زنگنه: اگر پالایشگاه میساختم کشور به کثافت و آلودگی کشیده میشد!
صحبتهای زنگنه به گونهای است که انگار ساخت پالایشگاه در دنیا از رونق افتاده است.اما این استدلالها صرفا برای توجیه این مساله است که وی در طول نزدیک به هشت سال وزارت خود در دولت روحانی حتی کلنگ ساخت یک پالایشگاه را هم نزده است.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:در حالی زنگنه هنوز در مذمت پالایشگاهسازی میگوید که از عربستان سعودی گرفته تا عراق و کویت برنامه گستردهای برای توسعه فرآوردههای پتروپالایشی دارند. همان شرکت توتال که دولت روحانی آن را فقط برای گسترش میادین گازی دعوت کرد، دو سال قبل توسط عربستان برای ساخت یک پتروپالایشگاه به ارزش 5 میلیارد دلار مورد مذاکره و تفاهم قرار گرفت. کشور عراق برنامهریزی کرده است که تا سال 2025 دو پالایشگاه و یک پتروپالایشگاه را به بهرهبرداری برساند. کشور کویت که به اندازه یکی از استانهای ایران هم نمیشود قصد دارد تا سال 2025 ظرفیت پالایشی خود را به 2 میلیون بشکه در روز یعنی به اندازه ظرفیت پالایش فعلی ایران برساند. کره جنوبی که وارد کننده بزرگ نفتی در دنیاست دو برابر ایران ظرفیت پالایشی دارد که سود هنگفتی را با این کار به جیب می زند اما در ایران، ژنرال زنگنه که عاشق قرارداد نوشتن برای توسعه میادین آنهم با شرکت بدعهد و بدنام توتال است نمی تواند سودده بودن پلایشگاه سازی را درک کند و حتی آن را باعث آلودگی زیست محیطی میداند.
بیژن نامدار زنگنه امروز در مراسم بهره برداری از حوزههای گازرسانی در استان کرمانشاه به انتقادات در خصوص عملکرد ضعیف وی و بی اعتقادی دولت روحانی به پالایشگاهسازی واکنش نشان داد.
وی با اشاره به انتقادات فراوان درباره عدم ساخت پالایشگاه در دوره وزارت نفت خود گفت : «با توسعه فازهای پارس جنوبی ما میزان تولید گاز در کشور را از روزانه 280 میلیون مترمکعب به 700 میلیون مترمکعب رساندیم. این میزان تولید و گازرسانی به روستاها باعث صرفهجویی در مصرف فرآورده شد. با این اقدام انگار ما توانستهایم 2.6 میلیون بشکه نفت را در 10 پالایشگاه 260 هزار بشکهای پالایش کنیم و این اقدام خوبی بود که انجام شد؛ چراکه لازم نبود با احداث 10 پالایشگاه با این ظرفیت تمام کشور را به کثافت و آلودگی بکشیم.»
زنگنه درحالی ساخت پالایشگاه را باعث آلودگی معرفی میکند که گویا پروژههای پارس جنوبی هیچ تبعات زیست محیطی برای کشور ندارد. ضمن اینکه رسیدگی به پارس جنوبی منافاتی با ساخت پالایشگاه در کشور ندارد. در صورتی که نگرانی در خصوص آلودگیهای پالایشگاهها هم به حق باشد روشهای کارآمد و متداولی همچون استفاده از فیلترهای مناسب و رعایت استانداردها برای جلوگیری از آلودگی محیط در تمام دنیا استفاده میشود.
آیا پالایشگاهسازی در کشورهای جهان مرسوم است؟
صحبتهای زنگنه به گونهای است که انگار ساخت پالایشگاه در دنیا از رونق افتاده است. این درحالی است که این استدلالها صرفا برای توجیه عملکرد ضعیف خود در این عرصه است، چراکه زنگنه در طول نزدیک به هشت سال وزارت خود در دولت روحانی حتی کلنگ ساخت یک پالایشگاه را هم نزده است.
آقای زنگنه باید بداند که کشور کره با 50 میلیون جمعیت، نزدیک به دو برابر ایران ظرفیت پالایش دارد و آن را صنعت سوددهی میداند. این کشور با پالایش روزانه 3 میلیون بشکه نفت در روز، در سال 2015 موفق شده است 1.3 میلیون بشکه صادرات روزانه فرآوردههای نفتی (از محصولات میان تقطیر پالایشی) داشته باشد . جالب است که این کشور خودش صاحب ذخایر عمده نفت خام نیست و 97 درصد از نفت پالایش شده مذکور را از دیگر کشورها وارد میکند و هزینه حمل نفت خام برای هزاران کیلومتر را نیز به هزینههای پالایشی خود افزوده است اما همچنان از صنعت پالایش و پتروشیمی سود کسب میکند و در میان 10 پالایشگاه بزرگ دنیا 3 تا را به خود اختصاص داده است.
کشورهای ژاپن، آلمان و ایتالیا نیز وضعیت مشابهی دارند. همچنین کشورهای همسایه از عربستان سعودی گرفته تا عراق و کویت برنامه گستردهای برای توسعه فرآوردههای پتروپالایشی دارند. همان شرکت توتال که دولت آن را فقط برای گسترش میادین گازی دعوت کرده بود و در نهایت هم نظارهگر عهدشکنی آن شد، دو سال قبل توسط عربستان برای ساخت یک پتروپالایشگاه به ارزش 5 میلیارد دلار مورد مذاکره و تفاهم قرار گرفت. کشور عراق برنامهریزی کرده است که تا سال 2025 دو پالایشگاه و یک پتروپالایشگاه هر کدام به ظرفیت 150، 100 و 100 هزار بشکه در روز را به بهرهبرداری برساند. کشور کویت که به اندازه یکی از استانهای ایران هم نمیشود قصد دارد تا سال 2025 ظرفیت پالایشی خود را به 2 میلیون بشکه در روز یعنی به اندازه ظرفیت پالایش فعلی ایران برساند.
چرا زنگنه به توجیه تراشی رو آورده است؟
بررسی عمکلرد بیژن زنگنه حاکی از این واقعیت است که تمامی تلاش وزارت نفت در این 6 سال متمرکز بر افزایش میزان تولید و صادرات نفت خام بوده است؛ راهبردی که نه تنها تاثیری در خنثیسازی تحریمهای نفتی نداشته بلکه نتیجه معکوس داده و اثرگذاری تحریمها را بر اقتصاد کشور افزایش داده است. بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که زنگنه با ادعای آلودگی داشتن پالایشگاهها به آن حمله کند و خود را در جایگاه وکیل مدافع محیط زیست هم قرار دهد.
گفتنی است یکی از راهکارهای بی اثر کردن تحریمهای نفتی، تبدیل نفت خام به فراوردههای نفتی و صادرات آن به جای نفت خام است. پالایش و فرآورش نفت خام موجب میگردد به جای صادرات نفت خامی که امکان شناسایی آن وجود دارد، فرآوردههای نفتی که قابلیت شناسایی در آن وجود ندارد صادر گردد. یکی از ویژگیهای فراورش نفت خام و تبدیل آن به زنجیره متنوعی از فرآوردههای نفتی، این موضوع است که صادرات بخش زیادی از فرآوردهها از طریق خودروهای سنگین، خط لوله و نهایتاً کشتی به کشورهای همسایه صورت میگیرد. این نحوه از صادرات را میتوان «توزیع از طریق شبکه مویرگی» نامید.
صنعت نفت در دوران وزارت آقای زنگنه در دولتهای هفتم، هشتم ، یازدهم و دوازدهم با بی توجهای بیشتری از سوی وزرات نفت مواجه شد. زنگنه نه تنها هیچگاه اعتقادی به ساخت پالایشگاه نداشت، بلکه اگر در موارد نادری مثل پروژه پالایشگاه سیراف که با خوراک میعانات گازی طراحی شده است، اعتقاد آورد، پالایشگاهساز خوبی نشد. روند پالایشگاه سازی در ایران با روی کار آمدن زنگنه در سال 76 بالکل منقطع گردید مگر پالایشگاه ستاره خلیج فارس که تنها پالایشگاه ایران طی 20 سال اخیر است. زنگنه بارها در رسانه های عمومی و دوربین زنده تلویزیون اعلام کرده است که «من پالایشگاه سازی را امری مقدس نمی دانم» یا «(سوددهی) پالایشگاه آنقدرها هم که می گویند جذاب نیست» یا «اگرچه معتقدم پالایشگاه به صرفه نیست اما اگر نیاز کشور را تأمین کند اقدام به ساخت پالایشگاه می کنیم.»
همه این اظهارات زنگنه در حالی است که در تمام دنیا، پتروشیمی ها را به عنوان واحدهای با سود اقتصادی بالا، اما پالایشگاه ها را به عنوان واحدهای استراتژیک می شناسند. وزارت نفت میبایست به جای دلیل تراشی عدم سودآوری صنعت پالایش با تسهیلگری و رگولاتوری صنعت نفت، سرمایههای مردمی و بخش خصوصی را جهت افزایش ظرفیت پالایشی به کار میگرفت. شاید به جرئت به توان گفت که زنگنه ژنرال نفتی دولت حسن روحانی راه تحریمهای نفتی را برای دولت آمریکا باز گذاشته است.
ح