باقری لنکرانی
هجمه به مطهري در شيراز اسفناک است
باقري لنکراني در يادداشتي با اعلام اينکه هجمه به مطهري در شيراز اسفناک است نوشت آنگونه که از شواهد امر پيداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شيراز مستقر بوده‌اند بنابراين آيا اين امکان براي دستگاههاي ذي‌ربط وجود نداشت که براي تامين امنيت اين عده را متفرق کنند؟
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:درپي لغو شدن سخنراني علي مطهري نماينده مردم تهران به دليل حمله عده‌اي به وي هنگام خروج از فرودگاه و حرکت به سوي دانشگاه، کامران باقري لنکراني استاد تمام دانشگاه علوم پزشکي شيراز در همين زمينه يادداشتي را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد که در ادامه مي‌آيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
در مورد وقايع اخير شيراز
روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخي در شيراز رخ داد که به سرعت در بين اقشار مختلف جامعه انعکاس يافت. حمله به يک نماينده مجلس در ورود به شهر شيراز که منجر به شکستن شيشه خوروي حامل وي شده اتفاق نادري در شهر شيراز است که بسيار تاسف بار است . شيرازي هاي مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروايي ها هم چنين نکرده اند . به ياد دارم آقاي شمس الواعظين که به سردبير روزنامه هاي زنجيره اي مشهور بود ، در سال هاي اواخر دهه هفتاد به شيراز آمده بود و در جلسه اي در دانشگاه شيراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخي در برابر منتقدين نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهي هاي شيرازي فرهنگي عمل ميکنيد و با استدلال جواب ميدهيد . آقاي گنجي که بعدا رسما مرتد شد در شيراز آن هم در ايام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالي عليه در جلسه اي مخفي مطالب سخيفي در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعي از پزشکان و اساتيد دانشگاه با طرح شکايتي در دادگاه پيگير موضوع شديم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است .
شيراز کرسي هاي آزاد انديشي را بسيار پيش تر از خيلي از مراکز علمي آغاز کرد که به مباحثات برخي از شاگردان مرحوم آيه الله سيد منيرالدين حسيني الهاشمي در دهه هفتاد با سران فکري اصلاح طلب آن روز ميتوان اشاره کرد .
اين هجمه ي زشت آنهم در بدو ورود آقاي دکتر علي مطهري به شيراز بسيار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سيره شيرازي هاي مومن و در عين حال با بصيرت است . خوشبختانه دولت محترم دستور رسيدگي به اين امر را داده و ظاهرا قرار است هياتي از شوراي امنيت کشور براي بررسي به شيراز بيايند و رسيدگي کنند . اين سرعت عمل در خور تحسين است و اميد است با خاطيان برخورد قانوني انجام گردد . اما چند نکته ديگر هم ميماند که توجه به آنها هم ضروري است :
آنگونه که از شواهد امر پيداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شيراز مستقر بوده اند . آيا اين امکان براي دستگاههاي ذي ربط وجود نداشت که براي تامين اين نماينده اقدام و اين عده را متفرق نمايند و به جاي تاکسي از خودروي حفاظت شده اي براي انتقال آقاي مطهري استفاده کنند . ايا آ قاي مطهري طعمه اي براي برخي از اقدامات بعدي نشده است ؟ بد نيست ياد آوري شود آقاي کاظمي که در پرونده قتل هاي زنجيره اي در زندان بود ، سال ها مدير کل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصي هاي خود از زندان مورد استقبال گرم عده اي قرار ميگيرفت که نمازجماعت خود را به ايشان اقتدا ميکردند . در جريان واقعه مسجد آتشي ها در مهر ۸۸ هم شاهد بويدم دست هايي بسيار تلاش کردند تا شيراز را به آشوب بکشانند که با مديريت هوشمندانه نماينده ولي فقيه در استان حضرت ايه الله ايماني ترفندهاي اين گروه براي ايجاد درگيري و بهانه سازي براي ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعي از جوانان مومن و ولي احساساتي در حال شکل گيري بود به شکست انجاميد .
آنطور که در بيانيه دوم انجمن فرهنگ و سياست دانشگاه شيراز آمده ، شوراي تامين امنيت استان حکم به لغو مراسم سخنراني اين نماينده داده بوده است و لي برخي مسولين دانشکاه بر برگزاري جلسه به هر قيمت تاکيد کرده و عليرغم مصوبه شوراي تامين ، براي برگزاري جلسه تاکيد داشته اند. اينکه يکي از مسولين منصوب دولت بر خلاف تصميم يک نهاد قانوني مرتبط با دولت اقدام کند امر غريبي است و غريب تر اين است که اين نهاد را غير مسول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند.آيا با قانون گريزي ميتوان با ادعاي همراهي با دولت داشت و منصوب دولت بود ؟
از عجايب ديگر اين واقعه تهديد به لشکر کشي خياياني توسط اقاي دکتر مطهري است . اين موضوع که در دو مکتوب ايشان بعد از اين واقعه تلخ آمده است را بايد به حساب عصبانيت ايشان به دليل اين حمله زشت تلقي کرد والا اينکه نماينده اي به جاي پيگيري قانوني از اين سخن بگويد که من هم به طرفدارانم ميگيوم که به خيايبان بيايند و چه کنند هرگز با قانون گرايي سازگار نيست .
حمله تند آقاي مطهري به امام جمعه شيراز نيز يکي ديگر از تلخي هاي اين واقعه بود . ايشان به جاي پيگيري قانوني اين حمله ، به امام جمعه محترم شيرازکه شخصيتي وارسته و دانشمند و نماينده اغلب مراجع تقليد از سالها پيش و از همه بالاتر نماينده ولي فقيه در استان هستند طي مکتوبي سرگشاده هتاکي ميکند . بهانه اين هتاکي هم خبري است که به صورت ناقص از خطبه هاي نماز جمعه شيرازدر ۲۲ اسفند سال جاري در برخي سايت ها منتشر شده است .آيا اين امر قران نيست که قبل از موضع گيري در هر امري تبيين انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمينان حاصل و بعد اظهار نظر شود . ايا عصابنيت و دلخوري ازيک واقعه مجوز تندخويي و هتاکي است . مگر اين گفته شهيد عزيز و استاد بزرگوار آيه الله مطهري نيست که "مگر ميشود بخاطر دين بي‌ديني کرد"(مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱) . آيا فرزند ايشان به خيال دفاع از خود مجاز به توهين است ؟
البته توهين به هر کسي زشت است به ويژه به شخصيت بزرگواري که از افتخارات علمي استان فارس است . در بزرگواري اين شخصيت همين بس که امام خميني رضوان الله تعالي عليه ايشان رابا اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمايندگي خود منصوب و در حکم خود تاکيد کردند که : اميد است اهالي محترم نيز قدردان وجود شريف جنابعالي بوده و از همکاري و مساعدت در پيشبرد اهداف عاليه اسلام دريغ نورزند.
اين شخصيت والا مقام که نامش در تاليفات متعدد از جمله گروه مولفين تفسير نمونه ميدرخشد ، از مدرسين درس خارج فقه و اصول و نمايندهمردم فارس در خبرگان رهبري از بدو تاسيس اين مجلس بوده اند . آيا توهين به نماينده منتخب يک استان در خبرگان و شخصيتي که مراجع عظام تقليد همچونحضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي ايشان را برادر خود ميخوانند ، رواست .
آيا سخنان ايشان در خطبه نماز جمعه مبنيبر اينکه از تنش ها پرهيز کنيد و به قانون عمل کنيد در خور چنين هتاکي هايي است؟
به هر حال اين واقعه تلخ بسيار هشدار دهند بود که چگونه ميتوان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه ميتواند تهديد کننده باشد. با ياد امام راحل عظيم الشان که کلامشان هميشه راهگشا بود اين مقال را به پايان ميبرم که سالها پيش نوشتند :
"موضعگيريها بايد به گونه‌اي باشد که در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ، حافظ خشم و کينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه داري غرب و در رأس آن امريکاي جهانخوار و کمونيسم و سوسياليزم بين الملل و در رأس آن شوروي متجاوز باشند.هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش کنند که ذره‌اي از سياست «نه شرقي و نه غربي جمهوري اسلامي» عدول نشود که اگر ذره‌اي از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامي راست کنند. هر دو گروه بايد توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هيچ يک از آن دو جريان رحم نمي‌کند. دو جريان با کمال دوستي مراقب امريکاي جهانخوار و شوروي خائن به امت اسلامي باشند. هر دو جريان بايد مردم را هوشيار کنند که درست است که امريکاي حيله‌گر دشمن شماره يک آنها است ولي فرزندان عزيز آنان زير بمب و موشک شوروي شهيد گشته‌اند. هر دو جريان از حيله گريهاي اين دو ديو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امريکا و شوروي به خون اسلام و استقلالشان تشنه‌اند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جريان بگويم گفتم، حالْ خود دانند.البته يک چيز مهم ديگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه بايد از شرّ آن به خدا پناه ببريم - که آن حب نفس است که اين ديگر اين جريان و آن جريان نمي‌شناسد." ( صحيفه امام ج ۲۱)
البته امروز از شوروي سابق چيزي نمانده ولي آمريکاي جنايتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشيم .!
دکتر کامران باقري لنکراني
استاد تمام دانشگاه علوم پزشکي شيراز
عضو پيوسته فرهنگستان علوم پزشکي
/خ
منبع:ایسنا
بسم الله الرحمن الرحيم
در مورد وقايع اخير شيراز
روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخي در شيراز رخ داد که به سرعت در بين اقشار مختلف جامعه انعکاس يافت. حمله به يک نماينده مجلس در ورود به شهر شيراز که منجر به شکستن شيشه خوروي حامل وي شده اتفاق نادري در شهر شيراز است که بسيار تاسف بار است . شيرازي هاي مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروايي ها هم چنين نکرده اند . به ياد دارم آقاي شمس الواعظين که به سردبير روزنامه هاي زنجيره اي مشهور بود ، در سال هاي اواخر دهه هفتاد به شيراز آمده بود و در جلسه اي در دانشگاه شيراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخي در برابر منتقدين نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهي هاي شيرازي فرهنگي عمل ميکنيد و با استدلال جواب ميدهيد . آقاي گنجي که بعدا رسما مرتد شد در شيراز آن هم در ايام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالي عليه در جلسه اي مخفي مطالب سخيفي در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعي از پزشکان و اساتيد دانشگاه با طرح شکايتي در دادگاه پيگير موضوع شديم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است .
شيراز کرسي هاي آزاد انديشي را بسيار پيش تر از خيلي از مراکز علمي آغاز کرد که به مباحثات برخي از شاگردان مرحوم آيه الله سيد منيرالدين حسيني الهاشمي در دهه هفتاد با سران فکري اصلاح طلب آن روز ميتوان اشاره کرد .
اين هجمه ي زشت آنهم در بدو ورود آقاي دکتر علي مطهري به شيراز بسيار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سيره شيرازي هاي مومن و در عين حال با بصيرت است . خوشبختانه دولت محترم دستور رسيدگي به اين امر را داده و ظاهرا قرار است هياتي از شوراي امنيت کشور براي بررسي به شيراز بيايند و رسيدگي کنند . اين سرعت عمل در خور تحسين است و اميد است با خاطيان برخورد قانوني انجام گردد . اما چند نکته ديگر هم ميماند که توجه به آنها هم ضروري است :
آنگونه که از شواهد امر پيداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شيراز مستقر بوده اند . آيا اين امکان براي دستگاههاي ذي ربط وجود نداشت که براي تامين اين نماينده اقدام و اين عده را متفرق نمايند و به جاي تاکسي از خودروي حفاظت شده اي براي انتقال آقاي مطهري استفاده کنند . ايا آ قاي مطهري طعمه اي براي برخي از اقدامات بعدي نشده است ؟ بد نيست ياد آوري شود آقاي کاظمي که در پرونده قتل هاي زنجيره اي در زندان بود ، سال ها مدير کل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصي هاي خود از زندان مورد استقبال گرم عده اي قرار ميگيرفت که نمازجماعت خود را به ايشان اقتدا ميکردند . در جريان واقعه مسجد آتشي ها در مهر ۸۸ هم شاهد بويدم دست هايي بسيار تلاش کردند تا شيراز را به آشوب بکشانند که با مديريت هوشمندانه نماينده ولي فقيه در استان حضرت ايه الله ايماني ترفندهاي اين گروه براي ايجاد درگيري و بهانه سازي براي ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعي از جوانان مومن و ولي احساساتي در حال شکل گيري بود به شکست انجاميد .
آنطور که در بيانيه دوم انجمن فرهنگ و سياست دانشگاه شيراز آمده ، شوراي تامين امنيت استان حکم به لغو مراسم سخنراني اين نماينده داده بوده است و لي برخي مسولين دانشکاه بر برگزاري جلسه به هر قيمت تاکيد کرده و عليرغم مصوبه شوراي تامين ، براي برگزاري جلسه تاکيد داشته اند. اينکه يکي از مسولين منصوب دولت بر خلاف تصميم يک نهاد قانوني مرتبط با دولت اقدام کند امر غريبي است و غريب تر اين است که اين نهاد را غير مسول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند.آيا با قانون گريزي ميتوان با ادعاي همراهي با دولت داشت و منصوب دولت بود ؟
از عجايب ديگر اين واقعه تهديد به لشکر کشي خياياني توسط اقاي دکتر مطهري است . اين موضوع که در دو مکتوب ايشان بعد از اين واقعه تلخ آمده است را بايد به حساب عصبانيت ايشان به دليل اين حمله زشت تلقي کرد والا اينکه نماينده اي به جاي پيگيري قانوني از اين سخن بگويد که من هم به طرفدارانم ميگيوم که به خيايبان بيايند و چه کنند هرگز با قانون گرايي سازگار نيست .
حمله تند آقاي مطهري به امام جمعه شيراز نيز يکي ديگر از تلخي هاي اين واقعه بود . ايشان به جاي پيگيري قانوني اين حمله ، به امام جمعه محترم شيرازکه شخصيتي وارسته و دانشمند و نماينده اغلب مراجع تقليد از سالها پيش و از همه بالاتر نماينده ولي فقيه در استان هستند طي مکتوبي سرگشاده هتاکي ميکند . بهانه اين هتاکي هم خبري است که به صورت ناقص از خطبه هاي نماز جمعه شيرازدر ۲۲ اسفند سال جاري در برخي سايت ها منتشر شده است .آيا اين امر قران نيست که قبل از موضع گيري در هر امري تبيين انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمينان حاصل و بعد اظهار نظر شود . ايا عصابنيت و دلخوري ازيک واقعه مجوز تندخويي و هتاکي است . مگر اين گفته شهيد عزيز و استاد بزرگوار آيه الله مطهري نيست که "مگر ميشود بخاطر دين بي‌ديني کرد"(مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱) . آيا فرزند ايشان به خيال دفاع از خود مجاز به توهين است ؟
البته توهين به هر کسي زشت است به ويژه به شخصيت بزرگواري که از افتخارات علمي استان فارس است . در بزرگواري اين شخصيت همين بس که امام خميني رضوان الله تعالي عليه ايشان رابا اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمايندگي خود منصوب و در حکم خود تاکيد کردند که : اميد است اهالي محترم نيز قدردان وجود شريف جنابعالي بوده و از همکاري و مساعدت در پيشبرد اهداف عاليه اسلام دريغ نورزند.
اين شخصيت والا مقام که نامش در تاليفات متعدد از جمله گروه مولفين تفسير نمونه ميدرخشد ، از مدرسين درس خارج فقه و اصول و نمايندهمردم فارس در خبرگان رهبري از بدو تاسيس اين مجلس بوده اند . آيا توهين به نماينده منتخب يک استان در خبرگان و شخصيتي که مراجع عظام تقليد همچونحضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي ايشان را برادر خود ميخوانند ، رواست .
آيا سخنان ايشان در خطبه نماز جمعه مبنيبر اينکه از تنش ها پرهيز کنيد و به قانون عمل کنيد در خور چنين هتاکي هايي است؟
به هر حال اين واقعه تلخ بسيار هشدار دهند بود که چگونه ميتوان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه ميتواند تهديد کننده باشد. با ياد امام راحل عظيم الشان که کلامشان هميشه راهگشا بود اين مقال را به پايان ميبرم که سالها پيش نوشتند :
"موضعگيريها بايد به گونه‌اي باشد که در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ، حافظ خشم و کينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه داري غرب و در رأس آن امريکاي جهانخوار و کمونيسم و سوسياليزم بين الملل و در رأس آن شوروي متجاوز باشند.هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش کنند که ذره‌اي از سياست «نه شرقي و نه غربي جمهوري اسلامي» عدول نشود که اگر ذره‌اي از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامي راست کنند. هر دو گروه بايد توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هيچ يک از آن دو جريان رحم نمي‌کند. دو جريان با کمال دوستي مراقب امريکاي جهانخوار و شوروي خائن به امت اسلامي باشند. هر دو جريان بايد مردم را هوشيار کنند که درست است که امريکاي حيله‌گر دشمن شماره يک آنها است ولي فرزندان عزيز آنان زير بمب و موشک شوروي شهيد گشته‌اند. هر دو جريان از حيله گريهاي اين دو ديو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امريکا و شوروي به خون اسلام و استقلالشان تشنه‌اند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جريان بگويم گفتم، حالْ خود دانند.البته يک چيز مهم ديگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه بايد از شرّ آن به خدا پناه ببريم - که آن حب نفس است که اين ديگر اين جريان و آن جريان نمي‌شناسد." ( صحيفه امام ج ۲۱)
البته امروز از شوروي سابق چيزي نمانده ولي آمريکاي جنايتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشيم .!
دکتر کامران باقري لنکراني
استاد تمام دانشگاه علوم پزشکي شيراز
عضو پيوسته فرهنگستان علوم پزشکي
/خ
منبع:ایسنا
کد مطلب: 268819
