهانگیری عملیات تحریف شخصیت سپهبد شهید سلیمانی را آغاز کرد.
اخیراً اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی در گفتگویی که با پایگاه خبری جماران داشت، خاطراتی را از شهید سلیمانی نقل کرد که بوی تحریف شخصیت و مواضع حاج قاسم، با هدف تبرئه جریان اصلاحات از گناهانی که در دو دهه اخیر مرتکب شده است را میدهد.
جهانگیری در مصاحبه با جماران، با ادعای اینکه شهید سلیمانی با خاتمی هیچ اختلافی نداشت و اتفاقا آقای خاتمی را دوست میداشت و به او ارادت داشت، بر مواضع حاج قاسم سلیمانی در برخورد با فتنه گران سال 78 و 88 سرپوش گذاشته و مواضع شهید سلیمانی نسبت به خاتمی را صرفاً یک سری انتقادات خوانده و گفته است: ایشان(شهید سلیمانی) دوست داشت در حل مسائل کلی نقشی(آشتی رهبری با فتنه گران) ایفا کند. در عین حال به دوستان ما(خاتمی و دیگر فتنه گران) انتقاداتی داشت. مثلا همان جا به من می گفت دوستان باید به این مسائل عمل کنند که بتوانیم این مشکلات را حل کنیم.
حاج قاسم در دفاع از نظام با کسی تعارف نداشت
این درحالی است که مروری بر مواضع شهید سلیمانی نشان میدهد که بر خلاف ادعای جهانگیری در خصوص عدم مرزبندی شهید سلیمانی با فتنه گرانی مثل خاتمی، انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود و در دفاع از نظام جمهوری اسلامی، با کسی تعارف نداشت.
برخلاف ادعاهای جهانگیری مبنی بر دوستی شهید سلیمانی با خاتمی، باید اشاره کرد که اتفاقاً مواضع حاج قاسم در بزنگاههای مهم سیاسی کشور، در مقابل مواضع خاتمی و دیگر فتنه گران بوده است.
در روزهای های پر التهاب فتنهی 78 جمعی از فرماندهان ارشد سپاه، نامه گلایه آمیزی خطاب به آقای خاتمی نوشتند و در آن از انفعال مغرضانه و برخورد یکطرفهی رییس جمهور وقت با حوادث کوی دانشگاه ابراز نگرانی کردند. نام سردار سلیمانی در کنار شهید احمد کاظمی، شهید نورعلی شوشتری و اسماعیل قاآنی در میان امضا کنندگان این نامه به چشم می خورد.
در بخشی از این نامه خطاب به رئیس جمهور وقت آمده است: جناب آقای خاتمی، رسانهها و رادیوهای دنیا را بنگرید، آیا صدای دف و دهل آنها به گوش نمیرسد؟جناب آقای رئیسجمهور، اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا آنقدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست. در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم.
شعار علیه اصل ولایت فقیه، شعار علیه محور مقاومت، اهانت به امام خمینی و رهبر انقلاب اسلامی و همچنین حرمت شکنی در روز عاشورا، اقداماتی بود که در سال 88 همقطاران آقای جهانگیری به رهبری خاتمی و موسوی انجام دادند. اقداماتی که کاملاً در مخالفت مشی و مرام حاج قاسم بود.
با رجوع به وصیت نامه شهید سپهبد سلیمانی، میتوان به میزان حب او نسبت به جمهوری اسلامی و همچنین بغضاش نسبت به جریان فتنه و مخالف جمهوری اسلامی پی برد.
در وصیت نامه الهی سیاسی شهید سلیمانی آمده است: خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص). اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند. از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
حال باید از اسحاق جهانگیری پرسید که
چگونه امکان دارد شهید سلیمانی که اینگونه به پشتیبانی از ولایت فقیه و دفاع از انقلاب و مقدس شمردن حرمت حضرت آیتالله خامنهای سفارش میکند، به فتنه گرانی چون محمد خاتمی که هشت ماه کشور را به آشوب کشاندند، حرمت ولی فقیه را شکستند و به بنیانگذار انقلاب اسلامی جسارت کردند، ارادت داشته باشد؟
خوب است آقای جهانگیری ملتفت باشند که شهید سلیمانی سرباز و حافظ نظامی بود که در سال 88 اصلاحطلبان با شعارهای «نه غزه، نه لبنان و «جمهوری ایرانی» در پی براندازی اش بودند!
حافظه تاریخی مردم ایران به یاد دارد که دولت تدبیر پس از امضای برجام و نابودی تأسیسات هستهای کشورمان، برای خوشامد غربیها، به دنبال امضای برجامهای بعدی پیرامون قدرت موشکی کشور و همچنین دستاوردهای منطقهای جمهوری اسلامی که ثمره سالها مجاهدت شهید سلیمانی است، بودند.
خوب است اسحاق جهانگیری که اکنون داعیه رفاقت شهید سلیمانی با اصلاحطلبان را دارد، به وصیتنامه شهید سلیمانی رجوع کرده و مواضعش نسبت به براندازان اصلاحطلب را بخواند، تا بداند که نسبت شهید سلیمانی با خاتمی و امثالهم دوستی و صمیمیت بوده یا مرزبندی و مقابله بوده است.