در این شبیهسازی، ناو نیروی دریایی آمریکا در تنگه هرمز پس از برخورد با مینهای دریایی ایران آسیب جدی میبیند؛ دولت جدید آمریکا به تلافی این اتفاق، با یک حمله هوایی تأسیسات نگهداری مینهای دریایی ایران را بمباران میکند.
مشرق صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
این گزارش با عنوان «ایران در جنگ: درک چرایی و چگونگی استفاده تهران از نیروی نظامی
[1]»، به قلم «متیو مکاینیس» و با همکاری «اشتون گیلمور» نوشته شده است. مکاینیس کارشناس امریکنانترپرایز در امور ایران و به طور خاص «آرمانها، فرهنگ استراتژیک، قدرت نظامی و اهداف» تهران است. وی پیش از پیوستن به اندیشکده امریکنانترپرایز، تحلیلگر ارشد وزارت دفاع آمریکا بود.
شش ساعت شبیهسازی بحران میان آمریکا و ایران
نویسندگان گزارش امریکناینترپرایز، با اشاره به اینکه ابعاد قدرت نظامی ایران در دوران پسابرجام و با کمرنگ شدن برخی تحریمها تغییر خواهد کرد، بر اساس برخی «الگوهای تاریخی» از جمله جنگ با عراق، جنگ نفتکشها علیه آمریکا، درگیریها با طالبان در اواخر دهه 1990، مبارزه علیه داعش در عراق و سایر موارد درگیری نظامی مستقیم یا غیرمستقیم ایران در منطقه، سناریوی جنگ مستقیم احتمالی میان آمریکا و ایران را ترسیم کردهاند. البته مکاینیس و گیلمور اعتراف میکنند که همانطور که مقامات ایرانی میگویند، تهران پس از انقلاب اسلامی هیچگاه آغازکننده جنگ نبوده است.
آنچه انجام شده، یک «شبیهسازی بحران» شش ساعته درباره وقوع درگیری نظامی میان آمریکا و ایران در صورت «سقوط توافق هستهای» است. امریکناینترپرایز از این طریق تلاش کرده تا روند تصمیمگیری مقامات ایران در صورت بروز بحران یا جنگ را شبیهسازی کند. البته نویسندگان تأکید دارند که این شبیهسازی، اهداف تجویزی یا پیشگویانه ندارد، بلکه صرفاً توصیف میکند که «الگوهای رفتاری بالقوه یا احتمالی دولت ایران» در صورت بروز این سناریو چه خواهد بود.
توضیحات مختصر «متیو مکاینیس» درباره منافع مشترک و غیرمشترک آمریکا با ایران درباره داعش و غرب آسیا (خاورمیانه)
رهبر، رئیسجمهور و سپاه پاسداران ایران، از جمله شرکتکنندگان در شبیهسازی
ساختار شبیهسازی به اینگونه بود که پنج گروه چندنفره (از متخصصان اندیشکدههای آمریکایی و شمار زیادی از تحلیلگران امنیتی دولت آمریکا در امور ایران) تشکیل شد تا نماینده «رهبر و دفتر مقام معظم رهبری»، «کابینه رئیسجمهور و سایر مشاوران تأثیرگذار»، «ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «نیروهای نیابتی و متحدان کلیدی ایران» باشند. از سوی دیگر، یک تیم هم برای نمایندگی آمریکا تشکیل شد. تصمیمات احتمالی سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی را نیز تیم دیگری اتخاذ میکرد. سناریو از این قرار بود:
اوایل سال 2017 یک رئیسجمهور جدید در آمریکا روی کار میآید که قول داده همکاریهای بینالمللی آمریکا را با تمرکز خاص بر بازنگری در سیاستهای کنونی واشینگتن در قبال خاورمیانه، تقویت کند. وی در این راستا نسبت به برجام اظهار بدگمانی میکند و اگرچه متعهد نمیشود که آمریکا به شکل یکجانبه از توافق عقبنشینی کند، اما به مردم کشورش قول میدهد این توافق را به طور کامل بررسی نماید، و علناً اعلام میکند که تعلیق عمل آمریکا به برجام و اعمال تحریمهای اقتصادی جدید را در نظر خواهد گرفت.
«متیو مکاینیس»، نویسنده گزارش امریکنانترپرایز، تحلیلگر ارشد سابق وزارت دفاع آمریکاست
بعدها دولت آمریکا به گزارشهای آژانس و این «نتیجه کلی» که ایران صرفاً به دنبال اهداف صلحآمیز در برنامه هستهایش است، مشکوک میشود. آژانس نیز نهایتاً درباره فعالیتهای کنونی ایران اظهار اطمینان میکند، اما درباره ابعاد احتمالی نظامی این برنامه در گذشته سکوت مینماید. مطابق پیشبینی دولت آمریکا، ایران بخش عمده (نه همه) ثروت به دست آمده از کاهش تحریمها را صرف زیرساخت، ساخت و توسعه پروژههایی برای ترمیم اقتصاد خود میکند.
با این حال، این احتمال وجود دارد که بخشی از این ثروت نیز صرف حمایت از نیروهای نیابتی و متحدان ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن شده باشد. همچنین سپاه، حزبالله لبنان و متحدان منطقهای شبهنظامی ایران دولتی همسو با خودشان را در سوریه حفظ کردهاند و جبهه جدیدی از مقاومت را در مرزهای شمالی اسرائیل تشکیل دادهاند. داعش نیز در عراق و سوریه عقبنشینی کرده، اما همچنان یک تهدید جدی تروریستی در سراسر منطقه است.
تنشها میان ایران و عربستان همچنان بسیار شدید است و ایران رفتهرفته خود را به عنوان ضامن امنیت خلیج فارس تثبیت میکند و به شدت در تنگه هرمز گشتزنی میکند. گزارشهایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه نیروی دریایی سپاه به سوی برخی کشتیهای سعودی و کویتی شلیک و تلاش کرده این کشتیها را توقیف کند.
شبیهسازی منطقی یا فیلمنامه هالیوودی؟
در این بخش از سناریو، با توجه به عدم تمایل تیم نماینده مقامات ایران به آغاز درگیری نظامی با تیم نماینده آمریکا، تیم مدیریت سناریو مجبور میشود به اجبار، سناریو را به سوی جنگ نظامی میان دو کشور سوق بدهد:
گزارشهایی درباره وجود یک سایت هستهای اعلامنشده متعلق به سپاه پاسداران در ایران منتشر میشود و افزایش تنشها در خلیج فارس، تشدید بحران و از جمله برخورد یک ناو نیروی دریایی آمریکا با مینهای نصبشده توسط ایران در تنگه هرمز، موجب میشود تا نهایتاً درگیری نظامی میان دو کشور صورت گیرد. به دستور تیم مدیریت سناریو، نیروی دریایی سپاه پاسداران به ناوهای نیروی دریایی عربستان حمله میکند.
همچنین به دستور تیم مدیریت سناریو، نیروهای عملیات ویژه آمریکا که برای مشورت دادن به ارتش یمن تحت کنترل «عبدربه منصور هادی» به یمن رفتهاند با نیروهای انصارالله و مشاوران آنها که عضو نیروی قدس سپاه هستند، درگیر و در این درگیری شماری از نیروهای آمریکایی و ایرانی کشته میشوند.
اندیشکدههای آمریکایی، گزارشهای بیشماری را برای کمک به درک قدرت و سازوکار نظامی ایران نوشتهاند، اما شبیهسازی سناریوی جنگ در این اندیشکدهها، اقدامی کمسابقه یا حتی بیسابقه است
همزمان، آمریکا در پاسخ به آسیب دیدن ناو خود با مینهای ایرانی، حملات هوایی هدفمند علیه تأسیسات نگهداری مینهای دریایی در ایران انجام میدهد. ایران نیز با شلیک موشکهای بالستیک به پایگاه هوایی «العدید» در نزدیکی دوحه قطر، جایی که هواپیماهای آمریکایی برای حمله به تأسیسات ایران از آن برخاسته بودند، به اقدام آمریکا پاسخ میدهد. رهبر ایران نیز اعلام میکند تنها در صورتی اجازه بازدید بازرسان از سایت هستهای اعلامنشده را خواهد داد که با تهران با احترام رفتار شود.
نهایتاً آمریکا در پاسخ به حمله ایران به پایگاه العدید و همچنین خودداری تهران از پذیرش بازرسان، دور جدیدی از حملات را انجام میدهد و سایت هستهای اعلامنشده ایران را از بین میبرد. شبیهسازی در اینجا و به علت محدودیت در زمان، پایان مییابد.