علیاکبر صالحی؛ مشاور وزیرخارجه دولت اصلاحات، وزیرخارجه دولت احمدینژاد و رئیس سازمان انرژی اتمی روحانی ادعاهایی را مطرح کرده که نه تنها با قرائن موجود که حتی با کتاب خاطرات خودش که سه سال قبل هم منتشر شده در تناقض است.
صالحی در مصاحبه اخیر خود با یک رسانه نزدیک به دولت در خصوص مذاکرات عمان گفت: «آن زمان بلاخره یک راهی باز شد که مذاکره راه دوم نام داشت. یک مسیر که1+5 بود و یک مسیر هم همین مذاکره مستقیم با آمریکا بود. از طریق عمان که «آقا دستور فرموده بودند» این دوراه باید هماهنگ جلو رود و رئیس شورای عالی امنیت ملی که رئیس جمهور است متولی هردو راه باشد. دکتر احمدی نژاد آن زمان از پذیرش این مسوولیت استنکاف کردند. ما مجبور بودیم یک جوری موافقت اقای جلیلی را جلب کنم. چون اقای احمدی نژاد خودش کنار رفته بود.»
صالحی در حالی در این مصاحبه میگوید: «آقا دستور فرمودند رئیس جمهور متولی مذاکرات باشد» که قبلا در کتاب خود از این مساله به عنوان یکی از شروط رهبرانقلاب برای موافقت با مذاکرات آنهم پس از اصرارهای مکرر خود مبنی بر مذاکره با آمریکا یاد کرده بود.
وی در کتاب خود از مخالفت قاطع رهبرانقلاب در پاسخ به اصرار خودش برای مذاکره گفته بود: «بعد از اینکه موضوع را شرح دادم، حضرت آقا فرمودند: «این مذاکرات چه سودی خواهد داشت؟ ولی می تواند مضرات زیادی داشته باشد. مثلا در افکار عمومی بگویند که ایرانی ها نشستند و با آمریکائیها مذاکره کردند. البته ما قبلا با آنها در خصوص موضوعات خاص مثل عراق مذاکره کرده ایم. ممکن است آنها بخواهند از این موضوع سوء استفاده کنند. زیرا در آن زمان منطقه با حوادث بهار عربی یا همان بیداری اسلامی روبه رو بود و در آن قضا ممکن بود مذاکره با آمریکا در افکار عمومی مردم کشورمان و مردم منطقه سلبی تلقی شود، ضمن اینکه ایشان فرمودند: آمریکایی ها بارها بدعهدی شان را به ما در مذاکراتی که قبلا داشته ایم، نشان داده اند. سپس ایشان مواردی از خلف وعده های آمریکا را برشمردند و تأکید کردند که دولتمردانشان به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند»
صالحی از ادامه اصرارهای مکرر خود میگوید که در نهایت رهبرانقلاب صرفا برای اتمام حجت با وی چهار شرط سخت را مطرح میکند. وی توضیح میدهد: «بنده مجددأ صحبت کردم و عرض کردم: حضرت آقا اجازه بدهید برای اتمام حجت هم که شده این کار را امتحان کنیم. بالاخره تلاشمان را می کنیم، اگر موفق شدیم که وبهاء اگر هم نشدیم، ما در همین وضعیتی که هستیم، خواهیم ماند. بالاخره با این کار اتمام حجتی برای مردم می شود و به مردم خواهیم گفت که جمهوری اسلامی ایران تمام راههای ممکن را برای حل و فصل این ماجرا دنبال کرد و آنها بودند که همراهی نکردند. ایشان فرمودند: اگر برای اتمام حجت است، اشکال ندارد و من مخالفت نمی کنم؛ اما شرط دارد.»
اما صحبتهای صالحی نشان میدهد که او شروط رهبر معظم انقلاب را هم زیرپا گذاشته است. درحالی رهبری به وی میگوید که مسئولیت مذاکرات احتمالی باید با ریاست جمهوری باشد، که صالحی پس از مخالفت رئیسجمهور وقت به صورت خودسر و خلاف خطوط ترسیم شده عدهای را روانه عمان میکند! احمدینژاد که همان زمان علاقهمند به مذاکرهای احتمالا از کانالهای دیگر بوده با مذاکرات تیم صالحی مخالفت میکند و عملا کار را برای مذاکرات مشروط صالحی به بن بست میکشاند.
صالحی در مصاحبه اخیر خود میگوید: «4 شرط بود که مذاکره در حد وزیرخارجه نباشد[پایینتر باشد]، منحصر به هسته ای باشد، مذاکره برای مذاکره نباشد یعنی اگر دیدید خواسته اصلی ما را نپذیرفتند ان را قطع کنید و رئیس جمهوری هماهنگ کننده باشد که چهارمی را نشد عملیاتی کنیم و برای همین کار لنگ شد و زمان برد. دوتا مذاکره کردیم که یکسال زمان برد و طول کشید. بار دوم نمی گذاشتند و دیگر با اختیارات خودم به عنوان وزیر خارجه گفتم بروید!»
آنچه مشخص شده این است که شرایط رهبرانقلاب برای انعقاد مذاکرات رعایت نشده و صالحی بدون توجه به این شروط مذاکرات را پیگیری کرده است. با این وجود او به جای عذرخواهی به دیگران حمله کرده است.
صالحی و ظریف درحالی در مصاحبههای اخیر خود تصویری مشتاق برای مذاکره با آمریکا از رهبری خلق کردهاند که ایشان بارها و بارها و علنا استدلالهای خود برای مخالفت با مذاکره با آمریکا و ضررهای آنرا صریحا اعلام کردهاند. اما جای تعجب دارد که صالحی با وجود نوشتههای خودش در کتاب «گذری بر تاریخ» از گفتن همه واقعیات ابا دارد و مخالفت رهبری با درخواستهای مسئولین برای مذاکره مستقیم با آمریکا را سانسور میکند و «شروط رهبری» برای پاسخ به «درخواست رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره» و «اشتیاق مسئولین دولتی» به این کار را به عنوان «دستور آقا» به مخاطب میفروشد!