پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:خبرگزاری فلسطینی «سما» در یادداشتی به قلم «ابراهیم ابراش» با عنوان «هر چقدر فلسطینیها میانه روتر میشوند اسرائیلیها افراطیتر میشوند» بشدت از سیاست سازش انتقاد کرد.
نکته مهم این یادداشت شاید در این باشد که تحلیل از جانب تحلیلگری منتشر میشود که از مخالفان سیاستهای تشکیلات خودگردان نیست اما به این نتیجه رسیده است که نتیجه سازش و امتیازدهی تشکیلات خودگردان به اسرائیل بع از بیش از 20 سال، افراطیتر و جریتر شدن اسرائیل شده است.
در این یادداشت آمده است: «اسرائیلی از هیچ مناسبت یا تریبون رسانهای داخلی یا خارجی برای تروریست خواندن فلسطینیها و مخالفتشان با صلح و تلاشهایشان برای نابودی اسرائیل نمیگذرند.
این اتهامها صرفا علیه برخی گروههای فلسطینی نیست بلکه شامل ابومازن [محمود عباس]، سازمان آزادی بخش و تشکیلات خودگردان نیز میشود با وجود اینکه طرفهای نام برده به توافقنامههای امضا شده از جمله به رسمیت شناختن اسرائیل و قطعنامههای بینالمللی و هماهنگی امنیتی پایبند هستند.
حمله به ابومازن و انداختن مسئولیت خشونت و تحریک فلسطینیان به گردن وی که بر اساس تفسیر و تحلیل هایی که از اظهارات وی درباره حق فلسطینیان برای برخورداری از کشور مستقل یا محکوم کردن شهرک سازیهای صهیونیستی صورت میگیرد، به این دلیل نیست که مراکز تصمیمساز در تل آویو ابومازن را حامی تروریسم میداند. اسرائیل میخواهد به هر طریقی از ابومازن باج گرفته و وی و تشکیلات خودگردان فلسطین را به امتیازدهی بیشتر و اتخاذ تدابیری بخصوص در زمینه هماهنگی امنیتی وادار کند.
اسرائیل از سیاست مصرانه ابومازن در راه حل مسالمتآمیز و پایبندی به قطعنامههای بین المللی هراس دارد چون راهبرد صلح را بیشتر از سخنان تحریکآمیز و خشونت برای خود خطرناک میبیند.
فلسطینیها توصیف نخستین خود از مناقشه با اسرائیل را از جنگ باز تا نابودی اسرائیل و بیرون راندن یهودیان از سرزمین فلسطین تغییر دادند این چرخش تنها در کم تر از پنح سال از آغاز انقلاب فلسطینیان صورت گرفت.
در سال 1971 مجلس ملی فلسطین با هدف ارائه راه حلی انسان دوستانه و واقع گرا به طور رسمی شعار کشور دموکراتیک فلسطینی را پایهگذاری کرد که در آن یهودیان و مسلمانان و مسیحیان در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.
از آن تاریخ به بعد فلسطینیان همواره از تمایل خود برای صلح و همزیستی با اسرائیلیها سخن گفتند به گونهای که تصمیمهای مجلس ملی فلسطین در سال 1988 به وضوح بر قطعنامههای بین المللی اتکا داشت که اسرائیل را به رسمیت شناخته و بر پایبندی فلسطینیان به صلح تاکید می کرد.
ابوعمار رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین در مقام تنها نماینده قانونی ملت فلسطین با اسرائیل توافقنامهای را به امضا رساند که به موجب آن دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختند.
به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل از سوی سازمان آزادیبخش فلسطین به امضای توافقنامه اسلو کشیده شد که اسرائیل به آن پایبند نبود بر خلاف تشکیلات خودگردان که به همه بندهای آن ملتزم بوده و همچنان اسرائیل را به رسمیت شناخت.
سما نوشت: تنها فلسطینیان نبودند که تغییر کردند بلکه کشورهای عربی هم تغییر کرده و حسن نیت خود را با صلح نشان دادند آن هم هنگامی که مصر و اسرائیل توافقنامه صلح کمپ دیوید را در سال 1979 بین یکدیگر منعقد کردند و اردن نیز به توافقنامه صلح وادی عربه با اسرائیل در سال 1994 رسید.
کشورهای عربی گام بزرگتر را زمانی برداشتند که با تصویب طرح صلح عربی در سال 2002 آمادگی خود را برای به رسمیت شناختن جمعی اسرائیل در صورت عقبنشینی این رژیم از اراضی اشغالی 1967 اعلام کردند اما اسرائیل با این موضوع نیز مخالفت کرد.
بنابراین با وجود اینکه فلسطینیها هر بار تغییر کرده و میانهروتر شدند اسرائیل همچنان بر اجرای پروژه صهیونیستی ساخته ذهن سران نخستین جنبش صهیونیسم اصرار دارند و به جای اینکه به گفتمان صلح فلسطینی و عربی پاسخ بدهند افراطگری آنها بیشتر شده و شهرک سازیها و یهودیسازی قدس و مقدسات مسلمانان را شتاب میدهند.
اسرائیل با درخواستهایی از فلسطینیان نظیر به رسمیت شناختن یهودیت اسرائیل به دنبال سنگ اندازی بیشتر در مسیر صلح هستند در حالی که این شرط در آغاز روند سازش سیاسی در مادرید و اسلو مطرح نبود.
وقاحت اسرائیلیها به جایی رسیده که مسجد الاقصی را بسته و مانع نماز گزاردن اهالی قدس در آنجا میشوند و این اتفاقی است که برای اولین بار در طول تاریخ رخ داده است.
باید گفت مشکل از طرف فلسطینیها نیست بلکه از طرف رژیم صهیونیستی است که هر روز نژادپرستی و خصومت آن بیشتر میشود آن هم نه صرفا در سطح کابینههای راستگرا که البته همه کابینههای اسرائیل راستگرا بودند بلکه در سطح همه جامعه اسرائیل که افراط و خشونت آن بیشتر شده آن هم نه تنها در رویارویی با فلسطینیان کرانه باختری و نوار غزه بلکه در رویارویی با فلسطینیان ساکن سرزمینهای اشغالی 48 نیز مشهود است.
امروز بیشتر کشورهای دنیا حق فلسطینیان در برخورداری از کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخته و فهمیدند که رفتارهای خصمانه اسرائیل و شهرک سازیهای آن مانعی در برابر سازش با این رژیم است و از همین روست که ما شاهد افزایش تحریم کالاهای اسرائیلی در سطح جهان و همچنین موج انتقادها از آن هستیم.
پیشروی فلسطینیها به سمت اعتدال بیشتر و اسرائیلیها به سمت تندروی بیشتر، مثل حرکت دو تابع در دوجهت خلاف یک نمودار است که در هیچ نقطهای به هم نمیرسند و به سمت بی نهایت هم میل نمیکنند.
فلسطینیها تا ابد دست خود را برای صلح دراز نمیکنند و به مشی صلح پایبند نخواهند بود تا زمانی که اسرائیل به شهرکسازی، یهودی سازی، خصومت و نقض توافقنامههای منعقد شده و قطعنامههای بین المللی ادامه میدهد. بنابراین صبر فلسطینیها هم حد و اندوازهای دارد و لحظهای خواهد رسید که همه چیز را متحول میکنند.
اگر گفتمان صلح و اعتدال فلسطینی و عربی به تضییع حقوق مشروع فلسطینیان منجر شود، دیری نمیپاید که فلسطینیان برای تصحیح مسیر حرکت خود انقلاب خواهند کرد و با اسرائیل با همان منطق و خط مشی خودش رفتار میکنند.
آن زمان هیچ کسی فلسطینیان را سرزنش نخواهد کرد و بیمی از بدتر شدن اوضاع نیست چون چیزی که بدتر است نتایج انقلاب ملت علیه اشغالگری و تغییر موازنه قدرت به نفع اسرائیل نیست بلکه ادامه اشغالگری بدون هیچ مقاومتی است.
ف