بازخوانی یک اقدام انقلابی
چرا آیت الله شریعتمداری توسط مدرسین حوزه سلب مرجعیت شد؟
تسنیم , 4 ارديبهشت 1397 ساعت 14:49
اول اردیبهشتماه جامعه مدرسین حوزه علمیه رای به سلب مرجعیت آیتالله شریعتمداری داد. تسنیم در گزارشهایی به بازخوانی اقداماتی که منجر به سلب مرجعیت وی شد میپردازد.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: اردیبهشتماه سال 61 جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اقدامی انقلابی که بعدها در منشور روحانیت امام خمینی مورد تایید ایشان هم قرار گرفت، به اتفاق حکم بر سلب مرجعیت از یکی از مرجع بزرگ آن زمان آیت الله سید کاظم شریعتمداری دادند.
علت این اقدام اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، همکاری شریعتمداری با صادق قطبزاده معدوم در طراحی یک کودتا با شرکت برخی عناصر خارجی و پیشتر، همکاری با عوامل کودتای نوژه بود.
تسنیم در گزارشها و مصاحبههایی به بازخوانی علت سقوط و تقابل آیتالله شریعتمداری با انقلاب اسلامی میپردازد که اولین گزارش آن امروز منتشر میشود.
** آیتالله شریعتمداری؛ از استقبال محمدرضاشاه تا اخراج از تبریز
مرحوم سید کاظم شریعتمداری معروف به «شریعتمدار» در سال 1284 هجری شمسی در تبریز متولد شد. پدر وی سید کاظم میرفیضی از قندفروشان تبریز بود. وی در دوره جوانی تلاشهایی برای ورود به مجلس شورای ملی انجام داد اما بینتیجه ماند.
وی در سال 1303 شمسی برای ادامه تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم رفت و در درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه قم شرکت و یک دوره خارج فقه و اصول را در نزد آن مرحوم آموخت.
با شروع سلطنت محمدرضا شاه پهلوی و آزاد شدن آذربایجان از نیروهای شوروی، وی قصد سفر به تبریز را داشت. در این مسافرت اکثریت علمای شهر و طلاب استقبال و ملاقات با شاه را حرام اعلام کردند اما شریعتمداری در این سفر شاه را همراهی کرد و در مراسم 6 خرداد 1326 در مدرسه طالبیه تبریز برای خیرمقدم چنین گفت "اعلیحضرتا! طلاب علوم دینی فقط انتظار و تقاضا دارند که تناسب خدمتشان مورد توجه ملوکانه واقع شوند... بی نهایت متایف و شرمنده هستیم و قهرا به آقایان هم دیر خبر رسیده که نتوانستهاند افتخار شرفیابی حاصل کنند."
تصویر کمتر دیده شده از آیتالله شریعتمداری در حال همراهی محمدرضا پهلوی در سفر وی به تبریز در 1326
در این مراسم شریعتمداری 10 هزار تومان از شاه دریافت میکند اما سخنرانی وی با برخورد تند سایر علمای شهر مواجه شد و آیتالله میرزا فتاح شهیدی مجتهد وقت تبریز حکم به اخراج وی از تبریز داد. او مدتی در تهران ساکن شد و سپس به قم آمد و شروع به تدریس برای طلاب آذربایجانی کرد.
بعد از رحلت آیتالله بروجردی در سال 40شمسی، شریعتمداری مانند سایر شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری اعلام مرجعیت کرد. در آن زمان سران جبهه ملی در نشستی وی را شایسته مرجعیت دانستند و از آن زمان رابطه وی با اعضای جبهه ملی شروع شد.
** دارتبلیغ اسلامی، همکاری با ساواک و خلق مسلمان
محمدحسن شجاعیفرد از مبارزان پیش از انقلاب در مصاحبه با تسنیم درباره ارتباط مهندس بازرگان و جبهه ملی با شریعتمداری میگوید "آقای اسرافیلیان تعریف میکرد سال 42 همراه شهید آیت و 2،3 نفر دیگر قم بودیم. بازرگان و اعضای نهضت آزادی هم آنجا بودند در مسیر همراه بودیم ما به سمت منزل امام خمینی میرفتیم بعد دیدیم آنها به سمت دیگری میروند گفتیم که منزل امام از این سمت است آنها گفتند میدانیم ولی مرجع تقلید ما شخص دیگری است. گفتیم چه کسی؟ گفتند آقای شریعتمداری!"
آیتالله شریعتمداری هرچند از سال 42 تا 57 در مقاطعی با نهضت امام همراهی داشت اما همزمان نیز روابط پشتپردهای با دربار و ساواک برقرار کرده بود.
یکی از همکاریهای وی با رژیم سلطنت مربوط به تاسیس دارالتبلیغ اسلامی قم بود که در سال 44 با هدف نشر و تبلیغ اسلام تاسیس شد اما در واقع هدف از آن تقابل با سایر نهادهای مذهبی بود که توسط روحانیون انقلابی اداره میشد. آیتالله وحیدی گلپایگانی شاگرد امام راحل در گفتوگو با تسنیم درباره پشتپرده تشکیل دارالتبلیغ میگوید: "به یاد دارم یک روز از آیتالله گلپایگانی، قصه آقای شریعتمداری و دارالتبلیغی را که ساخته بود پرسیدیم چون یک سری حرفهایی در این باره شنیده بودم. این سؤال را خصوصی از آیتالله گلپایگانی پرسیدیم، ایشان فرمودند که "قبل از اینکه بروند سراغ آقای شریعتمداری سه یا چهار نفر آمدند سراغ من و معلوم بود که اینها از طرف شاه مأمور شدهاند که مسئولیت دارالتبلیغ را به من بدهند. من که فهمیدم جریاناتی پشت این است قبول نکردم و بعد از من رفتند سراغ آقای شریعتمداری که فوراً قبول کرده بود".
یدالله سحابی دبیرکل پیشین نهضت آزادی در کنار آیتالله شریعتمداری در قم
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شریعتمدار که خود را یک روحانی متمایل به نهضت نشان داده بود، تلاش میکرد تا به نحوی بخشی از انقلاب یا حتی همه آن را به نفع خود مصادره کند. با این حال تقابل وی با انقلاب اسلامی و ضدیت با امام خمینی موجب شد تا مرجعی که تا دیروز از سیاست کناره میگرفت و محافظهکارانه رفتار میکرد یکباره ورودی جدی به سیاست داشته باشد. یکی از این مسائل تاسیس حزب خلق مسلمان تبریز بود. به دنبال اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی در 19 بهمن سال 57، روز 24 اسفندماه حزب جمهوری خلق مسلمان به رهبری شریعتمداری در تبریز اعلام موجودیت کرد.
علاوه بر اینها وی شروع به صدور احکامی برای برخی روحانیون کرده و آنها را بهعنوان امام جمعه شهرهای آذربایجان منصوب کرد!هواداران خلق مسلمان که اکثرا اقداماتشان رنگ و بوی جدایی طلبانه داشت، در اولین اقدام صدا و سیمای آذربایجان را تصرف کردند. همچنین در پی گسترش ناآرامیها،کنترل مراکز حساس شهر مانند پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست اعضای حزب خلق مسلمان افتاد و برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند.
آنها با راهاندازی راهپیمایی، جایگاه نماز جمعه تبریز را به آتش کشیده و تصاویر امام راحل را نیز پاره کردند.
مرحوم حجتالاسلام فلسفی درباره نگرانی امام از شکلگیری حزب خلق مسلمان و اقدامات آنها چنین میگوید "یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدیم. امام تنها بود. شروع سخن ایشان، گفتگو درباره حزب خلق مسلمان بود. امام فرمودند: ما میدانیم که اجانب به خصوص آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه میزنند. حالا اول کار است که آمده اند و حزب درست کردهاند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریشه خارجی دارد. این کلمه «خلق» را داخل عنوان حزب گذاردهاند -مثل اینکه کلمه دمکراسی را می خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند: جمهوری دمکراتیک اسلامی ایران! خلق مسلمان هم یعنی همین، خلق در فارسی همین توده است. اینها میخواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خونهای مسلمانان است. میخواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند."(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات حجتالاسلام فلسفی، ص399)
یکی از دیدارهای آیتالله شریعتمداری با امام خمینی در قم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پایان غائله حزب خلق مسلمان، شریعتمداری از ضدیت با نظام تازه تاسیس اسلامی و امام خمینی دست نکشید. در سال 1359 کودتایی در ایران طراحی شد که بیشتر شبیه جنگ بود. در این کودتا قرار بود محوریت با برخی افسران نیروی هوایی ارتش باشد و با بمبافکن جماران و برخی مراکز حساس را با خاک یکسان کنند. نقشی که عوامل کودتا برای آیتالله شریعتمداری در نظر گرفته بودند این بود که بعد از انجام کودتا آن را تایید کند.
برخی افسران کودتا که پیشینه مذهبی داشتند برای تایید اقدام خود به قم نزد شریعتمدار رفتند و وی در پاسخ به مراجعان مرتبا تکرار میکرد که "ظلم هرگز پایدار نمیماند!" فرمانده کودتا بنی عامری در جلسهای عنوان داشته بود"با علما و روحانیونی که طرفدار آیتالله شریعتمداری میباشند دست به دست هم دادیم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم."
کودتای نوژه به یاری خدا شکست خورد اما بخشی از اعترفات کودتاچیان که مرتبط با شریعتمداری بود از صدا و سیما پخش نشد و نقش وی مخفی ماند. اقدام بعدی وی که دیگر مخفی نماند شرکت در کودتایی بود که صادق قطبزاده آن را هدایت میکرد.
کد مطلب: 399566
آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/399566/