پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: شیخ خالد الملا رئیس جماعت علمای اهل سنت عراق یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در صحنه سیاسی و مذهبی عراق به سبب اتخاذ مواضع مثبت و ملی به شمار میرود، مصاحبه مفصلی با این روحانی برجسته اهل سنت توسط خبرگزاری تسنیم صورت گرفته که در ادامه امده است.
تشکر از ایران به خاطر حمایتهایش از دولت و ملت عراق
با تشکر از شما که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، ممکن است تصویر کلی از اوضاع و شرایط امروز عراق بیان کنید؟
شیخ خالد الملا: اولا لازم میدانم عمیقا از رهبران ایران و در راس آنها آیت الله العظمی امام خامنهای که خداوند عمرشان را طولانی گرداند، قدردانی و تشکر کنم. ایران از همان لحظهای که شورای حکومت انتقالی(اولین نهاد عراقی پس از سرنگونی رژیم صدام) در سال 2003 تشکیل شد، وزیر خارجهاش به عراق آمد و از این شورا حمایت کرد. اگر یادم نرفته باشد، وزیر خارجه ایران در آن زمان که به عراق آمد،آقای کمال خرازی بود. این مقدمه اول من برای تشکر از رهبران ایران به خاطر حمایت از مسئله عراق است، ایران نه تنها از دولت عراق بلکه از همه عراق حمایت میکند، و امیدوارم که تسنیم که آن را رسانهای وزین میدانم، این جملات را به دقت ترجمه کند، تاکید میکنم که رهبران ایران از همه ملت عراق و تمام نهادهای سیاسی و تمام نظام سیاسی آن حمایت میکنند،ایران از طایفه خاصی در عراق حمایت نمیکند، بلکه حامی همه عراقیها اعم از اهل سنت، شیعیان، کردها، مسلمان، مسیحی یا ایزیدی است.
جمهوری اسلامی ایران و در راس آن آیت الله العظمی خامنهای خواهان امنیت و ثبات عراق هستند، به چند دلیل، اول به خاطر اینکه دین ما مشترک است، دوم به خاطر مرزهای مشترک، به نفع عراق و نفع ایران است که عراق باثبات باشد. این بخش اول از مقدمه، در بخش دوم مقدمه سخنانم میخواهم از ملت ایران،همه طیفها و ادیان و مذاهب و گرایشهایشان قدردانی و تشکر کنم، ما این زخم و داغی را که به سبب جنگی که علیه ملتهای ایران و عراق(در زمان رژیم صدام) تحمیل شد، بر ما وارد شد، درک میکنیم، این زخم و داغ با نابودی رژیم صدام بهبود یافت، زیرا ملت ایران با وجود تقدیم کردن صدها هزار شهید،آن را فراموش کرد.
هدف از جنگ تحمیلی هشت ساله چه بود و چه کسانی در طراحی این جنگ نقش داشتند؟
شیخ خالد الملا: جنگ صدام علیه ایران با هدف سرنگون کردن نظام اسلامی ایران به راه افتاد، امروز اگر از من سئوال کنید و امیدوارم که مورد تاکید قرار گیرد مبنی بر اینکه، راحتترین و آسانترین کشور برای عراقیها در زمینه دریافت روادید کدام است؟ به شما پاسخ خواهم داد، این کشور جمهوری اسلامی ایران است، در حالی که میان ما و آنها جنگ رخ داده بود، ولی این جنگ، جنگ میان دو ملت نبود، بلکه جنگ از سوی یک طرف بود.اجازه دهید با شما صریح و رک باشم و با شجاعت اعلام کنم که این جنگ از سوی یک طرف بود و آن آمریکا و برخی کشورهای عربی بودند که از رژیم صدام با پول حمایت کردند و آن را به سمت جنگ با ایران برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران کشاندند، حتی صدام هم به این مسئله اعتراف کرده و شما میتوانید به یکی از دیدارهای تلویزیونی صدام مراجعه کنید که اعتراف کرد به اینکه برخی طرفها، وی را به سمت جنگ با ایران سوق دادند. صحبتهای من اولا دقیق است، زیرا من یک روحانی دینی هستم و دروغ نمیگویم، دوم اینکه من یک فرد سیاستمدار دقیق هستم و مسائل را پیگیری میکنم حتی اظهارات کسانی را که از آنها نفرت دارم، دنبال میکنم، من مطمئن هستم که صدام گفت ما و ایران قربانی بودیم، قربانی چه کسی؟ قربانی طرحهای استکبار که انتظار داشتند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) سقوط خواهد کرد و حکومت دیکتاتوری(به ایران) باز خواهد گشت چه از سوی شاه پهلوی یا دیگران، ولی آنها در این زمینه شکست خوردند و تمام طرحهایشان شکست خورد و انقلاب اسلامی همچنان پربرجاست و همچنان به حمایت از مسائل انسانی و مسائل محوری و مرکزی جهان اسلام و در راس آن، فلسطین و قدس اشغالی ادامه خواهد داد، ایران از خون مسلمانان در هر نقطهای که باشد،حفاظت میکند.
ایران هم از شیعیان جهان حمایت میکند و هم از اهل سنت
ایران هم حامی شیعیان است و همه حامی اهل سنت، من حمایت ایران از بوسنی و هرزوگوین را فراموش نمیکنم، ایران در کنار عراق و مصر و دیگر ملتهایی که شیعی نبودند، ایستاد و حمایت کرد، در مصر که شیعیان درصد بالایی از جمعیت آن را تشکیل نمیدهند، در کنار مصریها قرار گرفت، اکثریت بوسنیاییها حنفی هستند، همه عراقیها شیعه نیستند،ولی ایران از همه عراقیها و مسائل مرکزی و محوری و مهم آنها حمایت کرد. سخنان من مقدمهای برای سئوالی است که مطرح کردید و پاسخ نیکو به موضع ملت و رهبری ایران در قبال مسائل عراق است.
چه کسانی تروریسم و تکفیر را وارد عراق کردند؟
شیخ خالد الملا: موضوع تکفیر که منظورمان افراطگرایی دینی است که در برهه اخیر نمود پیدا کرده،منظورم از برهه اخیر، پس از تغییرات(سرنگونی رژیم سابق عراق) و ورود نظامیان آمریکایی است، ولی من از شما و هر رسانه آزاد درخواست میکنم که کتاب نضال حماده نویسنده لبنانی را مطالعه کند، وی کتاب مهمی نوشته و در آن به تبیین و تشریح حقایقی درباره چگونگی شکلگیری تکفیر در عراق پرداخته است. نام این کتاب«من عمامه اسامه بن لادن الی قبعه صدام حسین» است، این کتاب این مسئله را تشریح میکند که وهابیت در اصل از دهه هشتاد قرن گذشته وارد عراق شد و عراق را عرصه و جولانگاه خود قرار داده است. شما عراقیها به ویژه اهل سنت را میشناسید، آنها این روحیه طایفهگرایی علیه شیعیان را ندارند، یعنی آنها حساسیتی علیه شیعیان در عراق و حتی خارج از آن ندارند،روابط میان آنها عادی است و مراجع آنها هم روابط حسنهای با هم دارند. (آیت الله)سید محسن حکیم رحمه الله نامهای برای جمال عبدالناصر نوشته بود و در این نامه به دفاع از سید قطب از رهبران بزرگ اخوان المسلمین پرداخته بود. ایشان همچنین از فجایع و کشتارهایی که برای کردها رخ داد، سخن گفت، کردهایی که شیعه نبودند، بلکه اهل سنت بودند.
وهابیت چگونه و از چه زمانی وارد عراق شد؟
شیخ خالد الملا: من فرزند عراق هستم و خارج از این کشور زندگی نمیکنم، از سال 1984 تا کنون به عنوان امام(جماعت) و خطیب مساجد فعالیت میکنم. از جوانی، خطیب بودم و از نحوه ورود وهابیت به عراق اطلاع دارم، وهابیت در سال 1986 میلادی با حمایت سعودی آمریکایی در مقابل جنبش انقلابی که در ایران وجود داشت، فعال شد، زیرا آنها گمان میکردند که تغییراتی که در ایران رخ داده، تغییرات مختص شیعیان است، به این معنا که از نظر آنها، تشیع گسترش و امتداد خواهد یافت و صدور انقلاب اسلامی به معنای صدور مذهب شیعی به دیگر کشورهای عربی خواهد بود، از نظر آنها ملت عراق، طعمه و قربانی راحتی بود و این حکومت(رژیم صدام) که مزدور اسرائیل و آمریکا بود، پذیرفت تا ابزاری برای درهم کوبیدن و ضربه زدن به ملتهای عراق و ایران باشد. با تمام تاسف باید گفت که افراطگرایی از آن سال آغاز شد که وهابیت وارد کشورمان شد، ولی زمانی که قدرت گرفتند، یعنی در روی زمین دست به تحرک میزدند و جولان میدادند، ما میدیدیم که مساجد و موسسات دینی را قبضه کردند.این تحولات پس از سال 1991 و به طور خاص زمانی بود که به صورت بسیار گسترده وارد کشور ما شدند، یعنی هزاران نفر از کسانی که نام«بدون»(یعنی هیچ گونه مدارک شناسایی نداشتند)بر آنها اطلاق میکردند، این افراد از کویت آورده شدند، آنها نه تابعیت عراقی داشتند و نه کویتی، اما اکثر آنها اصالتا عراقی بودند یا از استان ذی قار بودند یا از استان سماوه، به طوری که کسانی که از کویت رانده و وارد عراق میشدند، حامل این افکار افراطی بودند، سپس این فکر افراطی رواج پیدا کرد و به ویژه در مناطق سنینشین تقویت شد یعنی موصل که اکثریت آن مذهب حنفی دارند و در بغداد، الانبار و صلاح الدین هم اینگونه بود و مدارسی که نام مدارس سلفی بر آن اطلاق میشد، تاسیس شد و روند گسترشی به خود گرفت در حالی که این مدارس سلفی نبود، بلکه تکفیری وهابی بود.
امام خمینی(ره) از مظلومیت اهل سنت سخن میگفتند؛ امام خامنهای حامی اهل سنت هستند
چرا برخی مقامات و رسانههای عربی، جمهوری اسلامی ایران را به طایفهگرایی و اقدام علیه اهل سنت متهم میکنند؟
شیخ خالد الملا: شما در برخی سخنرانیهای امام خمینی(ره) میبینید که ایشان هر از چند گاهی از مظلومیت اهل سنت در این کشور یا آن کشور حرف میزدند، امروز هم امام خامنهای هنگامی که صحبت میکنند ایشان هم همانند امام خمینی(ره) هستند و با روح طایفهای حرف نمیزنند،ایشان از ملت فلسطین حرف میزنند در حالی که خوب میدانید که اکثریت ملت فلسطین، اهل سنت هستند، ولی ایشان از حماس، فتح و مسئله فلسطین حمایت میکنند. حتی امام خمینی(ره) روز بزرگی را که آن را بزرگ میداریم، یعنی جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس نامگذاری کردند. ما به خوبی میدانیم که اکثریت مردم قدس، اهل سنت هستند(قدس شرقی) ما نمیخواهیم به این زبان سخن بگوییم، ولی من مجبور هستم با این عبارتها حرف بزنم تا برای شما تبیین کنم که ملت عراق، طایفهای نبوده است و تا کنون هم هیچ حساسیتی از سوی این طرف علیه آن طرف در عراق وجود ندارد، ولی اشتباهی که ما کردیم، این است که تصور کردیم که افراطگرایی پس از تغییری که پس از سال 2003(زمان سرنگونی صدام) رخ داد، آغاز شد و این تصور اشتباهی است.
چرا آمریکا، رژیم صدام را در سال 1991 سرنگون نکرد؟
به نظر شما چرا آمریکا با وجود فراهم بودن شرایط سرنگونی صدام در سال 1991 با توجه به قیام شیعیان و کردها، اقدامی برای سرنگونی صدام انجام نداد و آن را به سال 2003 موکول کرد؟
شیخ خالد الملا: افراط گرایی یا ایجاد افراطگرایی و سازوکارهای افراطگرایی وجود دارد، چرا که در غیر این صورت باید هر یک از ما اگر سیاستمدار کارکشته باشد، باید از خود بپرسد که چرا، آمریکا، نظام صدام را در سال 1991 میلادی سرنگون نکرد، شما میدانید که در آن زمان سه چهارم استانهای عراق شامل 9 استان جنوبی و سه استان کردنشین سقوط کرده بودند و تنها بخشهایی از بغداد و استان الانبار باقی مانده بود که صدام در آن زمان نام استان پاک بر آنها گذاشته بود، چرا آمریکا، نظام صدام را در آن سال یعنی 1991 سرنگون نکرد، به این دلیل بود که طرح و نقشه آماده نبود، در آن سال طرح و نقشه کاملا آماده نبود.
ضربه زدن رژیم سابق به وحدت عراق
جزئیاتی از تحرکات وهابیون در عراق و اهداف آنها را برای افکارعمومی تشریح کنید؟
شیخ خالد الملا: سال 1994 میلادی، (وهابیون) شروع به سمت مناطق جنوبی سرازیر شده و با برخی افراد که من نام برخی از آنها را میبرم، دیدار کردند، مثلا فردی به نام خلیل الحیالی را میفرستادند، وی یکی از افراد وابسته به سلفی یا وهابی بود. آنها این فرد را در مسجد بزرگی در ناصریه گماشتند،وی دست به تحرک در عراق و ساخت مسجد در مناطقی با اکثریت شیعه زد. آنها به مناطقی که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند، آمدند و مساجدی را با هدف رواج و نشر فکر وهابی ساختند. من مثالی برایتان میآورم، من جز حقیقت چیزی نمیگویم و به عنوان یک فرد رسانهای حرف نمیزنم، گزافهگویی نمیکنم، به عنوان مثال در بصره، مسجدی ساختند و نامش را اسامه بن زید گذاشتند، شما میدانید اسامه صحابی جلیلالقدر بود و درباره او اختلافی نداریم، وی این مسجد را در منطقهای به نام الحیانیه ساختند، این منطقه شبیه شهرک صدر است که یک شهر شیعی است. این مسجد با هدف فتنهافکنی و نشر و رواج فکر وهابی افراطی ساخته شد، در بصره هم مسجدی را در منطقهای با اکثریت شیعه ساختند، منظورم از این مثالها این است که این طرح یک طرح برنامهریزی شده از سوی دستگاههای اطلاعاتی بیگانه بود.
گروههای تروریستی اقدامی علیه آمریکا انجام نمیدهند
درباره پیشینه تروریسم و چگونگی فعالیت گروههای افراطی و تروریستی در عراق توضیح دهید؟
شیخ خالد الملا: هنگامی که محاصره بین المللی آغاز شد و نظام صدام را از نظر نظامی تحت فشار قرار داد، وقوع جنگ در سال 1998 حتمی شده بود، من به این مسئله اعتراف میکنم و امیدوارم که بر این مسئله تکیه کنید، برخی طرفها از کردستان عراق برای استقبال از این افراد افراطی(وهابی) سوء استفاده کردند، یعنی آنها وارد بصره نشدند، چرا؟ به دو دلیل، دلیل اول این بود که کویت مرزهایش با عراق را بست و پایگاههای آمریکایی در این کشور ایجاد شد به طوری که امکان رخنه یا عبور از مرزها برای هیچ کس وجود نداشت. وضعیت ما با جمهوری اسلامی ایران این گونه بود که هیچ مرز بازی وجود نداشت، شاید میان ما و آنها(ایران) روابطی برای مبادله اجساد شهدا یا روابط تجاری محدودی وجود داشت،ولی مرزهای عراق از کدام طرف باز بود؟ از طرف کردستان(عراق)، یعنی این مرزها از این قسمت با سوریه و ترکیه باز بود
این طرفهای افراطی از سال 1998 وارد عراق میشدند به طوری که الزرقاوی به عنوان مثال پس از ترک افغانستان در همین برهه زمانی وارد شد، در سال 2002 ورود به عراق از طریق دولت(زمان رژیم صدام) به صورت رسمی آغاز شد که طی آن پنج هزار فرد افراطی با داشتن گذرنامه وارد عراق شدند که برخی گذرنامه عربی و برخی غیر عربی داشتند و همگی به صورت رسمی وارد شدند، بهانه آنها در آن زمان، مقابله با نظامیان آمریکایی یا ائتلاف بین المللی بود. دامنه این ورود در اوایل سال 2002 گسترش یافت و در یکی از ماههای سال 2003 کامل شد.
ولی چه اتفاقی رخ داد؟ به صراحت با شما حرف میزنم، این گروههای مسلحی که طی سالهای 1986 تا 2003 وارد عراق شدند به جای جنگ با نظامیان خارجی، عملا شروع به جنگ با ارتش عراقی کردند که (پس از سال 2003 و سرنگونی رژیم صدام)پس از تشکیل شورای حکومت(انتقالی) در عراق شکل گرفت، مثالهایی در این زمینه خواهم زد، این مسئله سری و محرمانه نیست،چه طرفی آیت الله محمد باقر حکیم را در سال 2003 ترور کرد، طرفهای اسلامی تندرو مسئولیت قتل ایشان را برعهده گرفتند، چه کسی عزالدین سلیم را کشتند،وی فرد عادی نبود، بلکه رئیس شورای حکومت انتقالی یعنی در جایگاه رئیس جمهور عراق بود، وی با یک خودروی بمبگذاری شده کشته شدو در آن زمان یک گروه دینی افراطی مسئولیت کشتن وی را برعهده گرفت، این گروههای افراطی با نظامیان آمریکایی نجنگیدند، یعنی کمتر از یک درصد آنها جنگیدند، در حالی که گروههای دیگر اعم از شیعی یا سنی با آمریکاییها مقابله و شکستهایی را به آنها وارد کردند و شما خوب آنها را میشناسید. به طوری که گروههای شیعی، سلاح خود را به سمت آمریکاییها نشانه گرفتند، ولی این طرفهای افراطی که من درباره آنها حرف زدم از جمله طرفهای وابسته به الزرقاوی و گروههایی همچون جیش محمد، جیش الفاروق، النقشبندیه و دیگر گروهها، سلاحهای خود را به سمت ارتش و پلیس عراق و غیرنظامیان نشانه گرفتند،مهمترین انفجارها را یادآوری میکنم، انفجارهای المحمودیه، المسیب، انفجارهای کربلا در زیارت اربعین میان حرمین شریفین(بین الحرمین)، این گروههای افراطی دست به این جنایات وحشیانه زدند ولی با آمریکاییها نجنگیدند.
سوریه خنجری در پشت اسرائیل
نظرتان درباره گروه تروریستی داعش چیست، چه طرفها و کسانی آن را به وجود آوردند؟
شیخ خالد الملا: انفجار اخیری که چند روز پیش در منطقه الکراده بغداد رخ داد و طی آن صدها جوان، کودک و زن جان خود را از دست دادند، مسئولیت این انفجار را داعش برعهده گرفت، داعش ساخته و محصول منحصر به فرد آمریکایی صهیونیستی فراماسونری است. شما به سخنان امام خامنهای و اظهارات سید حسن نصرالله و علمای منصف اهل سنت نگاه کنید،میبینید که همین مسئله را مورد تاکید قرار داده اند(که داعش ساخته و محصول آمریکایی صهیونیستی است)
من این حقایق را منتقل میکنم، رسانه شما(تسنیم) باید این سخنان را تجزیه و تحلیل کند نه فقط از بعد رسانهای، همه باید حقایق را بدانند، باید بدانند که چه کسانی دست به انفجارهای ضاحیه(جنوب بیروت) دست زدند، گروه داعش که به آن اعتراف کرده است. چه کسانی ملت سوریه را به قتل میرسانند؟ آنها تکفیریهایی هستند که به سربریدن ملت سوریه دست میزنند.
سوریه دو ویژگی داشته است، کشوری امن و باثبات بوده که درها و آغوش خود را به روی تمام کسانی که در کشورهایشان مورد ظلم بودند، باز گذاشت، حزب الدعوه عراق را در خاک خود پذیرا شد، آیا این کشور حزب کمونیست را نپذیرفت، همه را پذیرفت، این ویژگی نظام و ملت سوریه است، دومین ویژگی سوریه این است که ملت و دولت سوریه خنجری در پشت اسرائیل هستند، چرا، به خاطر اینکه فتح و حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطین را در آغوش گرفت، حتی گروههای عراقی و تمام گروههای اسلامی را که با اسرائیل میجنگند، در خاک خود پذیرفت و مرکز آنها دمشق بود. این مسئله خوشایند آمریکا و اسرائیل نبوده و به همین سبب درصدد تغییر وضعیت در سوریه وعراق برآمدند، آنها جبهه النصره و الجیش الحر و دیگر گروهها را تشکیل دادند و با تاسف فراوان مراکز آنها در ترکیه و دیگر کشورهای عربی قرار دارد.
آمریکا و اسرائیل مدیریت طرح تکفیر را در عراق برعهده دارند
چه کسانی در پشت پرده پروژه تکفیر قرار دارند؟
شیخ خالد الملا: هنگامی که از تکفیر یا افراطگرایی حرف میزنیم، درخواست میکنم، درباره آن با سطحینگری حرف نزنیم، ما از اینکه یک خطیب، شیعه یا مراجع شیعه را تکفیر میکند، حرف نمیزنیم، مسئله فراتر از این است، موضوع این است که دستگاههای اطلاعاتی بین المللی که آمریکا و اسرائیل آن را مدیریت میکنند، به کشتار مسلمانان دست میزنند.
درست است که امروز در عراق مسیحی و ایزیدی هم کشته میشود، ولی سئوالی دارم، در انفجارهای الکراده بغداد چند مسیحی یا ایزیدی یا کمونیست کشته شدند؟ کسانی که کشته شدند مسلمان بودند، اکثریت کشتهشدگان را نگاه کنید، آنها مسلمان بودند، بنابراین چه کسانی هدف قرار گرفتهاند؟ اکثریت مسلمانان، تکفیر مسئلهای است که در دو محور بررسی میشود، بند اول مربوط به سلاح است، یا با سلاح با آنها بجنگیم که امروز افتخار میکنیم و بدون اینکه خجالت بکشیم افتخار میکنیم که جمهوری اسلامی ایران از گروههای مقاومت عراق برای جنگ با افراطیون حمایت میکند.
لزوم شکلگیری یک تشکل علمایی یکپارچه برای مقابله با افراطگرایی
چرا برخی افراد و رسانههای مغرض در کشورهای عربی و غیر عربی، جمهوری اسلامی ایران را به دست داشتن در تشکیل داعش متهم میکنند؟
شیخ خالد الملا: ما در انتظار جنگ دیگری قرار داریم، این جنگ جنگ فکری و فقهی است، امام خامنهای دو سال پیش به این جنگ اشاره کردند،مسئولیت شما رسانهها در این زمینه حائز اهیمت است، در کنفرانسی که دو سال پیش از سوی آیت الله مکارم شیرازی در قم برگزار شد، آیت الله خامنهای، برخی علمای شرکت کننده در این کنفرانس را به حضور پذیرفتند که من هم از جمله این افراد بودم و افتخار دیدار ایشان را پیدا کردم. ایشان چه چیزی را مطرح کردند؟ شما به برخی رهبران کشورهای اسلامی نگاه کنید که چگونه حرف میزنند و برنامهریزی میکنند و نگاه کنید که حتی برخی از مردم، حقایق را نمیفهمند، وقتی میگویند داعش را ایران ایجاد کرده است،در حالی که آیت الله خامنهای در نشست منحصر به فرد علما با ایشان فرمودند باید یک تشکل علمایی یکپارچه برای مقابله با افراط گرایی تشکیل شود. اولین موردی که بیان کردند این بود که یک تشکل و نهادی از سوی علمای اسلام در سطح بالا برای مقابله با افراطگرایی تشکیل شود، منظور از تشکل علمایی یعنی شیعه و سنی، چرا که شیعه به تنهایی نمیتواند افراطگرایی را در هم بشکند و از بین ببرد و اهل سنت هم به تنهایی قادر به مقابله با افراطگرایی نیستند، بنابراین در صورتی که چنین تشکلی با حضور علمای شیعه و سنی تحت عنوان وحدت اسلامی شکل گیرد، قادر به مقابله با افراطگرایی خواهیم بود.البته چنین تشکلی امروز وجود دارد، ولی در سطح خیلی قوی نیست و باید تقویت شود.
داعش زبان گفتوگو را نمیفهمد، باید با آن جنگید
برخی معتقد هستند باید با گروههای تروریستی تکفیری همچون داعش وارد گفتوگو شد، به نظر شما آیا امکان گفتوگو با چنین گروههایی با توجه به ماهیت و سوابق آنها در کشتار و جنایت وجود دارد، اصولا آیا این گروهها به گفتوگو اعتقاد دارند؟
شیخ خالد الملا : حضور تشکل علمایی که رهبر معظم(امام خامنهای) خواستار آن شدهاند، در عراق ضعیف است، اما در لبنان حضور قدرتمندی دارد، من یک روحانی اهل سنت هستم و کاملا شفاف و صریح حرف میزنم، چرا چنین نهادی در سوریه متلاشی شده که 80 درصد زیرساختهایش ویران شده، قوی است، به این دلیل که طرح وحدت آنها موفق شده است. در لبنان مردی به نام سید حسن نصرالله و مردانی از اهل سنت هستند و تشکلی به نام تجمع علمای مسلمان فعال است که دستاوردهایی داشته است. اینجا در عراق، طرفهای میانهرویی از اهل سنت وجود دارند که از طرف برخی رهبران سیاسی به حاشیه رانده شدهاند، افراطی اصلاح نمیشود و فقط با قتل اصلاح میشود، چرا که همین افراطی فقط قتل شما را به رسمیت میشناسد، امکان گفتوگو با افراطی وجود ندارد، پیش از انجام این مصاحبه( با تسنیم) من شنیدم که یکی از فرماندهان نظامی عراق با شبکه السومریه گفتوگو میکرد و میگفت هیئتی از عشایر عامریه فلوجه برای گفتوگو با گروه داعش رفتند، چگونه با گروه داعش میتوان گفتوگو کرد، این افراد اصلا به گفتوگو اعتقادی ندارند، داعشی صبح با تو گفتوگو میکند و شب تو را منفجر میکند و به قتل میرساند.
/خ
منبع:فارس