حجت الاسلام والمسلمین دکتر یحیی کبیر
اروپا دین پژوهی را بدست گرفته است، حوزه باید تکان بخورد
حجت الاسلام والمسلمین دکتر یحیی کبیر با اشاره به بحث دین پژوهی در حوزه اشاره کرد:حوزه باید تکان بخورد. نباید بگذارد اروپا بحث دین پژوهی را در دست بگیرد.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:بحثهای دینپژوهیِ آقای مطهری و آقای جوادی واقعا کم است. دل آدم میسوزد. حوزه باید تکان بخورد. نباید بگذارد اروپا این را در دست بگیرد. ما نمیخواهیم بگوییم چرا آنها بحث میکنند. بحث بکنند. ما به آنها کار نداریم. آنها برای جامعه خودشان کار خودشان را میکنند. ما نباید بگذاریم این گوی را از ما سبقت بگیرند؛ وگرنه از دست ما میرود. آنوقت خدای ناخواسته هلمود لیترِ عطارشناسِ اروپایی باید بیاید به ما عطار یاد بدهد. مولویشناس آمریکایی و اروپایی باید بیاید به ما مولوی یاد بدهد. این خیلی برای ما بد است که یکی دیگر بیاید [میراث خودمان را به ما] یاد بدهد.
من میترسم کم کم آنها بیایند ولایت فقیه را هم به ما یاد بدهند! و بگویند سیستم ولایت فقیه را ما کار کردیم. بعید نیست. کار میکنند. زرنگند. این بد است. پس حوزه باید بجنبد. فقط نمانیم در اینکه فقط فقه و اصول بخوانیم. آن سر جایش مهم است. کسی رد نمیکند. میدانیم این لازم است. ما این سیستم اجتهاد را میخواهیم. ولی اسلام غیر از این هیچ چیز دیگر ندارد؟
اقبال هفتاد سال پیش در کتاب احیای تفکر دینی دارد
کسی اگر بخواهد همین فقه به صورت کامل پیاده شود، باید نظام را دوست داشته باشد؛ چون فعلیت تمام فقه دست نظام است. الان نظام است که دارد فقه حکومتی را پیاده میکند. حالا که این نظام آماده است و به قول آقای محمدرضا حکیمی خدا بر ما منت گذاشت و به لطف امام خمینی بستر را برای ما آماده کرده، خب بفرمایید وسط؛ این دانشگاهها، این حوزهها و این تخصصها. ماشاءالله در حوزه هم تخصصها پر است. یک تخصص دینپژوهی را هم ایجاد کنند. برای طلبهها خرج کنید. به آنها برسید. خرجها را نبرید مدام در فرش حسنیه و... . بس است؛ آن را بازاریها انجام میدهند. مؤسسات پشت مؤسسات، آجر پشت آجر! ما نمیگوییم نباشد. فرض کنید ده مؤسسه تفسیر دارید، دو مؤسسه دینپژوهی هم تأسیس کنید. الان مؤسسه مؤسسه امام خمینی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام (مؤسسه تخصصی کلام)، مؤسسه تفسیر، فلسفه، قضا و... همه اینها خوب و لازم است. اما بعضی وقتها اولویتها چیزهایی را ایجاب میکند. نمیگوییم تخصصهای دیگر نباشد، ولی دینپژوهی اولی است. مثل اینکه الان میگوییم انرژی هستهای اولی است؛ چون حیثیت ملی ماست. بله، حالا هزار گرفتاری دیگر داریم، ولی الان با این دید، این اولویت دارد. چرا نباید الان پنج مؤسسه دینپژوهی داشته باشیم؟ طلاب جوانی را که تا کفایه خوب خواندهاند، هدایت کنید به تخصصها. همه که نباید مجتهد شوند. به نسبت استعدادها بزرگان حوزه باید خرج کنند، پرورش بدهند و حمایت کنند.
من میترسم کم کم آنها بیایند ولایت فقیه را هم به ما یاد بدهند!
حوزه باید تخصصی شود و نسبت به اولویتها باید متخصص تربیت کند. الان در دنیا در مقطع دکترا رشتهای تأسیس شده به نام حقوق نفت و گاز؛ مثل حقوق بشر. اینجا دیگر نباید بگوییم مقصود ما از حقوق همین حقوق مدنی مثل شفعه و... است. آن سر جایش لازم است؛ اما الان بحث جدید و حساسی مطرح شده است. دنیا دارد نفت ما را میبرد. گاز ما با قطر مشترک است و از نظر حقوقی قطر نفتهای ما را برده و دارد اذیت میکند. ده سال است که گاز ما را کشیده است. اخیرا داریم از نظر حقوقی کار میکنیم و باید برویم جزایش را از قطر بگیریم. اینجا میدان گازیِ مشترک و مشاع بوده است که همه را بردند. حقوق نفت، درس دارد. الان در اروپا، انگلستان و فرانسه درس میدهند. در ایران اخیرا تأسیس شده است. نباید بگوییم حالا لازم نیست؛ در حالی که چون گاز ما را دارند میبرند، اولویت دارد. یکوقت میبینید قطر (این وهابیِ مدرن؛ عربستان وهابی پوسیدة قدیمی و متحجر است) تمام گاز ما را برد. حالا بگوییم دکترای حقوق برای چیست!
در حوزه هم الان حداقل ده تا رشته و مؤسسه دینپژوهی باید باشد. وقتی سه جلد کتاب آقای جوادی منتشر شد، دکتر سروش عقب کشید و فهمید حوزه میتواند با همین استدلالات خودش جوابش را بدهد. این سه جلد کتاب در دانشگاه خیلی برای من طلبه مفید است. همیشه که نباید بگویم قبض و بسط تئوریک شریعت آمده یا فلان آمده. خلاصه وقتی آقای جوادی آملی وارد این عرصه شدند، خیلی کمک شد. اینجا کی باید بجنبد.
البته در تاریخ نواندیشی دینیِ معاصر تلاشهای ارزشمندی در این خصوص انجام پذیرفته، شاید بتوان و بلکه صددرصد بتوان جهانبینی توحیدی استاد مطهری در زمینه دینپژوهی فلسفی و بازسازی فکر دینی اقبال لاهوری را پیشقراول ارزنده در این عرصه دانست. اقبال هفتاد سال پیش در کتاب احیای تفکر دینی دارد؛ منتها در مسیر خودش، نه مانند آقای مطهری. حرف ما این است شهید مطهری اولین کسی است که این نوآوری را با تمام عظمت فقیهبودن و فیلسوفبودنش ایجاد کرد. ایشان در سال 53-54 کاملا ضرورت این بحث را فهمید و متوجهِ امروز ما بوده است. میدانست سروشها پیدا میشوند. میدانست رشتههای فلسفه دین میآیند و چه بلایی سر وحی، سر ولایت، سر معاد و سر فقه میآورند. میبینید که این روزها چه خبر است. دینپژوهی جایش خالی است.
حوزه باید تکان بخورد. نباید بگذارد اروپا بحث دین پژوهی را در دست بگیرد.
ببینید چقدر شهید مطهری جلو بود. به خاطر همین امام(ره) و علامه طباطبایی برای ایشان گریه کردند و سوختند. گریههای بیخود نبود. من در فیضیه نزدیک امام(ره) نشسته بودم و از نزدیک دیدم که ایشان دستمال سفیدش را درآورد چطور برای آقای مطهری گریه میکرد. در حالی که برای پسرش، آقا مصطفی خیلی گریه نکرد؛ فقط گفت خدا مرگش را در راه اسلام خیر قرار دهد. علامه که دوش هایش می لرزید. چون می فهمیدند دشمن چه کسی را از ما گرفت.به هر حال شهید مطهری رابطه عمیق بین انسان و دین و ایمان را، و اقبال لاهوری مدلی از دین عرضه میکنند. وی در دین سه عنصر اصلی را تمییز میدهد. از اینجا به بعد رکن دینشناسی با دید علامه مطهری به همراه تفسیرهای حضرت امام(ره) و آقای جوادی را مطرح میکنیم. انشاءالله چهار رکن جهانبینی کامل شود و مورد استفاده قرار بگیرد.
ف