اظهارات قابل تامل نعیمی پور، فعال اصلاح طلب:
روش اصلاح طلبان در انتخاباتهای اخیر ایجاد یک موج و موج سواری بود
روش اصلاحطلبان در ادوار گذشته این بوده که میتوان موجی ایجاد کرد و بر آن موج سوار شد. سؤالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا مردم همچنان به این موجها توجه نشان میدهند؟
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: محمد نعیمیپور، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مردم تهران در مجلس ششم در گفتگو با روزنامه شرق نکات جالبی را در آسیب شناسی جریان اصلاحات مطرح کرده است. برای نمونه وی به خوبی از ایجاد موج و موج سواری اصلاح طلبان در انتخابات های اخیر پرده برداشته که این نکته به خوبی نشان می دهد بحث مردم و مشکلات آنها در قاموس فکری این جریان کجاست و چگونه برای منفعت طلبی سیاسی گزینه های ناکارآمد خودشان را به ملت تحمیل کرده تا اریکه قدرت را به دست بگیرند.
به گزارش جهان نيوز، گزیده اظهارات وی را در ادامه خواهید خواند:
*نقطه ضعف جریان اصلاحات در سالهای اخیر تصمیمگیری در دقیقه 90 بوده است. روش اصلاحطلبان در ادوار گذشته این بوده که میتوان موجی ایجاد کرد و بر آن موج سوار شد. سؤالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا مردم همچنان به این موجها توجه نشان میدهند؟ اگر فرض را بر این بگیریم که مردم به موجها توجه میکنند، در این صورت باید فردی را بهعنوان کاندیدا معرفی کرد که بتواند از فیلتر استصواب رد شود و توانایی پیروزی بر جریان مقابل را داشته باشد.
*روش و نگاه اصولگرایان در باب کشورداری و مردم نیز بهگونهای بوده که همواره از توسعه نفوذ در افکار عمومی عاجز بودهاند. اصلاحطلبی جریان باهویت و ریشهداری است که میتواند بهتنهایی انتخابات و اداره کشور را به دست بگیرد؛ اما اکنون شرایط، امکانات و میدان سیاست بهگونهای است که اصلاحطلبان با دقت نظر و روشی نو باید عمل کنند.
*اصلاحطلبان باید به جامعه، گروهها و سرمایههای اجتماعی خود توجه نشان دهند و موضوعات را واضح برای مردم بیان کرده و از کلیگویی حذر کنند. راهکار برای حل مشکلات، مسائل و معیشت مردم ارائه دهند. تنها گفتن لزوم ایجاد عدالت در جامعه کافی نیست، بلکه باید برای ایجاد عدالت در جامعه راهحل ارائه داد. آیا لازمه ایجاد عدالت، اصلاح نظام مالیاتی و عوارضی کشور است یا شناسایی طبقه مرفه و دریافت مالیات متناسب از آنها؟ اگر لازمه ایجاد عدالت شناسایی ثروتمندان است، باید چگونه محقق شود؟ آیا ثروتمندان باید به اندازه طبقه ضعیف جامعه مالیات دهند یا بیشتر؟ بنابراین مهم است که چگونه باید عدالت را در جامعه ایجاد کرد؟ آیا اصلاحطلبان میخواهند وارد مسائل جدی و اساسی شوند و برای خود فرصتی خارج از منازعه ایجاد کنند تا با روشهای متفاوت، جدید و سیاستمدارانهتری به حیات سیاسی خود ادامه دهند؟ یا اینکه اساسا روش به همین شکل کنونی است و قرار نیست تغییر کند.
*اصلاحطلبان همواره با مسئله جامعه مدنی به صورت نمایشی برخورد کردهاند. برای مثال وقتی درباره حقوق کارگران سخن به میان میآید، میگویند کارگران هفتتپه را بازداشت کردند؛ یعنی مسئله کارگران از یک موضع کاملا سیاسی مورد پیگیری قرار میگیرد. یک تحلیل قابل اعتنا در این زمینه نمیبینیم. برای مثال اگر هفتتپه فروخته شده، به چه کسی فروخته شده و آیا حقوق کارگران استیفا شده است؟ چقدر سرمایه برای این کار آورده است؟ چالشهای کارگری چه بوده است؟ آیا جریانات بیرونی بر وضعیت کارگران تأثیر گذاشته است؟
ش