یک گام تا انقلاب سوم؛
چرایی تکاپو برای رخداد انقلاب سوم در کشور
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: مسعود ندافان: این روزها گویا شرایط عرصه عمومی برای تحولخواهی با اسم رمز انقلاب سوم فراهمشده است؛ هستهی مرکز تفکر دولت یازدهم با دستاورد «تقریباً هیچ» مواجه شده است و از سوی دیگر مردم فراموشی پاستورنشینها حل مشکلات کشور را به تعویق انداخته است. در این میان ما شاهد فاصلهگیری میان سیرت و صورت انقلاب اسلامی هستیم؛ ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی در پی حضور نیروهای غربگرا در حال تضعیف هست بنابراین تحولخواهی باید گام نهایی نیروهای انقلاب اسلامی در ماههای اخیر باشد. مختصات این تحولخواهی به چه صورت است؟
در انقلاب اول، مردم به رهبری امام خمینی (ره) علیه استبداد داخلی قیام کردند؛ قیامی که مهمترین شاخصه آن دولت سازی مبتنی بر استقلال و آزادی بود.
در انقلاب دوم جریان مکتبی با ابزار خیزش دانشجویان خط امام، انقلاب دوم را علیه استکبار رقم زدند، تا ماهیت استکبارستیزی انقلاب اسلامی تحقق عینی پیدا کند و رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون نتایج عظیم تسخیر لانه جاسوسی فرمودند: «... مسئله، مسئله سفارت و اعضای آن و این قبیل مسائل نبود؛ مسئله این بود که امپراتوری عظیم زر و زور و تزویر با این عرض و طول در دنیای معاصر که تمام ملتها و رهبرانشان را در مواجهه باقدرت استکباری خود، تحقیر میکند و دولتهای برخاسته از ملتها را به چیزی نمیانگارد و هر وقت اراده کند، آنها را برمیدارد و یا به آنها تهاجم میکند، یکجا تحقیر بشود و به دنیا نشان داده شود که زورِ زورگویان یکچیز مطلق نیست و اراده مستکبران امر غالب بر فطرت جهان نیست. آنها خواستند این باور غلط در ذهن مردم واقع بشود، درحالیکه این باور واقعیت ندارد. آمریکاییها در آن حادثه تحقیر شدند که هنوز هم غبار ملامتش از چهره سردمداران مستکبر آمریکا زدوده نشده است و در آینده هم زدوده نخواهد شد». هرچند یکی از دستاوردهای انقلاب دوم حذف مقطعی جریان غربگرا در قامت نهضت آزادی بود.
اما انقلاب سوم علیه ناکارآمدی مسئولین غرب باور است؛ انقلابی برای مبارزه با کدخداباوران که عزت ملی را با لبخند فروختند و خشونت کلامی آنان برای منتقدان داخلی است. انقلاب سوم بازگشت به آرمان انقلاب اول با تکیه به دستاوردهای انقلاب دوم است؛ انقلاب سوم «نه» به وضع مدنی مدرن با هویت غرب گراست و «آری» به وضع مدنی نو است؛ رخدادی که برای عبور از بحران کارآمدی نهاد دولت، خواهان صورت بندی دولت اسلامی است. دولت اسلامی، تکاپوی هویت خواهانه در برابر استضعفاف فکری و توزیع فقرمالی جریان غرب باور وطنی است.
تکاپو برای انقلاب سوم
اردیبهشت 96 جدال مهم میان تفکر نیروهای جبهه انقلاب اسلامی و جریان غرب باور محسوب میگردد؛ بنابراین باتجربههای چند سال اخیر افکار عمومی نسبت به چگونگی مناسبات کشورهای غربی با ملت ما بهترین فرصت رونمایی از انقلاب سوم در کشور است. انقلاب سوم دارای شاخصههای مهمی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است؛ در انقلاب سوم شاخص اعتقادی و اخلاقی مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی زیربنای اصلی مسئولین محسوب میشود؛ بهعنوان نمونه رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز عید فطر دریافت حقوق نجومی را «برداشتهای غیرمنصفانه و ظالمانه از بیتالمال»، « نامشروع، گناه و خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی» دانستند و دستور دادند که «دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود، و اگر کسانی بیقانونی کردهاند مجازات بشوند، و اگر سوءاستفادهی از قانون هم شده است بایستی اینها را از این کارها برکنار بکنند.» اما باکمال تأسف در ماههای گذشته تلاشها و پیگیریهای لازم پیرامون این مسئله مهم صورت نگرفت بهنحویکه رهبر معظم انقلاب اسلامی مجدداً فرمودند: « نتیجه رسیدگی به حقوقهای نجومی برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند.» حقوقهای نجومی در بستر ساختار حکومت از سوی مدیرانی صورت گرفته است که این حقوقهای نجومی را «قانونی» و «حق طبیعی» خود میدانند؛ متأسفانه رشد این تفکر زاویهدار با آرمانها و ارزشهای جمهوری اسلامی که از دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی با ایده مانور اشرافیت در بدنه مدیریت رسوخ کرده سبب شده است در مقطع فعلی نیز شاهد عدم همکاری دولت برای ریشهکنی این پدیده شوم با مسئولین قضایی هستیم؛ بنابراین انقلاب سوم علیه «فساد اعتقادی» در بدنه اداری کشور صورت میگیرد.
دومین شاخصه انقلاب سوم، روحیه خدمترسانی است؛ متأسفانه درروند فاصلهگیری جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی، جریان غربگرا «سالاری بر مردم» را بر «مردمسالاری دینی» ترجیح داده است بنابراین خدمترسانی به مردم فراموششده است؛ مهمترین گام برای تحقق امر اجتماعی در میان جبهه نیروهای انقلاب اسلامی تمرکز بر «خدمترسانی جمعی» و «محرومیتزدایی» است. نیروهای انقلابی باید برای حل مشکلات مردمی اولویتهای اصلی مانند مشکل معیشت را با کمک برای تشکیل بنگاههای تولیدی زودبازده حل نمود و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی پایدار نظام مستضعفین هستند که در طی سه سال اخیر کمترین توجه به آنان شده است.
از سوی دیگر سلامت اقتصادی کشور به دلیل وجود شبکههای فساد درخطر جدی است؛ متأسفانه شبکههای فساد با ارتباطگیری با حلقههای قدرت نامشروع در تلاش هستند که کرسیهای مهم حکومتی را در دست بگیرند؛ آنان با «پول کثیف» خواهان عقد اخوت برای کسب رانت اطلاعاتی هستند؛ فساد مثل موریانه سرمایه اجتماعی نظام را از بین خواهد بود و اولین ریزشهای در میان قشر مستضعف رخ میدهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوایل دهه هشتاد نسبت به این موضوع هشدار دادند و در پیامی به دومین همایش سرا سری جنبش دانشجویی نوشتند: «مسابقهی رفاه میان مسئولان، بیاعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سر برآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت، و بهطریقاولی در کارهای صرفاً تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پررویی آنان همهی گلوگاههای اقتصادی را به روی آنان میگشاید، و خلاصه پدیدهی بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آن را هزینهی کسب قدرت سیاسی کنند و البته با تکیهبر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را هزینه کردهاند گرد میآورند.» از سوی دیگر در چند سال اخیر عزت ملی با عدم توجه به ظرفیت درونزای کشور دچار خدشه شده است؛ بهنحویکه مهمترین میراث استفاده از ظرفیت درونزا در کشور انرژی هستهای بود که بهراحتی به تاراج رفت.
خسارتهای محض حضور نیروهای غرب باور در کشور نشان میدهد که کشور نیازمند انقلابی دیگر برای بازگشت به آرمانهای انقلاب اول است و با این شرایط انقلاب سوم نیازمند مردی تحولخواه و ضد فساد است؛ اردیبهشت 96 آغاز نبرد میان ارتجاع غربگرا و نیروهای جبهه انقلاب است.
م