پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: 29 دی ماه 1384 برای اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) یادآور یک روز بیادماندی است، روزی که دانشگاهیان این دانشگاه با رهبر معظم انقلاب دیدار و گفتوگو کردند.
در این دیدار آیتالله مهدوی کنی رئیس وقت دانشگاه امام صادق علیهالسلام طی سخنانی تلاشهای صورت گرفته در این دانشگاه را برای تبیین علمی مفاهیم اجتماعی، اقتصادی دین مبین اسلام و نیز تربیت شخصیتهای ورزیده علمی تشریح کرد.
سپس 6 نفر از استادان و دانشجویان دانشگاه به بیان فعالیتهای دانشگاه و تشریح دیدگاههای خود درباره مسائل و موضوعات مختلف پرداختند.
زاهدیوفا رئیس وقت دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، مهدوی دانشجوی دکتری و پژوهشگر برتر قرآنی، حسینعلی سعدی نماینده دانشجویان دورهی دکتری ، عطاءالله بیگدلی مسئول وقت بسیج دانشجویی دانشگاه ، مؤمن به عنوان نماینده دانشجویان واحد خواهران و مجتبی منتظری به عنوان نماینده انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در محضر رهبر معظم انقلاب به بیان دیدگاه ها و مطالب خود پرداختند.
به همین بهانه در ادامه به بازخوانی سخنان مقام معظم رهبری در این روز پرداختیم که در ادامه می خوانید:
رهبر معظم انقلاب در این دیدار بعد از شنیدن سخنان دانشگاهیان، تاکید کردند: هم اینکه شما جوانهای عزیز، شما پسرها و دخترها، با این فضل علمی و مایههای خوب ایمانی، وارد این جاده شدهاید و کمرتان را بستهاید تا که حرکت بکنید؛ خود این یک دستاورد بسیار مهمی است و اصل، این است.
ایشان افزودند: هرچه ما در طول زمان ضربه و کتک و توسری خوردهایم، به خاطر این است که همین همّت، این انگیزه و این نگاه به چشمانداز دوردست و تصمیم بر پیمودن این راه، در سرها و دلهای مجموعههای کارآمد و به هم پیوسته وجود نداشته است؛ اگر هم متفرقاتی بوده، در یک جمع منسجم، ما این را نداشتهایم. لذا همینطور همیشه درخششهایی داشتهایم و سقوطهایی؛ اما کار پیش نرفته است. جمعِ منسجم و پُرانگیزه، یک دستاورد بزرگ است.
حضرت آیت الله خامنه ای تصریح کردند: بیاناتی هم که همهتان فرمودید - چه آنچه که حضرت آقای مهدوی فرمودند و چه آنچه که شما برادران و خواهران عزیزمان بیان کردید - برای من همهاش شیرین و مطلوب بود و این آخر هم که بحث شیرین ازدواج را ایشان مطرح کردند، انشاءاللَّه که خداوند متعال همهی شما جوانهای نامتأهل را به زودی زود از نعمت تأهلِ خوشبختکننده برخوردار کند.
رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: یک مطلب راجع به غدیر عرض کنیم. مسألهی غدیر، صرفاً یک مسألهای که ما جمع شیعه به آن اعتقاد داریم و یک عده از مسلمانها هم به آن اعتقاد ندارند، این نیست. در نگاه تاریخی به اسلام و در تحلیل تاریخىِ حوادث صدر اسلام، موضوع غدیر - یعنی نصب جانشین - یک ضرورتی بود که اگر آنچنان که تدبیر شده بود - تدبیر رحمانی و الهی، و تدبیر نبوی - عمل می شد، بدون تردید مسیر تاریخ بشر عوض می شد و امروز ما در جایگاه بسیار جلوتری از تاریخ طولانی بشریت قرار داشتیم.
ایشان ادامه دادند: این که یک مکتب و نظام فراگیرِ نیازهای زندگی بشر، به وسیله پیامبر خاتم در جامعه فرصت پیاده شدن پیدا کند، که این خود یک معجزهی بزرگ بود، که پیغمبر توانست این نظام فکری و عملی را واقعیت ببخشد و بر روی زمین واقعیت، آن را بنا کند؛ آن هم در دشوارترین جاها. خودِ اینکه در دشوارترین جاها توانسته این بنا پیاده شود و قرار بگیرد، نشاندهنده این بود که در همهی نقاط زندگی بشر و جغرافیای انسانىِ آن روز دنیا و بعد از آن، این بنا قابل تحقق است. این شکل علمی را در مقام عمل، در دشوارترین صورت، پیغمبر توانست تحقق ببخشد.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: اگر این حادثه اتفاق می افتاد که حفظ و گسترش کمّی و گسترش کیفی در این موجود خلق شدهی الهی - یعنی جامعهی اسلامی نبوی - می توانست به قدر ده، دوازده نسل، پی درپی حراست و حفاظت بشود، آن وقت مسلّم بود که این حرکت در طول تاریخ بشر، شکستناپذیر میماند. معنایش این نبود که بشر، دوران انتظاری نخواهد داشت و خود در طول این دوازده نسل، به نهایت مطلوب خود خواهد رسید. اگر آنطوری که پیغمبر معین کرده بود، امیرالمؤمنین، بعد امام حسن، بعد امام حسین، بعد ائمهی دیگر، یکی پس از دیگری می آمدند، باز به گمان بیشتر، بشر نیاز به یک دوران انتظار داشت تا بتواند آن جامعهی آرمانی را تحقق ببخشد. اما در آن صورت اگر این تعاقب معصومین، این دستهای امین و کارآمد، می توانستند این حادثهی ایجاد شدهی در واقعیت را حفظ کنند، آن وقت مسیر بشر، مسیر دیگری می شد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: امروز بشر عیناً همان نیازهایی را دارد که پنجهزار سال پیش، این نیازها را داشت؛ نیازهای اصولی بشر، هیچ تفاوتی نکرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرتهای ستمگر رنج میبرد؛ امروز هم شما - شماها چشمتان باز است - اگر دنیا را از نفوذ قدرتهای ستمگر و ویرانگر نگاه کنید، خواهید دید که بشر دارد رنج میبرد. آن روز هم نیاز بزرگ بشر عدالت بود و برترین رنج او بیعدالتی؛ امروز هم شما نگاه کنید، در دنیا بزرگترین مشکل بشر، بیعدالتی است. خطاست اگر خیال کنیم که این آزادی فردی - که لیبرال دمکراسی غرب به بشر هدیه داده - این نیاز بشر بوده که قبلاً نبوده؛ چرا؛ به این شکلهایی که امروز آزادیهای فردی هست، در بسیاری از دورههای تاریخ و در بسیاری از مناطق تاریخ وجود داشته است.
ایشان تصریح کردند: همین محدودیتهایی که امروز به شکل پنهان ارادهی انسانها را به زنجیر میکشند، اینها یک روز به صورت آشکار بوده است. این تور احاطهکننده بر اراده، حرکت و حیات انسان، امروز ریزتر بافته شده، از خیوط و نخهای باریکتری استفاده شده و با مهارت بیشتری به آب انداخته میشود. آن روز این مهارتها نبود؛ اما آشکارتر و قلدرمآبانهتر بود. پس نیازهای بشر تفاوتی نکرده است. اگر آن دست به دست شدن امانت نبوی و گسترش کمّی و کیفىِ متناسب و درست، انجام می گرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود (نیازهای فراوان دیگری ممکن بود برای بشر پیش بیاید که امروز ما آن نیازها را حتی نمی شناسیم) آن نیازها ممکن بود باشد؛ اما دیگر اینقدر ابتدایی نبود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امروز ما و جامعه بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکلهای دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که می توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیفتر و برتری، و خواهشها و عشقهای به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل می داد.
رهبر معظم انقلاب یادآور شدند: راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیونها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایههای اصلی خراب است؛ این پایهها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسألهی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمی شد، چیز دیگری پیش می آمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه سالهی زندگی ائمه (علیهمالسّلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برههی از زمان، به میدان آمدهایم و همّتی هست به فضل و توفیق الهی و انشاءاللَّه که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: اما راجع به مسائل دانشجویی؛ خوب، جلسه، جلسه دانشجویی است. برای من یکی از شیرینترین جلسات، جلسات دانشجویی است. در این یک ربع وقتی که باقی مانده، یک خطاب به شما از لحاظ عنوان دانشجو دارم، یک خطاب به عنوان دانشجوی دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام) و یک خطاب هم به عنوان کسانی که احتمالاً در آینده، همین دانشگاه به وسیلهی خود شماها باید اداره شود و پیش برود، و سرریز دانشگاه هم بیاید توی جامعه و در مراکز حساس، مشغول انجام وظایف شود.
ایشان ادامه دادند: اما راجع به عنوان دانشجویی شما؛ خطاب من به شما همان حرفی است که به همهی دانشجوها می زنم. ببینید عزیزان من! امروز کسانی در دنیا زور می گویند، خلاف قوانین بینالمللی رفتار می کنند، وقیحانهترین موضع را در دنیای تعامل بینالمللی انسانها ملتها و دولتها - می گیرند و خجالت هم نمی کشند؛ سرشان را هم بالا می گیرند. چرا؟ چون قدرت دارند؛ قدرت اقتصادی و سیاسی (که از اقتصادی ناشی می شود) و بالاتر از همه اینها، قدرت علمی، که منشأ همه اینهاست؛ یعنی منشأ قدرت اقتصادی و سیاسیشان هم قدرت علمی است.
مقام معظم رهبری تاکید کردند: ما این طرف دنیا حرفهای حقّ زیادی داریم؛ حرفمان را شجاعانه می زنیم، منطقمان را در صحنههای رویارویىِ منطقی هم اثبات می کنیم، در عمل هم البته چون توفیق الهی شامل حال این ملت شده و ایمان دارد، به قدر ایمان خودش، پیشرفت می کند؛ یعنی نتوانستهاند هم به آرزوهای خودشان در مورد این ملت برسند؛ اما احتیاج به یک چیز دیگری هم داریم و آن، عبارت است از «قدرت بینالمللی»، تا بتوانیم این راه را بیدغدغه، درست، به طور کامل، همهجانبه و بی کم و کاست ادامه دهیم و به اهداف و آرمانهایمان برسیم.
حضرت آیت الله خامنه ای تصریح کردند: این قدرت را (قدرت اقتصادی، سیاسی و نفوذ فرهنگی) چطوری به دست آوریم؟ پایه و مایهی همهی اینها، قدرت علمی است! یک ملت، با اقتدار علمی است که میتواند سخن خود را به گوش همهی افراد دنیا برساند؛ با اقتدار علمی است که می تواند سیاست برتر و دست والا را در دنیای سیاسی حائز شود. اقتصاد هم به دنبال اینها به دست میآید؛ پول تابع تواناییهاست. امروز اینطوری است؛ علم را میشود به پول تبدیل کرد و از لحاظ اقتصادی هم قوی شد. این، جایگاه علم است. ما از علم عقب ماندیم. نه فقط در دوران پنجاهساله منحوس پهلوی (که البته در این دوران، از لحاظ عمق علمی، پدر این مملکت را در آوردند. حالا خود تحلیل این مسأله، یک تحلیل تاریخی - اجتماعی است و یک مسألهی مهمی است) بلکه از قبل از آن. دوران قاجاریه و پهلوی مظهر این عقبماندگی علمی است. ما حالا داریم تلاش میکنیم که بتوانیم این درّهی وسیع را پُر کنیم. وظیفهی دانشگاه (نه فقط دانشگاه امام صادق؛ مطلق دانشگاه) در این کشور، این است که این درّهی علمی را پُر کند. هر چه میتوانید، علم بیاموزید.
ایشان تاکید کردند: من در جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به آن آقایانی که مؤثرین در فرهنگ هستند، گفتهام که شماها جایگاه مهندسی فرهنگی را در این کشور دارید. در آن جلسه گفتهام که دو تا شاخهی اصلی وجود دارد: علوم انسانی و علوم پایه؛ هر کدام به جای خود. اگر ما اینجا روی علوم انسانی تکیه میکنیم، معنایش این نیست که روی ریاضی و فیزیک و شیمی و علوم زیستی تکیه نمی کنیم، چرا؛ آنجا هم بنده یک تکیهی صددرصدی دارم؛ آنها هم برای خودشان مردانی و کسانی دارند؛ علوم انسانی هم بایستی مردان و کسانی برای خودشان داشته باشد. باید روی این دو شاخه - دو شاخهی اصلی؛ یعنی علوم انسانی و علوم پایه - در کشور، سرمایهگذاری فکری، عملی، پولی و تبلیغی بشود تا اینکه پیش بروند. علم را بایستی در حدّ اعلا دنبال کنید.
حضرت آیت الله خامنه ای ادامه دادند: شکی نیست که بسیاری از علوم انسانی، پایهها و مایههای محکمی در اینجا دارد؛ یعنی در فرهنگ گذشتهی خود ما. برخی از علوم انسانی هم تولید شدهی غرب است؛ یعنی به عنوان یک علم، وجود نداشته، اما غربیها که در دنیای علم پیشروی کردهاند، اینها را هم به وجود آوردهاند؛ مثل روانشناسی و علوم دیگر. خیلی خوب، ما، هم برای سرجمع کردن، مدوّن کردن، منظم کردن و نظاممند کردن آنچه که خودمان داریم، به یک تفکر و تجربهی علمی احتیاج داریم، هم برای مواد و پایههایی که آنها در این علم جمع آوردهاند، به یک نگاه علمی احتیاج داریم. منتها گرفتن پایههای یک علم از یک مجموعهی خارج از محدودهی مورد قبول ما، به معنای قبول نتایج آن نیست. مثل این می ماند که شما یک کارخانه را وارد می کنید، آنها با این کارخانه یک چیز بد درست می کردهاند، حالا شما با آن کارخانه، یک چیز خوب درست می کنید؛ هیچ اشکالی ندارد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: ما تلفیق بین علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی، اگر به معنای مجذوب شدن، دلباخته شدن، مغلوب شدن و جوّ زده شدن در مقابل آن علوم نباشد، قبول داریم و اشکال ندارد. ببینید در علوم انسانی، تفکر ایمانی و میراث عظیم و عمیق شما، به شما چه میگوید. امروز غربیها یک منطقهی ممنوعهای در زمینهی علوم انسانی به وجود آوردهاند؛ در همه بخشهای مختلف؛ از اقتصاد و سیاست و جامعهشناسی و روانشناسی بگیرید تا تاریخ و ادبیات و هنر و حتی فلسفه و حتی فلسفهی دین.
حضرت آیت الله خامنه ای یادآور شدند: یک عده آدم ضعیفالنفس هم دلباخته اینها شدهاند و نگاه می کنند به دهن اینها که ببینند چه می گویند؛ هر چه آنها گفتهاند، برایشان میشود وحی مُنزل؛ این است که بد و غلط است. مثلاً چند تا فکر دارای اقتدار علمی، در یک نقطهی دنیا به یک نتیجهای رسیدهاند، این معنایش این نیست که هر آنچه که آنها فهمیدهاند، درست است! شما به مبانی خودتان نگاه کنید؛ ما تاریخ، فلسفه، فلسفهی دین، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم انسانی دیگری که دیگران حتی آنها را ساختهاند و به صورت یک علم در آوردهاند - یعنی یک بنای علمی به آن دادهاند - مواد آن در فرهنگ و میراث علمی، فرهنگی و دینی خود ما وجود دارد. باید یک بنای اینچنینی و مستقل بسازیم. البته مقداری از خود این سخن، مربوط به آن سخنِ خطاب به شما به عنوان دانشجوی امام صادق است، که دوستان در زمینهی اقتصاد مطالبی را بیان کردند. خوب، مطالب خوبی هم هست و باید دنبال بشود.
رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند: بنابراین این سؤال که ما چه بکنیم یا این سؤال که اگر نتیجه تحقیقات ما با نظر رهبری مخالف درآمد، چه کار کنیم؟ اینها به نظر من سؤالات خیلی اصولی و منطقی نیست. شما مأمور به پژوهشید، شما مأمورید به اینکه فکر و کار کنید، نتیجه به دست آورید و آن نتیجهی شما را رهبری و غیررهبری به عنوان دستاوردهای علمی بگیرند و براساس آن، برای کشور برنامهریزی کنند. تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بی انضباط نباشد. بسیج مظهر ارزشهای فعال و زنده یک جوان مؤمن است؛ یکیاش هم انضباط است. اینکه شنیدهاید در جنگ می گفتند بسیجی بیترمز است، این یک معنا و حرف دیگری داشت؛ اینها خوب عاشق شهادت بودند و پا بر زمین می کوبیدند. همین شهید عزیزمان، احمد کاظمی را من در جبهه دیده بودم؛ آنچنان اقتداری داشت که اشاره میکرد، بسیجیها حرفش را گوش میکردند. اینطور نیست که بسیجی که عاشق است، مجاز باشد برخلاف امر فرمانده و برخلاف انضباط سازمانی و انضباط عملی در محیط زندگی، یک حرکت بی انضباطی انجام بدهد؛ بهخصوص که دانشجو و شما دانشجوها. ما برای شماها خیلی قیمت قائلیم.
ایشان اضافه کردند: اما راجع به دانشگاه امام صادق؛ ببینید آقایان! دانشگاه امام صادق یک پدیده ممتاز است؛ صرفاً یک دانشگاه مثل بقیهی دانشگاهها نیست که فقط میخواهند دانشجو و عالم تربیت کنند؛ این هم هست؛ منتها علاوهی بر این، میخواهد از همه جهت، یک الگوی دانشگاه اسلامی باشد؛ از جهت انگیزههای ایمانی، رعایتهای عملی و رفتاری، و عشق به علم و علمآموزىِ عاشقانه و مؤمنانه. این که امام می فرماید: «من دوست داشتم بر سر شاگردان تازیانهها بلند می شد، برای اینکه اینها را به علم بکشانند»، این معنایش چیست؟ علم را اسلام قدسیت بخشیده، علم یک امر مقدس است؛ دنبال علم رفتن دارای قدسیت است.
حضرت آیت الله خامنه ای یادآور شدند: اینطور نیست که علم مثل هر ابزار دیگری، فقط وسیلهای برای پول در آوردن باشد - حالا پول هم از آن در میآید - اما قدسیت علم باید حفظ شود؛ «العلم نور»؛ نور بودن علم باید مورد نظر باشد و از جملهی شؤون دانشگاه اسلامی، یکی همین است. همه خیال میکنند دانشگاه اسلامی که میگوییم، یعنی حجابها اینطوری باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلفها بلند نباشد؛ اینها که معنای دانشگاه اسلامی نیست! دانشگاه اسلامی از لحاظ ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علمآموزی مؤمنانه، اینها شرط دانشگاه اسلامی است. آن وقت جهت دادن؛ جهت دادن به این علمآموزی؛ که بهترین کاری که در دانشگاه شد، یکی همین بود که این دانشگاه را مخصوص علوم انسانی کردند؛ که این منطقهی واقعاً خلأ و فراغی بود؛ یک خلأ است که آن باید پُر شود.
ایشان تاکید کردند: خوب، اگر شما که دانشجوی این دانشگاه هستید و در این بیست و چند سالی که این دانشگاه سرپاست، توانسته باشد این رسالت را انجام دهد - که یک نمونهی دانشگاه و متخرّجین دانشگاه، به صورت مطلوب و اسلامی فراهم بیاورد - این دانشگاه به دستاورد بسیار بزرگی رسیده است. این دانشگاه، این است. از این دانشگاه، توقع چیز دیگر و فراتر از این است.
رهبر معظم انقلاب ادامه دادند: من به شما بگویم، امروز مهمترین نیاز دنیای اسلام این است که، آن جوهر اسلام ناب و گوهر تابناک - با شکلی که تهمت بیسوادی، تحجّر، مقدسمآبی و از زمان عقب ماندن و عقبمانده بودن دیگر به آن وارد نیاید - بتواند به اهداف خودش برسد؛ ما در دنیای اسلام و امت اسلامی این را نیاز داریم. حرکت ملتها به سمت این آرمانهای بلند، آن وقت منطقی خواهد شد؛ آن وقت نخبگان جوامع، خودشان سربازان و بسیجیان این راه خواهند شد. شما می دانید که در دنیای اسلام، پولهای زیادی خرج شد. در طول این سالها، از طرف دستگاه استکبار، برای خریدن نخبگان اقداماتی انجام شد؛ نخبگانی که اگر چه از لحاظ علمی یا سیاسی نخبه بودند؛ اما ارزش درونیشان، خیلی پایین بود و خیلی راحت خریده شدند؛ قلمها و زبانهایشان را فروختند، حتی فکرها و وجودشان را فروختند؛ این از زمانهای خیلی قدیم شروع شد؛ یعنی از قدیمِ در دوران معاصر؛ از زمانی که روشنفکری غربی در این کشور به وجود آمد - که من یک وقتی گفتم روشنفکری در کشور ما بیمار متولد شد -.
ایشان افزودند: از آن روز اینها سراغ این نخبهها رفتند و با پول تطمیعشان کردند. اینها هم حقیر، ضعیف و اسیر بودند و تن دادند و خودشان را به پول فروختند. چهل سال قبل از این، مرحوم آلاحمد مینویسد: «اگر می فروشی، همان به که بازوی خود را؛ اما قلم خود را هرگز.» این را آلاحمد در دههی چهل، در یکی از کتابهایش نوشته است. انسان بازو و تنش را بفروشد؛ اما قلمش را - یعنی جان و فکرش را - نفروشد. اما آنها فروختند و دیگران هم خریدند؛ نخبگان را گرفتند. لذا حرکتهای عمومی مردمی در بسیاری از جاها، نه فقط از سوی نخبگان همراهی نشد؛ بلکه حتی نخبگان مثل یک دیواری در مقابل آن ایستادند. آن وقت بهانهی نخبگان در مقابل حرکتهای اسلامی، پیش خودشان چه بود؟ میگفتند اینها قدیمی است، اینها متحجّرانه است، اینها آخوندبازی است، اینها نمیدانم فلان است.
حضرت آیت الله خامنه ای تصریح کردند: اگر شما بتوانید گوهر اسلام ناب و آن درخشندگیها را، به آن شکلی که بتواند در جامهی آراستهی علم، خودش را نشان بدهد، ارائه دهید، کار بزرگی که کردهاید، این است که راه را برای ورود نخبگان در این میدانها باز کردهاید. آمیزش علم و معنویت، علم و ایمان، علم و اخلاق، آن خلأ امروز دنیاست. دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه میکند. علم را می آموزد و جهتگیری علم را از اخلاق و ایمان می گیرد.
رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: این که گفتند علم با دین میسازد یا نمیسازد، این ندیدن منطقهی نفوذ علم و دین است؛ اینها هر کدام یک منطقهی نفوذی دارند؛ تلفیق اینها، این است که علم -یعنی این سلاح را - ایمان - یعنی آن بهکار برنده - میگیرد و جهتش را مشخص میکند؛ با این سلاح میشود بهترین و بدترین آدمها را هدف قرار داد؛ منتها تا این سلاح دست که باشد؟ این سلاح «علم» است و «ایمان» جهت آن را مشخص می کند. اگر ایمان بر دانش غربی تسلط داشت، دانش غربی به بمب اتم نمی رسید، تا بعد اینقدر تویش گیر کنند که چه کارش کنیم؛ محدودش کنیم؛ نگذاریم تا دنیا ویران نشود. کارشان اصلاً به اینجا نمی رسید. اگر ایمان با دانش همراه بود، اصلاً استعمار و استعمار نو - که استعمار نو مخلوق دانش بود - به وجود نمی آمد. تسلط بر کشورها، تصرف کشورها، تسلط قهرآمیز بر ملتها و بردن ثروت ملتها - که این بلای این دویست سال گذشتهی دنیا و ملتهاست - اینها اصلاً به وجود نمی آمد. علمِ جدا از ایمان، این است و شما در دانشگاه اسلامی، می خواهید این خلأ را پُر و علم را با ایمان آمیخته کنید؛ یعنی دانش را چه در بافت درونی خودش، چه در استنتاجش و چه در جهتگیریهایی که در آن به کار خواهد رفت، از ایمان سیراب کنید.
حضرت آیت الله خامنه ای یادآور شدند: اما راجع به مسؤولیتهای آینده شما، من فقط می خواهم این را عرض بکنم؛ خروجی دانشگاه امام صادق، ایدهآلش فقط نباید این باشد که حالا بیرون بیاید، فرض کنید اگر در فلان رشته، درس خوانده برود وکیل بشود یا محضردار بشود و یا برود کارمند فلان دستگاه وزارتىِ دولتی بشود؛ نه اینکه من مخالف باشم؛ نه، من موافقم که جوانهای خوب در ارکان تشکیلات اجرایی کشور - چه قضایی و چه قوهی مجریه - حضور داشته باشند؛ اما این برای خروجی دانشگاه امام صادق ایدهآل نیست؛ ایدهآل و آن نقطهی آرمانی را باید از همان مطالبی که تا الان در این نیم ساعته عرض کردم، جست.
ایشان ادامه دادند: شما باید در علم، یک حرکتی به وجود آورید؛ باید در دنیای دانشآموزی و پیشرفت علم و بنای علمی کشور، یک تحرّکی به وجود آورید؛ این است آن رسالت اصلی شما. کاری کنید که دانشمندان مسلمان و مؤمن ما، در رشتههای مختلف علوم انسانی، صاحبنظرانی شوند که دنیا از نظرات اینها استفاده کند؛ کاری کنید که دانشگاه امام صادق، نه فقط در مقایسهی با فلان دانشگاه دیگری که در تهران یا شهرستان هست، یک رتبهی جلوتری به دست آورد؛ بلکه این دانشگاه مرجع تحقیقات مراکز علمی و دانشگاههای دنیا بشود.
رهبر معظم انقلاب ادامه دادند: امروز در دنیا و حتی در همین دنیای گمراه غربی، افراد بسیاری هستند که به دنبال حقیقتاند؛ انسانهای دانشمند و دانشپژوهی هم در بین اینها هستند و فراواناند، و کم هم نیستند که دنبال حرف حساب و حقاند؛ یک چنین انسانی در هر نقطهی دنیا - در کشورهای اروپایی، آسیایی، امریکا و جاهای دیگر - وقتی دارد دنبال یک مطلبی می گردد، باید بتواند اثر علمی شما را در این پایگاه رایانهای پیدا کند؛ حرف و فکر و راه تازهای را که شما دارید نشان میدهید. این را ما از دانشگاه امام صادق میخواهیم. خروجی دانشگاه امام صادق باید با این نیّت و فکر، بتواند متخرج این دانشگاه بشود. بنابراین دانشگاه را قوی کنید.
حضرت آیت الله خامنه ای یادآور شدند: همین نهضت نرمافزاری و تولید علم که بنده گفتهام، در دانشگاه شما و در رشته علوم انسانی، همین است که هر چه می توانید بیشتر بیاموزید و تحقیق کنید. البته همانطور که گفتم، اساتیدی هستند که فرآوردههای اندیشههای غربی در علوم انسانی، بت آنهاست. در مقابل خدا میگویند سجده نکنید؛ اما در مقابل بتها به راحتی سجده می کنند؛ دانشجوی جوان را دست او بدهی، بافت و ساخت فکری او را همانطوری که متناسب با آن بت خود او است، میسازد؛ این ارزشی ندارد و درست نیست. بنده به اینطور افراد، هیچ اعتقادی ندارم. این استاد هر چه هم دانشمند باشد، وجودش نافع نیست، مضرّ است.
ایشان اظهار داشتند: امروز خوشبختانه ما دانشمندان جوانِ مؤمن و تحصیلکردههای باایمان داریم که میتوانند یک حرکت علمىِ فراگیر و به معنای واقعی کلمه، در عرصهی علوم انسانی به وجود آورند؛ از اینها باید استفاده بشود. مواظب باشید دچار آن بتپرستی نشوید؛ آن کسی که در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سیاست، همان حرفی که از دهن یک متفکر غربی درآمده، آن را حجت میداند؛ حالا گاهی اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده! از این نمونهها ما زیاد هم داریم.
حضرت آیت الله خامنه ای اضافه کردند: یک مطلبی را چهل، پنجاه سال پیش، یک فیلسوف اجتماعی یا سیاسی در غرب گفته و بعد آمدند ده تا نقد بر آن نوشتهاند؛ این آقا تازه به حرف آن پنجاه سال قبل دست یافته و به عنوان حرف نو، به داخل کشور میآورد و با بَهبَه و چَهچَه آن را به خوردِ دانشجو و شاگرد و محیط خودش میدهد؛ از این قبیل هم داریم. چقدر براساس همین نظرات اقتصادی غربی، بانک جهانی و مجامع پولی و مالی جهانی به ملتها و دولتها برنامهها دادند و چقدر از طرف خود غربیها علیه آنها موارد نقض نوشته شده! باز هم کسانی را داریم که همان توصیهها را می آیند عیناً تکرار میکنند و عیناً همان نسخهها را مینویسند. این غلط است. تحقیق علمی به معنای فقط فراگیری و تقلید نیست؛ تحقیق، ضد تقلید است. این کار، کار شماست.
امیدواریم که انشاءاللَّه خداوند شماها را موفق بدارد. امیدواریم انشاءاللَّه خداوند متعال آنچه را که گفتیم و آنچه شنیدیم، آن را برای خود و در راه خود قرار بدهد.
م