تا به حال به این فکر کردهاید که نقد به دولت حسن روحانی کفران نعمت است؟ بله درست خواندید کفران نعمت! این ادعای تازهای نیست و اصلاحطلبان در رسانههای خود بارها مدعی شدهاند که منتقدان دارند کفران نعمت میکنند و دولت خیلی هم دولت خوبی بوده و اصلا مشکلی هم اگر باشد تقصیر دولت نیست.
روزنامه آرمان منتسب به خانواده مرحوم هاشمی و از حامیان درجه یک دولت در شماره روز دوشنبه 19 فروردین در گزارشی تحت عنوان «دلواپسان با تخریب دولت کفران نعمت نکنند» مدعی شده است که دولت تصمیمهای عقلانی و درستی گرفته و انتقاد به دولت کفران نعمت است. در این گزارش آمده است:
« اتفاقا دولت آقای روحانی دولتی است که عاقلانه و سنجیده عمل و حرکت میکند ولو اینکه اشتباهاتی نیز داشته باشد... لذا اینگونه برخوردهای تخریبی علیه دولت و سایر نهادها، کفران نعمتی عجیب است که برخی جریانات انجام میدهند.»
در این یادداشت روزنامه آرمان مدعی شده است که دولت در مورد مسئله سیل درست عمل کرده است و انتقاد به دولت در این زمینهها بازی در پازل دشمنان نظام است!
این اواخر روزنامههای اصلاحطلب به صورت عجیبی به شعور مردم و مخاطبانشان بیاحترامی میکنند. همه میدانند که سیل یک مخاطرهی طبیعی بوده و در ابتدا شاید به صورت مستقیم به دولت مربوط نشود. اما مدیریت بحران سیل از وظایفیست که به صورت مستقیم به دولت مربوط است. بنابراین در مسئله سیلهای اخیر کسی به چرایی آمدن سیل ایراد نگرفته بلکه ایراد از عدم مدیریت بحران سیل است.
با وقوع سیل در گلستان تا چند روز همه به دنبال استاندار منتخب از سوی وزارت کشور میگشتند؛ تا این که مشخص شد استاندار در خارج از کشور به سر میبرد و با بالاگرفتن اعتراضات دولت مجبور به عزل او شد. اما در همان شرایط وضع و حال مسئولان اصلی دولت نیز چیزی کم از وضع و حال مناف هاشمی استاندار معزول گلستان نداشت. وزیرکشور تا چند روز تنها مدیریت تلفنی میکرد و رییس جمهور نیز تا اواسط عید نوروز در تعطیلات به سر میبرد. تقریبا 10 روز بعد از وقوع سیل و زیرآب رفتن 90 درصد آققلا تازه رییس جمهور وارد شهر گلستان شد تا اوضاع را از نزدیک ببیند! این یک اتفاق بد در مقیاس تاریخ یک کشور است. بحران عظیمی چون وقوع سیل و زیرآب رفتن یک شهر اتفاق افتاده و رییس جمهور به جای حضور در صحنه و نظارت بر مدیریت درست بحران، در سواحل جنوب مشغول استراحت است. این مسئله خود به تنهایی گویای این هست که دولت تا چه میزان عاقلانه و درست مدیریت کرده است.
از طرفی روزنامهی اصلاحطلب آرمان که هنوز از منتقدان دولت به عنوان دلواپس یاد میکند و مدعیست که منتقدان کفران نعمت میکنند، چندی پیش و در اوج التهابات کابینه از جهانگیری میخواست که با رفتن از دولت خودش را برای انتخابات 1400 آماده کند! بامنطق این روزهای این روزنامهها آن زمان خودشان بزرگترین کافران نعمت دولت روحانی بودند.
لازم به ذکر است این روزنامههای اصلاحطلب که حامی درجه یک جهانگیری نیز هستند در این مدت هیچگاه به اشتباه مدیریتی فاجعهبار جهانگیری در موضوع تخصیص دلار4200 تومانی برای واردات گوشت نپرداختند و این مسئله را به صورت کلی بایکوت کردند. آمارها نشان میدهند خسارتی که سیل در هفت استان کشور به بار آورده حدود 12 هزار میلیارد تومان بوده و جالب است بدانید که جهانگیری با عرضه دلار 4200 تومانی و رانتدهی به واردات چیها و سودجویان رقمی حدود 18 میلیارد دلار به کشور خسارت زده است! خسارتی که کمترین تاثیری روی تنظیم بازار گوشت نداشت. این رقم نجومی تنها یکی از نتایج عملکرد خسارت آفرین جهانگیری در دولت بوده است. گویا بر سر پولهای بیتالمال هیچ حساسیتی وجود ندارد و میلیارد میلیارد پول هزینه اشتباهات دولتیها میشود. نکته تاسف بار ماجرا آن است که روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان درست درمقابل مردم قرار میگیرند و تا میتوانند اخبار این هزینه آفرینیهای دوستانشان در دولت را سانسور میکنند.
علاوه بر اشتباهات فاجعهبار افرادی چون جهانگیری و سانسور اخبار آن توسط روزنامههای اصلاحطلب، عدم مدیریت منسجم دولت توسط روحانی و اعضای اصلی کابینهاش نیز یک بحران جدی به حساب میآید.
در همین زمینه چندی پیش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با عنوان «ارزیابی فعالان کسبوکار از آخرین وضعیت بازارها (گزارش ۳ نشست)» اعلام کرد:
«ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی به ویژه گمرک، بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت در ماههای اخیر، تولید و تجارت را به شدت با اخلال مواجه کرده است. منع یا کُندی ترخیص مواد اولیه از گمرک در برهههایی و دستورالعملهای ناگهانی و متناقض به ویژه درباره تخصیص ارز و پیمانسپاری، فعالان اقتصادی را سردرگم کرده است تا حدی که تقریباً همه فعالان اقتصادی معتقدند در ماههای اخیر «تحریم داخلی»، بسیار بیشتر از تحریم خارجی به فعالیت تولیدی آنها آسیب زده است.»
با توجه به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس عدم انسجام در ادارهی کشور باعث شده است که دستگاههای اجرایی هر کدام ساز خودشان را بزنند و آسیبی جدی به اقتصاد و تولید کشور وارد کنند.
البته باید گفت اینها تنها نمونههای کوچکی از ناتوانی دولت در اداره کشور است و با بررسی ابعاد مختلف میتوان به صورت دقیقتری عملکرد دولت دوم حسن روحانی را بررسی نمود.
عملکرد دولت در حوزه مسکن در سال 97
برای مثال مروری بر آمار بانک مرکزی از قیمت مسکن در ماههای پایانی سال 97 گویای این نکته است که قیمت مسکن در سال پیش، رشد ۹۲ درصد را تجربه کرد و همین امر خریداران واقعی مسکن را از خرید خانه منصرف کرد. از سوی دیگر کسانی که برای دریافت تسهیلات خرید مسکن، اقدام به سپردهگذاری کرده یا با استفاده از اوراق تصمیم به خرید خانه گرفته بودند نیز، قدرت خرید خود را از دست دادند. در این میان باز شدن پای دلالان به بازار مسکن، سرعت رشد قیمت مسکن را افزایش داد و موجب شد ماهیت مسکن به عنوان یک کالای اساسی، تغییر کرده و تبدیل به کالای سرمایهای شود. در نتیجه تقاضا در بازار مسکن در انحصار کسانی قرار گرفت که با هدف کسب سود بیشتر خریداری کردند. اما نکته قابل توجه اینکه موضوع دلالی و سوداگری در بازار همواره وجود داشته است و این رشد نامتعارف نیز نشأت گرفته از سوداگری است، چرا که خریداران واقعی قدرت خرید ملک را ندارند و پولهای سرگردانی که در بازار است حجم آنها در حد خرید ملک نیست.
رکود تورمی در سال97 و تعمیق آن در سال 98
مولفهها و شاخصهای اقتصادی حال حاضر کشور گویای این نکته است که رکود تورمی و فراگیری که در سال 97 و حتی پیش از آن تا کنون، گریبان اقتصاد کشور را گرفته است، در سال 98 عمیقتر خواهد شد.
بنابراین، مشکلات مطرح شده روشن کننده این قضیه هستند که از همان ابتدای دولت دوازدهم تدبیری در کار نبوده است. البته با منطق روزنامههای اصلاحطلب این حرفها کفران نعمت است و باید از روحانی و دولتش برای رقم زدن این اوضاع تشکر و قدردانی ویژه نیز کرد.