پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: ترور یا جنگ بیولوژیک به معنای استفاده از عوامل ویروسی و میکروبی برای از بین بردن حریف مقابل است. ریشه این نوع مواجهه نیز به تاریخ امروز و دیروز بازنمیگردد بلکه از سیصد سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز، تاکتیک ترور بیولوژیک در سیاستورزی و جنگآوری غرب جایگاه مهمی داشته است.
بیش از سیصد سال قبل از میلاد مسیح رومیها چاههای اطراف شهر را توسط لاشههای حیوانات مرده آلوده میکردند تا سربازان دشمن از آنها نوشیده، بیمار یا تلف شوند.
در دورانهای پس از آن و نزدیکتر به زمان حاضر، طی جنگ جهانی اول ارتش آلمان به آلوده کردن علوفه حیوانات و احشامی میپرداخت که برای متفقین ارسال میشد و سعی میکرد بدین وسیله بنیه نظامی و پشتیبانی متفقین در جریان جنگ را تضعیف کند.
اما در سالیان اخیر ترورهای بیولوژیک، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و مخفیتر از این شده است. همچنین افرادی را نشانه گرفته که مستقیم در میدان مبارزه ایده و عمل با جریان غرب و خصوصاً صهیونیسم ایستادهاند. برای اثبات این مدعا نیز شواهد گوناگونی در تاریخ سیاسی بینالملل وجود دارد که اشاره به برخی از آنها خالی از لطف نیست.
کابوس سیاهزخم
بیش از پانزده سال پیش بود که تب ترورهای جدید، تمام مردم دنیا را درگیر خود کرد. خبرها حاکی از آن بود که 2 تن از سناتورهای برجسته آمریکایی به وسیله نامههایی که آلوده به ویروس سیاهزخم بوده، ترور و تهدید شدهاند. همچنین 2 خبرگزاری در ایالات متحده نیز هدف این ترورها شده بودند که در مجموع، بر اثر این حملات پنج نفر کشته و 12 نفر دیگر به بیماری سیاهزخم آلوده شدند.
شرایط امنیتی آمریکا پس از ماجرای یازدهم سپتامبر و تبلیغات گسترده و پیاپی شبکههایی چون فاکسنیوز، منجر به آن شد که اذهان عمومی بیاراده، مسلمانان را مقصر اصلی این جریان بدانند. هجمههای گستردهای علیه جامعه مسلمانان به این بهانه صورت گرفت و پاسخی هم در برابر آن بیان نشد.
هشت سال از ماجرای ارسال نامههای آلوده گذشت. شبکه فاکسنیوز ضمن پخش گزارشی اعلام کرد افبیآی مظنونان این حادثه را به چهار نفر محدود کرده است. از این چهار نفر، سه نفر در مرکز تحقیقات سلاحهای بیولوژیک ارتش آمریکا در فورتدتریک کار میکنند. این نخستین مهر ابطال به تمام ادعاهای فاکسنیوز در هشت سال پیش بود؛ ادعاهایی که به سادگی یک جامعه میلیاردی را متهم به ترور میکرد!
فاکسنیوز در این باره ادعا کرد که این سه نفر شامل یک معاون فرمانده سابق، یک دانشمند برجسته متخصص سیاهزخم و یک میکروبیولوژیستاند که در جریان ارسال نامههای آلوده دخیل بودهاند. این متخصصان در مرکز تحقیقاتی سلاحهای بیولوژیک فورتدتریک مشغول فعالیت بودند. فورت دتریک بزرگترین مرکز تحقیقاتی سلاح بیولوژیک در آمریکاست. این در حالی است که فرمانده این مرکز تحقیقاتی در سال2001 هرگونه ارتباط جریان سیاهزخم با این مرکز را انکار کرد و گفت که اصلاً پودر سیاهزخم در این مرکز وجود ندارد!
شهید خاموش...
پس از جنجال رسانهای درباره سیاهزخم و ترورهای نامهای، سالهاست که دیگر خبر چندانی از سوءقصدهای اینچنینی به گوش نمیرسد. گاهی میشنویم که چهرههای مؤثر و مبارز به سبب ایست قلبی، سرطان و... از بین میروند، اما هیچگاه سخنی بیش از این به میان مردم آورده نمیشود. یکی از مهمترین نمونههای این جریان، ماجرای ترور شهید سعید کاظمی بوده است.
10 سال پیش بود که خبر ایست قلبی دکتر سعید کاظمی، رییس پژوهشکده رویان و جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران، روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. از لحظه انتشار این خبر گمانهزنیها درباره ترور وی آغاز اما بیسرانجام باقی ماند. سعید کاظمی بدون عنوان شهادت به خاک سپرده شد و تا چندی پیش سخنی دراینباره در میان نبود.
10 سال از این ماجرا گذشت تا اینکه در فروردینماه امسال، رهبر انقلاب اشارهای گذرا به این جریان کردند و در حرم رضوی، دکتر کاظمی را شهید نامیدند.
چمدان را که تحویل گرفتم...
سکوت در این فضا یکی از مهمترین و اصلیترین ارکان مواجهه است. حتی درباره ترور بیولوژیک و خاموش شهید کاظمی نیز بیش از این سخن رانده نشد. درباره مرگ مرحوم سلحشور نیز فقط گمانهزنیهایی مطرح شد که صدق و کذب آن برای همگان معلوم نیست ولی آخرین موردی که در این راستا اتفاق افتاده، به درست یا غلط، از ابهام این فضا کاسته و توضیحاتی در این باره ارائه کرده، ماجرای ترور بیولوژیک نادر طالبزاده است. انتشار خبر بیماری و بستری شدن نادر طالبزاده در بیمارستان موجب شد که خبرنگاران به ملاقات وی رفته و علت بیماریاش را جویا شوند. از خلال این گپوگفت ها بود که سرنخ اصلی این جریان به دست آمد.
طالبزاده درباره علت بیماری خود اینچنین میگوید: «یک سال و نیم پیش با گروهی از لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفتم که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صدها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نیمهشب تحویلم دادند. لپتاپ من را خالی و بررسی هایکامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد.»
ن