فردا ۲۳ ذی القعده، روز زیارتی امام رضا(ع)
من و جدایی از این آستان خدا نکند
زیارت را باید با پاکی تن آغاز کرد؛ غسل زیارتی یا وضویی از سر اخلاص و بعد، آرام گام برداشت به سوی بارگاه دوست. از ذکر اما، نباید غافل شد؛ زائری که سالک کوی عشق است، باید درس عشق را مرور کند با کلمه توحید: لاالهالاا...
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: خراسان نوشت: اینجا آسمان مهربانتر است؛ انگار در و دیوار لبخند میزند به زائر تازه از راه رسیدهای که آمده است تا «سنگ سراچه دل» را با آب دیده بشوید. وقتی از باب الجوادت میگذرم، موجی از معنویت وجودم را فرا میگیرد؛ گویی در لحظهلحظه این حضور، میتوان خدا را بیشتر و بهتر احساس کرد؛ حضور در فضایی که معطر است به عطر صلوات بر محمد و آلمحمد. اینجا، در قطعهای از بهشت، مکانی که مزین به نام سلطان سریر ارتضا، حضرت ابوالحسن الرضا(ع) است، میتوان جلوه «یا من یعطی الکثیر بالقلیل» را به دیده دل دید و با گوش جان شنید. دستهایی را می بینی که در فرازند و حاجت از معبود میخواهند، در خانه ولی او و زائرانی که عشق را زیر لب زمزمه میکنند و پلک پلک اشک می ریزند بر غریبی امام رئوفی که در غربت توس و دور از نورچشمش، زهر ستم را نوشید و رخت از این جهان دون بربست؛ فردا، روز مخصوص زیارت اوست.
سالک طریق دلدادگی
زیارت را باید با پاکی تن آغاز کرد؛ غسل زیارتی یا وضویی از سر اخلاص و بعد، آرام گام برداشت به سوی بارگاه دوست. از ذکر اما، نباید غافل شد؛ زائری که سالک کوی عشق است، باید درس عشق را مرور کند با کلمه توحید: لاالهالاا... . باید بر این ذکر عظیم، تسبیح و تحمید را هم افزود؛ سبحانا... و الحمدلله؛ پاک و منزه است خداوند یکتا، پروردگار بزرگی که هر حمد و ستایشی، تنها مخصوص اوست. در هر گامی باید چنین گفت و دل قوی داشت به ذکری که «ابن قولویه» در کتاب شریف «کاملالزیارات» آورده است. اما زائر نباید ذکر را تنها بر زبان جاری کند که جایگاه حقیقی ذکر، قلب مؤمن است؛ باید یگانگی خداوند را، نه فقط با زبان که با تمام اعضا و جوارح فریاد زد و او را به پاکی و بیهمتایی، ستود. وقتی چشمانتان به گنبد سراسر نورِ غریب خراسان افتاد؛ هنگامی که طنین بال کبوتران حرم با زمزمه عارفانه هزاران دلداده درآمیخت و گوشتان را نوازش داد، به یاد کسانی باشید که دلشان به صحن و سرای ضامن آهو پر میکشد، اما جسم دنیویشان را یارای طی طریق برای وصال معشوق نیست. به یاد پدران و مادرانی باشید که بودند و رفتند و سلامت والدینی را بخواهید که هنوز، سایه مهر و لطفشان، بر سر فرزندان باقی است؛ اما گل سر سبد آفرینش، مهدیِ فاطمه(عج)، در رأس حوائج هر زائری است که در حرم عشق، بار مییابد.
اذن ورود
هنگامی که زائر، به دروازه حرم مطهر امامرضا(ع) رسید، باید بایستد و اذن ورود را بخواند؛ اذنی که مطلعش، ستایش خدا و محتوایش، درخواست اجازه از حضرت حق، رسول گرامی(ص) و اولیای آن حضرت، برای ورود به بارگاه منور رضوی است. اکنون، دل زائر برای زیارت آماده است و روح او را، ظرفیتی است برای پذیرش معرفت؛ چرا که در ابتدای ورود، جان را به بیان این عبارات صیقل دادهاست که:«أَللَّهُمَّ إِنّی أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِب هذَا الْمَشْهَد الشَّریفِ فی غَیْبَتِهِ کَما أَعْتَقِدُها فی حَضْرَتِهِ ، وَأَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَکَ وَخُلَفاءَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ أَحْیاءٌ، عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ، یَرَوْنَ مَقامی، وَیَسْمَعُونَ کَلامی، وَیَرُدُّونَ سَلامی، وَأَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعی کَلامَهُمْ، وَفَتَحْتَ بابَ فَهْمی بلَذیذ مُناجاتِهِمْ؛ بار خدایا! من به حرمت صاحب این مشهد شریف معتقدم، همانگونه که در حضور او، به آن باور دارم. میدانم که رسول تو و جانشینانش – که درود بر آن ها باد – زندهاند و نزد تو روزی می خورند، جایگاه مرا می بینند و صدایم را میشنوند و سلام مرا پاسخ میدهند و این تویی که گوشم را از شنیدن کلام آن ها، بازداشته و [در عوض] باب درک لذت گفتوگو با آن بزرگان را به رویم باز گذاشتهای.»
سلامِ عاشقِ عارف
با خواندن اذن ورود و معرفت یافتن به جایگاه امام رئوف(ع)، هنگام زیارت فرا میرسد. برای آنانکه راهی دراز را تا مشهدالرضا(ع) آمدهاند، شیرینی این لحظه، بیش از دیگران قابل درک است. حال باید شهادت داد؛ باید شهادت داد که خدا یکی است و محمد(ص)، رسول او و جانشینان برحقش، اولیای خدای یکتا هستند. این شهادت، مطلع زیارت نامهای است که زائر با خواندن آن، فقط بهره معنوی نمیبرد و تنها شوری دلانگیز، وجودش را فرا نمیگیرد؛ زائر با خواندن زیارت نامهای که به دست دارد، آگاهی و شعور را هم مییابد. آگاهی از منظومه اعتقادی شیعه و یادآوری جایگاه و مقام والای امامت و ولایت در آموزههای اهلبیت(ع) هم، پاداش زائری است که میخواند:«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ ا... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ ا... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ ا... فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدّینِ؛ درود بر تو ای حجّت خدا، درود بر تو ای ولّی خدا، درود بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین، درود بر تو ای ستون دین» و این عهدنامهای است که به زائر یادآوری میکند: آنکه به پابوس او آمدهای، آنکه به امید زیارتش شهر به شهر و وادی به وادی را پیمودهای، وارث همان ولایتی است که از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) و جانشینان بر حق آن حضرت، همه صاحب آن بودهاند.
م