زخمی عمیق برپیکرآمریکا که سیاه شد
آنچه وضعیت بالتیمور را وخیم‌تر می‌کند چگونگی به قتل رسیدن «گری» است که او مثل «براون» نه در خیابان و با گلوله پلیس بلکه در بازداشتگاه و با رفتار خشونت‌آمیز پلیس بود که قطع نخاع شد و بعد بر اثر جراحات وارده به کما رفت تا فوت کند.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: نزدیک به هزار مأمور پلیس در روزهای اخیر بسیج شده‌اند اعتراضات مردمی به نژادپرستی در شهر بالتیمور واقع در ایالت مریلند امریکا را سرکوب کنند و حالا لری هوگان، فرماندار مریلند دستور داده ۵ هزار نیروی گارد ملی به همراه ۵۰۰ نیروی دیگر پلیس از سرتاسر این ایالت راهی بالتیمور شوند تا برای سرکوب معترضان به نیروهای حاضر در این شهر بپیوندند.
بهانه هوگان تغییر شرایط است که مدعی شده «اکنون باندها و افراد تبهکار دست به اعمال غیرقانونی می‌زنند، اموال عمومی مورد چپاول قرار می‌گیرد و افراد بی‌گناه مجروح شده و با رعب و وحشت مواجهند، این شرایط قابل پذیرش نیست.»
او با این ادعاهاست که دستور اعزام آن تعداد نیروی مسلح به بالتیمور را داده و علاوه بر این، یک هفته در این شهر وضعیت فوق‌العاده برقرار کرده است.
شکی در این نیست که بالتیمور غرق در شورش و آشوب شده و تصاویر رسانه‌ها از این شهر مؤید چنین چیزی است اما آیا همچنان که هوگان مدعی شده باندها و افراد تبهکار مسئول چنین وضعیتی هستند؟ چیزی که او یا دیگر مقام‌های ایالتی و فدرال امریکا کمتر حاضر به ذکر آن هستند در بیان علت واقعی این وضعیت پرآشوب است چون او با ذکر باندها و افراد تبهکار فقط بر علت واقعی سرپوش گذاشته است.
هیچ‌شکی نیست که قتل فردی‌گری ۲۵ ساله به دست پلیس تمام این اوضاع را به وجود آورده به خصوص اینکه بعد از مراسم خاکسپاری او در روز دوشنبه ۲۷ آوریل، مردم بالتیمور نتوانستند خشم خود را مخفی کنند و اعتراض آنها منجر به زد و خورد با نیروهای پلیس شد.
شرایط فعلی بالتیمور مثل وضعیت شهر فرگوسن در ماه آگوست سال گذشته میلادی است که در آن موقع، دارن ویلسون پلیس نوجوان ۱۸ ساله سیاهپوستی به نام مایکل براون را با شلیک شش گلوله کشت در حالی که براون دست‌های خود را به علامت تسلیم بالا برده بود.
در آن موقع، اعتراضات عمومی در فرگوسن پای نیروهای پلیس محلی و گارد ملی را به وسط کشید و در این شهر وضعیت فوق‌العاده برقرار شد.
شاید در اعتراضات بالتیمور تعدادی باند یا فرد تبهکار هم حضور داشته باشند اما حضور این تعداد باعث نمی‌شود فرماندار این ایالت تمام تقصیر آشوب را از این وجه بداند چراکه مشابهت کامل آشوب بالتیمور با فرگوسن نشان می‌دهد علت اصلی در رفتار نژادپرستی حاکمیت امریکایی است که با قتل و خشونت تمام علیه سیاهپوستان این کشور اعمال می‌شود.
به عبارت دیگر، همان گونه که در فرگوسن باندهای تبهکار عامل آشوب نبودند در بالتیمور هم نمی‌توان این باندها را عامل آشوب دانست و رفتار هوگان مثل رفتار حاکمیت امریکایی در مورد فرگوسن است که با مطرح کردن این ادعاها سرکوب خود را توجیه می‌کنند.
آنچه وضعیت بالتیمور را وخیم‌تر می‌کند چگونگی به قتل رسیدن‌گری است که او مثل براون نه در خیابان و با گلوله پلیس بلکه در بازداشتگاه و با رفتار خشونت‌آمیز پلیس بود که قطع نخاع شد و بعد بر اثر جراحات وارده به کما رفت تا فوت کند، این چیزی است که رسانه‌های وابسته به حاکمیت امریکایی نتوانسته‌اند منکر آن شوند و همین امر نشان می‌دهد در مراکز و بازداشتگاه‌های پلیس چه رفتاری با متهمان و به خصوص سیاهپوستان امریکا می‌شود.
فرماندار مریلند به جای توضیح در مورد نحوه بازجویی از‌گری از باندهای تبهکاری می‌گوید و با سرپوش گذاشتن بر واقعیت مثل آن پلیس سفیدپوست در ایالت کارولینای جنوبی رفتار کرده که چند هفته قبل مدعی شد راننده سیاهپوستی با ربودن سلاح بی‌حس‌کننده‌اش قصد حمله به او را داشته اما تصاویر ضبط شده توسط یک عابر نشان داد این پلیس آن راننده را از پشت سر هدف گلوله قرار داده و بعد سلاح بی‌حس کننده‌اش را کنار او گذاشته است.
فرماندار مریلند هم مثل آن پلیس واقعیت را تحریف کرده و با انگشت گذاشتن بر باندهای تبهکار، ادعایی مشابه آن پلیس دارد.
این رفتار ریشه‌دار در حاکمیت امریکایی است که به جای درمان نژادپرستی در این کشور، بیشتر به آن دامن زده و از آن حمایت می‌کند.
تبرئه پلیس‌های قاتل سیاهپوستان در شهرهای فرگوسن و نیویورک مدارک آشکار از این حمایت بودند و اگر انتشار آن تصاویر ضبط شده توسط فرد رهگذر نبود، پلیس قاتل در کارولینای جنوبی هم از این حمایت برخوردار بود.
این روندی گسترده در امریکا برای حذف اقلیت سیاهپوست در این کشور است که به نوشته نیویورک تایمز موجب حذف قریب به ۵/۱ میلیون سیاهپوست در جامعه امریکا شده است.
م
بهانه هوگان تغییر شرایط است که مدعی شده «اکنون باندها و افراد تبهکار دست به اعمال غیرقانونی می‌زنند، اموال عمومی مورد چپاول قرار می‌گیرد و افراد بی‌گناه مجروح شده و با رعب و وحشت مواجهند، این شرایط قابل پذیرش نیست.»
او با این ادعاهاست که دستور اعزام آن تعداد نیروی مسلح به بالتیمور را داده و علاوه بر این، یک هفته در این شهر وضعیت فوق‌العاده برقرار کرده است.
شکی در این نیست که بالتیمور غرق در شورش و آشوب شده و تصاویر رسانه‌ها از این شهر مؤید چنین چیزی است اما آیا همچنان که هوگان مدعی شده باندها و افراد تبهکار مسئول چنین وضعیتی هستند؟ چیزی که او یا دیگر مقام‌های ایالتی و فدرال امریکا کمتر حاضر به ذکر آن هستند در بیان علت واقعی این وضعیت پرآشوب است چون او با ذکر باندها و افراد تبهکار فقط بر علت واقعی سرپوش گذاشته است.
هیچ‌شکی نیست که قتل فردی‌گری ۲۵ ساله به دست پلیس تمام این اوضاع را به وجود آورده به خصوص اینکه بعد از مراسم خاکسپاری او در روز دوشنبه ۲۷ آوریل، مردم بالتیمور نتوانستند خشم خود را مخفی کنند و اعتراض آنها منجر به زد و خورد با نیروهای پلیس شد.
شرایط فعلی بالتیمور مثل وضعیت شهر فرگوسن در ماه آگوست سال گذشته میلادی است که در آن موقع، دارن ویلسون پلیس نوجوان ۱۸ ساله سیاهپوستی به نام مایکل براون را با شلیک شش گلوله کشت در حالی که براون دست‌های خود را به علامت تسلیم بالا برده بود.
در آن موقع، اعتراضات عمومی در فرگوسن پای نیروهای پلیس محلی و گارد ملی را به وسط کشید و در این شهر وضعیت فوق‌العاده برقرار شد.
شاید در اعتراضات بالتیمور تعدادی باند یا فرد تبهکار هم حضور داشته باشند اما حضور این تعداد باعث نمی‌شود فرماندار این ایالت تمام تقصیر آشوب را از این وجه بداند چراکه مشابهت کامل آشوب بالتیمور با فرگوسن نشان می‌دهد علت اصلی در رفتار نژادپرستی حاکمیت امریکایی است که با قتل و خشونت تمام علیه سیاهپوستان این کشور اعمال می‌شود.
به عبارت دیگر، همان گونه که در فرگوسن باندهای تبهکار عامل آشوب نبودند در بالتیمور هم نمی‌توان این باندها را عامل آشوب دانست و رفتار هوگان مثل رفتار حاکمیت امریکایی در مورد فرگوسن است که با مطرح کردن این ادعاها سرکوب خود را توجیه می‌کنند.
آنچه وضعیت بالتیمور را وخیم‌تر می‌کند چگونگی به قتل رسیدن‌گری است که او مثل براون نه در خیابان و با گلوله پلیس بلکه در بازداشتگاه و با رفتار خشونت‌آمیز پلیس بود که قطع نخاع شد و بعد بر اثر جراحات وارده به کما رفت تا فوت کند، این چیزی است که رسانه‌های وابسته به حاکمیت امریکایی نتوانسته‌اند منکر آن شوند و همین امر نشان می‌دهد در مراکز و بازداشتگاه‌های پلیس چه رفتاری با متهمان و به خصوص سیاهپوستان امریکا می‌شود.
فرماندار مریلند به جای توضیح در مورد نحوه بازجویی از‌گری از باندهای تبهکاری می‌گوید و با سرپوش گذاشتن بر واقعیت مثل آن پلیس سفیدپوست در ایالت کارولینای جنوبی رفتار کرده که چند هفته قبل مدعی شد راننده سیاهپوستی با ربودن سلاح بی‌حس‌کننده‌اش قصد حمله به او را داشته اما تصاویر ضبط شده توسط یک عابر نشان داد این پلیس آن راننده را از پشت سر هدف گلوله قرار داده و بعد سلاح بی‌حس کننده‌اش را کنار او گذاشته است.
فرماندار مریلند هم مثل آن پلیس واقعیت را تحریف کرده و با انگشت گذاشتن بر باندهای تبهکار، ادعایی مشابه آن پلیس دارد.
این رفتار ریشه‌دار در حاکمیت امریکایی است که به جای درمان نژادپرستی در این کشور، بیشتر به آن دامن زده و از آن حمایت می‌کند.
تبرئه پلیس‌های قاتل سیاهپوستان در شهرهای فرگوسن و نیویورک مدارک آشکار از این حمایت بودند و اگر انتشار آن تصاویر ضبط شده توسط فرد رهگذر نبود، پلیس قاتل در کارولینای جنوبی هم از این حمایت برخوردار بود.
این روندی گسترده در امریکا برای حذف اقلیت سیاهپوست در این کشور است که به نوشته نیویورک تایمز موجب حذف قریب به ۵/۱ میلیون سیاهپوست در جامعه امریکا شده است.
م
کد مطلب: 273695
مرجع : جوان
