تاریخ انتشار : شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۵
 
در گفتگوی اختصاصی با هم اندیشی:

راه اندازی جنگ نفت برای فشار به ایران است/دشمن درپی فعال سازی جریان فتنه و تغییرمحاسبات ایران

Share/Save/Bookmark
راه اندازی جنگ نفت برای فشار به ایران است/دشمن درپی فعال سازی جریان فتنه و تغییرمحاسبات ایران
 
دکتر رضا سراج در گفتگوی اختصاصی با هم اندیشی: این پیروزی بزرگ برای آمریکا و متحدان اروپایی اش هدف گزاری شده است و هدف نهایی آنها مهار جمهوری اسلامی، عمق استراتژیک، محور مقاومت و بیداری اسلامی است.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی : دکتر رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک و عضو هیئت علمی دانشگاه در نشست اختصاصی با پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی تحولات منطقه ای و داخلی را تشریح نمودند. متن زیر خلاصه ای از مهمترین مباحث مطرح شده ایشان در این نشست صمیمی است:

آمریکا و اجرای نقشه بزرگ
دشمنان جمهوری اسلامی ایران بدنبال یک پیروزی بزرگ هستند و بشدت به آن نیاز دارند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کرده اند. این پیروزی بزرگ برای آمریکا و متحدان اروپایی اش هدف گزاری شده است و هدف نهایی آنها مهار جمهوری اسلامی،کاهش عمق و نفوذ استراتژیک آن، خلع سلاح محور مقاومت و معکوس سازی بیداری اسلامی است.

دسترسی به این چهار سطح برای آنان حکم پیروزی بزرگ را، همانند پیروزی در جنگ سرد را دارد تا بتوانند از طریق آن به بازیابی بحران اقتدار و رهبری آمریکا در جهان بپردازند.
در حوزه مهار جمهوری اسلامی با ورود به بحث پرونده هسته ای بدنبال تحقق خواسته هایشان هستند. در مبحث مهار عمق استراتژیک نیز با بوجود آوردن جریان های تکفیری میخواستند در عراق و سوریه به این مهم بدست یابند.
در گام بعدی خلع سلاح محور مقاومت را نظر داشتند،بحث جنگ ۵۱ روزه را بوجود آوردند و در نهایت در جریان مهار بیداری اسلامی، از مصر شروع کردند و می خواستند به نقاط دیگر تسری دهند.

جنگ ادراکی و فریب استراتژیک در مذاکرات هسته ایی
در نخستین مرحله از نقشه پیروزی بزرگ، در عرصه مهار جمهوری اسلامی ایران، بازیگران غربی با وعده هایی از طریق واسطه هایی مانند چین، عمان و سویس یک جنگ ادراکی بوجود آوردند.
هدف این بود که این ادراک بوجود آید که اگر ایران وارد مذاکرات شود تمام تحریم ها لغو خواهد شد و گشایش اقتصادی بوجود می آید.
اما همین که مذاکرات آغاز گردید نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه مواردی همچون برد موشکی ایران، حمایت از مقاومت و حقوق بشر را هم بر سر میز مذاکرات گذاشتند.

ایجاد بحران در جهان اسلام؛ تضعیف عمق استراتژیک ایران
دشمن وقتی وارد عراق شد و کمتر از یک هفته به دروازه های بغداد رسید گمان می کرد با این کار و شروع جنگ شیعه و سنی در شهرهای نجف و کربلا می تواند عمق استراتژیک ایران را تضعیف کند و در نتیجه نگاه جهان اسلام معطوف به عراق و شام خواهد شد و اسرائیل و آمریکا فراموش می شود.

با این برنامه بیداری اسلامی نیز عملا مهار میشد و زمینه برای حمله به محور مقاومت فراهم می شد؛ لذا جنگ ۵۰ روزه را آغاز کردند.
آمریکایی ها در سه لایه با مشکل جدی مواجه شدند و شکست سنگینی خوردند. در موضوع خلع سلاح مقاومت، متحمل شکست سنگینی شدند که به پرستیژ رژیم صهیونیستی آسیب وارد کرد بگونه ای که دامنه این چالش ها حوزه های اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن را دربر گرفته است.
رسیدن موج انتفاضه به داخل سرزمین های ۱۹۴۸ و پیوستن کرانه باختری به موج انتفاضه مسلحانه از نشانه های چالشی است که بعد از جنگ ۵۰ روزه رژیم صهیونیستی هویدا شده است.
بنابراین در خلع سلاح مقاومت و خلافت داعش نیز با شکست مواجه شدند و طبیعی است که بحث مذاکرات هسته ایی را که تنها دریچه پیش روی آنهاست از دست ندهند.
به همین دلیل بازنگه داشتن این کانال برای آنها خیلی اهمیت دارد در نتیجه تمام امتیازاتی که مطالبه داشتند به میز مذاکرات هسته ایی منتقل شد. در مسقط و وین تمام این موارد بروی میز بود.
از اینجا به بعد درگیر این موضوع هستند که طرف ایرانی چگونه این مطالبات چیده شده بر روی میز را بپذیرد.

راه اندازی جنگ نفت برای فشار به ایران
دشمن در فضای جدید با همکاری کشورهای منطقه ای مثل عربستان و امارات جنگ نفت را آغاز کرده است. هدف از به راه انداختن آن افزایش تولید نفت و کاهش قیمت جهانی آن است و در این راستا همزمان جنگ دیپلماتیک را نیز آغاز کرده اند.
در این جنگ دیپلماتیکی، باید مشتریان نفت ایران با تطمیع و تهدید به سوی بازارهای دیگر نفتی سوق داده شوند تا با این رویکرد فشارهای لازم را به طرف ایرانی در پای میز مذاکرات وارد کنند.

فعال سازی جریان فتنه و تغییر محاسبات
البته دشمنان خارجی می دانند که این جنگ نفتی به تنهایی نمی تواند ایران را تسلیم کند؛ آنها نیازمند همکاری پیاده نظام داخلی شان هستند که با تاکیتک های متعدد دستگاه محاسباتی نیروهای انقلابی را برای تن دادن به هر توافقی دچار اختلال کنند.
برای رسیدن به این هدف چند تاکتیک را در دستور کار دارند. در وهله اول سعی دارند گسل فتنه را فعال کنند و آن را با مساله هسته ای درگیر کنند. به عنوان مثال یکی از اعضای فتنه در اظهاراتی مدعی شده که اگر مذاکرات نتیجه دهد، حصر تمام خواهد شد و زندانیان سیاسی هم آزاد می شوند. یعنی اگر می خواهیم به حصر سران فتنه پایان دهیم باید در مذاکرات به هر شکلی توافق اتفاق بیافتد.
در واقع پیاده نظام بودن و همراهی جریان فتنه با آمریکا در تحقق نقشه بزرگ لازم است. دشمن برای پذیرش توافق از سوی طرف ایرانی با هر نتیجه ای، تمام پتانسیل های داخلی اش را می خواهد به میدان بیاورد.

شرطی نگه داشتن مردم به مذاکرات و توافق
در مرحله بعدی دشمن از این تاکتیک که سابقه هم دارد، استفاده خواهد کرد.
در جریان نوسانات بازار ارز و طلا و سکه و قیمت دلار و اینکه قیمت طلا و دلار با مذاکرات بالا و پایین می رفت، بخشی از جامعه را به لحاظ روحی و روانی شرطی کرد.
عده ای از شرطی شدن مردم بیشترین بهره را در انتخابات سال ۹۲ بردند. اگرچه با تدابیر امام خامنه ای در راهبرد نرمش قهرمانانه و اصلاح ادراک مردم، این نقشه ها تا حدودی خنثی شده و مردم در حال خارج شدن از این شرطی شدن هستند.
اما بالاخره دشمن برای پذیرش توافق همچنان به شرطی نگه داشتن جامعه نیاز دارد،نشانه هایی از این دستکاری را در بحث قیمت دلار و ارز و طلا و سکه شاهد بودیم.

پرهزینه نشان دادن عدم توافق
به نظر می رسد تاکتیک سومی که توسط دشمن استفاده خواهد شد، و زمینه های آن را برای افکار عمومی مهیا شده، پرهزینه نشان دادن عدم توافق است که در امتداد شرطی نگه داشتن جامعه منتظر نتیجه گرفتن آن هستند.

در واقع به مردم تلقین می کنند که که راهبرد عزت و مقاومت در مقابل زیاده خواهی های طرف غربی راهبرد خطرناک و پر هزینه ای است و در نهایت مردم و افکار عمومی جامعه را از این راهبرد عزتمندانه دور کنند.البته شناخت این تاکتیک ها منافاتی با حمایت از تیم هسته ای ندارد.

لذا بر ما واجب است که این تاکتیک ها و سناریو های دشمن را بشناسیم و البته این با فعالیت های تیم هسته ای ایران هم منافاتی ندارد.

حضرت امام خامنه ای هم از تیم هسته ای حمایت کردند اما تصریح فرمودند که مردم هوشیار باشند که چه اتفاقاتی دارد می افتد. ما از تیم مذاکره کننده حمایت میکنیم و نسبت به توافقی که مبتنی بر عزت، منافع و اقتدار ملی و حفظ دست آوردهای هسته ای باشد، اظهار خوشحالی خواهیم کرد.

پس از اجرای این تاکتیک ها اگر نتوانند به اهدافشان برسند ، تلاش می کنند به انتخابات آینده ورود پیدا کنند. کشاندن موضوع به عرصه انتخابات و اجرای فضایی دوقطبی مبتنی بر تغییر وضع موجود از دیگر اهداف آنان است، یعنی اینگونه تلقیین می کنند که جریان تجدید نظر طلب خواهان پذیرش هر توافقی هستند و در مقابل نیروهای انقلابی خواهان حفظ "وضع موجود" هستند.

این جریان با این دو قطبی سازی در صدد وارد شدن به دهمین دوره انتخابات شورای اسلامی و انتخابات خبرگان هستند، تا با آرایش سیاسی جدید تلاش های جدی تری در این راستا انجام دهند
مهمترین راهبرد نیروهای انقلابی در برابر تغییرطلبان و تجدید نظر طلبان
در برابر آنان راهبرد ما باید طبق بیانات امام خامنه ایی نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت طرف آمریکایی و اروپایی باشد. طرف غربی به وعده هایش عمل نمی کند و حرف هایشان مدام تغییر می کند. آمریکایی ها غیر قابل اعتمادند و نمی شود به وعده های آنها اعتماد کرد. و به تعبیر حضرت امام خمینی ره باید تمام فریادهایمان را بر سر آمریکا بکشیم.
در این شرایط رویکرد نیروهای انقلابی در جهت راهبرد "تبیین موضوع" است؛ یعنی اینکه برای جامعه بیان شود که توافقی خوب است که منافع ملی و عزت ملی و پیشرفت کشور را مدنظر داشته باشد و با پذیرش هر توافقی در واقع عزت ملی و منافع و اقتدار ملی لطمه می بیند .
مردم باید آگاه باشند که تحریم ها نمی تواند دائمی باشد و زودگذر است، و دشمن نمی تواند در میان مدت و دراز مدت به تحریم های نفتی ادامه دهند و خودشان هم دچار مشکلاتی می شوند.
البته در اطلاع رسانی مباحث مربوط به مذاکرات هسته ای، احساس می شود تعمدی وجود دارد که محتوای آن کمتر رسانه ای شود.

چند نقد اساسی به روند مذاکرات هسته ایی:
۱. باید بدانیم که در این مذاکرات آمریکایی ها تمام ظرفیت مذاکره نیستند و ما باید از تمام ظرفیت های مقابلمان و از معادلات بین آنها مثل روسیه و چین به نحو احسن استفاده کنیم.
۲. ما از قدرت ملی مان بهتر استفاده کنیم.
امروز شرایط قدرت ملی ما بسیار عالی است. قدرت دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران، یکی از مولفه های اصلی قدرت ملی است. ما نه تنها از این ظرفیت استفاده نمی کنیم، بلکه در بعضی موارد آن را تضعیف هم می کنیم. وقتی می گویند قدرت دفاعی ما با یک بمب از بین می رود، این به معنی نادیده گرفتن این توان و ظرفیت قدرت ملی است.
ما باید در این مذاکرات از موضوعاتی که جزو مولفه های قدرت ملی و قدرت نرم ما به شمار می رود، استفاده کنیم. (مواردی چون: نقش ایران در تحولات منطقه ای، بیداری اسلامی، پیروزی مقاومت در منطقه، توسعه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی به سمت خلیج عدن و دریای سرخ و ....)
اگرچه طرف آمریکایی نمی خواهد که این مولفه ها در مذاکرات مطرح شود، اما ما باید این مطالبه را از تیم مذاکرات هسته ای ایران داشته باشیم که از این مولفه ها حداکثر بهره لازم را ببرد و نباید مذاکرات با نقش یک بازیگر خاتمه یابد. این مطالبه ما می تواند موضع تیم مذاکره کننده هسته ای را پای میز مذاکرات قوی تر کند.

مردم ایران عزت خواه و عزت مدارند
مردم ایران کاملا عزت خواه و عزت مدارند و تجربه دفاع مقدس نشان داده که حاضرند در راه عزت و شرف شان، تنگناهای اقتصادی و خسارت مالی و جانی را تحمل کنند.
مردم ایران در برابر زیاده خواهی های غرب ، و تضعیف عزت ایران و جهان اسلام بسیار هوشیارند و بارها آزمون های متعددی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند.
در حمایت از مردم غزه و لبنان در برابر رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم عراق در برابر داعش و ... عزت خواهی خودشان را نسبت به اسلام و جهان اسلام نشان داده اند. لذا خدشه وارد کردن به عزت ملی و روحیه آرمان خواهی شان واکنش عمومی را در پی خواهد داشت.

برنامه ریزی آمریکا برای اشتباه محاسباتی مسولان
آمریکایی ها برای بازیگران جدید قدرت، برنامه ریزی کردند که دچار اشتباه محاسباتی بشوند.
برخی در واقع فکر می کنند فضای حاکم بر ما فضایی امنیتی است، چه کسی می خواهد آن تهدید را عملیاتی کند؟! یا آمریکا است یا اسرائیل. اسرائیل که در برابر جبهه مقاومت از بدست آوردن یک پیروزی عاجز است و شکست خفت باری تجربه کرده چگونه می خواهد و می تواند در برابر کانون قدرت در منطقه بایستد. اگر کوچکترین تحرکی انجام دهد، دیگر از حیفا و تل آویو اثری نخواهد بود.
امروز نقطه عزیمت قدرت دفاعی ما در برابر سگ هاری چون اسرائیل، در درون مرزهای فلسطین اشغالی است.
آمریکا هم در دو تجربه اخیر خود ناکارآمدی اش را نشان داده است. ائتلاف علیه سوریه و داعش که در مقام عمل جز بی عملی بهره ای نبرد. با این حال چگونه می توانند تهدید کنند،این که امروز خود را در لبه پرتگاه تهدید ببینیم ، دچار اشتباه محاسباتی شده ایم.
به نظر می رسد با انتخاب استراتژی نادرست، دچار اشتباه محاسباتی شده اند و بصورت ناخواسته در پازل دشمن قرار گرفته اند. استراتژی که فکر می کند با تعامل با کانون های قدرت و ثروت جهانی می توان زمینه پیشرفت کشور را مهیا کرد، در اشتباه است.
ما با استراتژی عزت و اقتدار درون زا می توانیم موفق باشیم. مولفه مهم استراتژی پیشرفت زا، اقتصاد مقاومتی است. چگونه دشمنی که می گوید نظام تحریم ها باید پابرجا بماند، قابل اعتماد است و می توان از استراتژی تعامل با آنها سخن گفت.

تجدیدنظر طلبان و تغییر در حوزه های مختلف
همزمان با تلاش دشمن برای ایجاد تغییر در محاسبات نیروهای انقلابی، یک جریان تجدیدنظر طلب در داخل بدنبال تغییر در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و سیاست خارجی است. این جریان در واقع خواهان حفظ هویت حقوقی جمهوری اسلامی است و مولفه های هویت حقیقی برایش کم اهمیت است.
جریان تجدیدنظر طلب درصدد تغییر در مولفه های هویت حقیقی جمهوری اسلامی و به دنبال تغییر در جهت گیری های نظام می باشد یعنی تغییر در جوهره و ماهیت جمهوری اسلامی با حفظ پوسته و هویت حقوقی.
در این راستا امام خامنه ای در فرمایشاتشان در دانشگاه علم و صنعت مولفه های هویت حقیقی جمهوری اسلامی را تبیین کردند.
به تعبیر مقام معظم رهبری اگر مولفه های هویت حقیقی جمهوری اسلامی که روح و جوهره نظام است، آسیب ببیند،آنگاه ممکن است ساخت حقوقی نیز دوام پیدا نکند.
جریانی که بدنبال تغییر در مولفه های ساخت حقیقی جمهوری اسلامی است، در حوزه سیاسی از کانال دانشگاه قصد فعالیت داشتند،اصرار اینکه وزیر وزارت علوم باید در امتداد فتنه باشد، نشان می دهد بدنبال تغییر آرایش سیاسی از این کانال بودند . و انتخاب چنین وزیری می توانست استراتژی تغییر را از دانشگاه عملیاتی کند .
تبیین خط قرمز فتنه از سوی امام خامنه ای بسیار مهم بود و عملکرد مجلس نهم در برابر دفاع از این خاکریز جای تقدیر دارد. در واقع مجلس روی این که فتنه خط قرمز است ایستاد و بعنوان برگ درخشانی در کارنامه مجلس نهم ثبت خواهد شد.
دکتر فرهادی با مواضعی که در مورد فتنه گرفت و با بیان اینکه رهبری فصل الخطاب است، نشان داد که خط و مشی متفاوتی دارد. و امیدواریم در عمل هم این وفاداری به این چارچوب را که اعتقاد به امام و انقلاب و و ولایت و رهبری باشد را ثابت کنند.

راهبرد های امام خامنه ای در برابر جریان تجدید نظر طلب
در برابر جریان تجدیدنظرطلب و تغییر در مولفه های حقیقی جمهوری اسلامی، تدابیر لازم را از بیانات امام خامنه ای بدست می آوریم. ایشان راهبرد پرهیز از دوقطبی سازی جامعه را مطرح فرمودند.

برای مقابله با تغییر در عرصه فرهنگی، باید از استراتژی ایشان در تشکیل جبهه جوانان مومن به انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگی بهره برد. باید در عرصه فرهنگی کار جبهه ای با محوریت جوانان و میدان داری شان شکل بگیرد.

در عرصه سیاسی هم باید روی راهبرد "فتنه خط قرمز است" سخت و محکم ایستاد تا تغییر طلبی در این عرصه خنثی شود. این جریان می خواهد با برهم زدن مولفه های هویتی و مرزبندی های خودی و غیر خودی عرصه سیاسی را دستخوش تغییر کند که تثبیت راهبرد فتنه خط قرمز است در مهار آن بسیار موثر می باشد.

و اما در مقابل تغییر طلبی در عرصه سیاست خارجی ، تبیین و اثبات اینکه طرف غربی و بخصوص آمریکا غیر قابل اعتماد است، و همواره وعده هایش را نقض می کند، کافی است یعنی همه فریادها را باید بر سر امریکا کشد.

انتهای گزارش/شع
کد مطلب: 250961