حجتالاسلام امیر انصاریان
«بخت سیاه» نتیجه ازدواج سفید
5 مهر 1393 ساعت 20:43
استاد حوزه علمیه قم گفت: غرب در سایه ترویج «ازدواج سفید» به دنبال از بین بردن کانون خانواده است، وقتی کانون خانواده از بین برود، اجتماع را متزلزل میشود، وقتی اجتماع متزلزل شود، تحلیل هویت جوانان را نظارهگر خوهیم بود.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: به تازگی موضوع و کلمه ازدواج سفید «white marriage» در بسیاری از شبکههای اجتماعی، رسانههای غیر رسمی و نیز در گفت و گوهای نسل جوان مورد اشاره و استفاده است. شاید در وهله نخست در ذهن مخاطب یک ازدواج ساده، صمیمی و زیبا به ذهن متبادر شود. اما در واقع یک معنایی در لایه زیرین خود دارد که دلالت بر رابطه نامشروع، غیرقانونی و دور از شأن یک مسلمان ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه دارد.
اینکه زن و مردی در زیر یک سقف با یکدیگر همخانه شوند و هر یک مخارج خود را متقبل شوند و در این میان رابطه جنسی بدون ازدواج داشته باشند، در واقع یک «همباشی سیاه» است که غرب درصدد ترویج آن در جامعه اسلامی است. برای بررسی این موضوع گفتوگویی را با حجتالاسلام والمسلمین امیر انصاریان استاد حوزه علمیه قم ترتیب دادیم که مشروح آن در ادامه میآید:
خداوند عاشق جوانان مؤمن است که راه طاعت او را برگزیدند
*به عنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا جوانان علاقه زیادی به معنویت دارند؟
-یکی از مقولات مهمی که در روایات ما به آن پرداخته شده، نگاهی است که اهل بیت به معنویت جوانان دارند، یعنی مقوله جوان و معنویت را مورد عنایت خاص قرار میدهند تا جایی که پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «إنَّ اللّه یُحِبُّ الشّابَّ الَّذى یُفنى شَبابَهُ فى طاعَةِ اللّه»، خداوند عاشق جوانی است که جوانیاش را خرج بندگی و خرج عبادت پروردگار کند، لذا این نکته بسیار ظریفی است که در روایت مطرح شده است.
من کمتر دیدم به این نکته روایت دقت میکنند، میگوید خداوند عاشق است، یعنی همه جا برای اولیا، صلحا و عرفا پروردگار معشوق است، پروردگار محبوب حقیقی است، پروردگار معشوق انسان است، اما اینجا جابهجا شده، خداوند شده عاشق و جوان اهل معنویت شده معشوق، یعنی جوان اهل بندگی معشوق میشود.
وقتی جوان این معنویت را حفظ میکند، شهواتش را حفظ میکند، غرایزش را حفظ میکند، عبادت پروردگار را انجام میدهد و تبعیت و بندگی از پروردگار از او سر میزند، محبوب حضرتش میشود. از مفهوم روایت هم بر میآید که کسی که در جوانی مرتکب معصیت، گناه و نافرمانی از حضرت حق شود و به این ترتیب شهوت و غرایزش رها است، مورد غضب حضرت حق قرار خواهد گرفت.
«ازدواج» قرار گرفتن مرد و زن براساس قانونمندی الهی که سبب رشد روحی و آرامش روانی است
*با توجه به اینکه در سایه ازدواج نصف دین فرد جوان حفظ میشود، اما در این شرایط برای بعضی افراد ازدواج سنتی مقدور نیست، در قالب عنوان «ازدواج سفید» در زیر یک سقف با هم قرار میگیرند، شما چه واژهای را برای آن انتخاب میکنید، همچنین دیدگاه فقه و دین نسبت به این موضوع چیست؟
- یکی از مهمترین اسباب معنویت و حفظ دین از نگاه اسلام، ازدواج است تا آنجایی که در بعضی از روایات آمده است کسی که ازدواج میکند نصف دینش را حفظ میکند و مابقی دیناش را باید مراقبت کند، در بقیهاش، منتها در بعضی روایات داریم که دو سوم دینش را ازدواج حفظ میکند، این خیلی مسأله مهمی است.
ازدواج یعنی قرار گرفتن مرد و زن براساس قانونمندی الهی که سبب رشد روحی و آرامش روانی است از آن طرف به تحقیق آزادی روابط جنسی باعث اختلالات روانی و روحی میشود، این چیزی است که هم روانشناسان غرب و هم روانشناسان اسلامی به آن اذعان دارند، اما این مسألهای که شما فرمودید، مسأله ازدواج سفید و رها شدن شهوات و روابط که غرب روی آن خیلی امروز مانور میدهد -این تهاجم عظیم فرهنگی جدید غرب در جامعه ایرانی اسلامی ما است- جامعه ما را هدف قرار داده است.
علتش این است که بنیان خانواده به عنوان اولین قانون اجتماع جزو بنیانهایی به حساب میآید که باعث استحکام فضای معنوی، استحکام روابط اجتماعی و پیدایش آرامش روحی و روانی و شخصیت فردی است، یعنی کسی که ازدواج موفق دارد، حتی شخصیت فردیاش با زمان مجرد بودنش متفاوت میشود، همه این ثمرات برای ازدواج باعث شده است که جامعه ما یک جامعه پر آرامش یک جامعه معقول و یک جامعه پیشرو باشد، هرچه نگاه میکنید جامعه ما در حال پیشرفت است و این پیشرفتها بازگشت اولیهاش به کانون خانوادهای است که این خانواده براساس قانونمندی شرع و الهی تنظیم شده است.
«ازدواج سفید» یعنی زن و مرد با هم بدون هیچ قانونی همخانه شوند/هدف دشمن متلاشی کردن بنیان خانواده در ایران است
حالا چرا این کانون خانواده را دشمن هدف گرفته است؟! برای اینکه با فروپاشی این کانون بهداشت روحی، روانی و آرامش جوانان ما را برهم زند، در حالی که وقتی روابط، روابط حیوانی و آزاد شد، چیزی که غرب ترویج میکند و گریبانگیر خودش هم هست، «ازدواج سفید» میگویند، یعنی زن و مرد با هم بدون هیچ قانونی همخانه شوند، حالا بچهای که از این ازدواج متولد میشود، هیچ هویتی ندارد.
شما روایات ما را ببینید، درباره اینکه مولود زنا و مولود روابط نامشروع به لحاظ روحی، فقهی و امنیت روانی یک انسان حامل اختلالات است، این در خود غرب هم هست، به ویژه در کانون خانواده به اصطلاح علمای اهل منطق به استقرا تعبیر میکنند، یعنی با مطالعه مصداقها و مصادیق میشود خیلی راحت انسان به این مطلب برسد. بچهای که در کانون خانواده که براساس ازدواج شرعی انجام شده و به وجود میآید یک شخصیت و هویتی دارد، اما بچهای که حاصل رابطه نامشروع است، بیهویت و بیشخصیت است و این بیهویت بودن بر تمام اموراتش تأثیر میگذارد، از اندوختن علم تا ارتکاب جرم یک چیز واضحی است.
شما در روزهای مذهبی در کشور میبینید که نیروی انتظامی گزارش میدهد، در روزهای ماه مبارک رمضان جرم کاهش پیدا میکند، چون اساساً پایبندی به قوانین الهی ارتباط مستقیمی با خلقت انسان دارد که به نوعی با مسائل معنوی، روحی و اتصال به وجود مبارک حضرت حق آمیخته است، وقتی فرد معنوی میشود، میبینیم در ماه مبارک رمضان جرم پایین میآید، وقتی روابط آزاد میشود و انسان از معیت الهی بیرون میآید، بحث «ازدواج سفید» که غرب مطرح میکند-بنده اسم آن را ازدواج سفید نمیدانم- اسمش را باید «یک بخت سیاه»، «یک عمل قبیح»، «عمل تاریک» و... نامید، باید توجه داشته باشیم که نباید اجازه دهیم که دشمن واژهها را استخدام کند، باید این واژهها را تبیین کنیم، این نوع ازدواج، ازدواج صحیح نیست.
در ازدواج سفید صیغه خوانده نمیشود
* ممکن است که دختر و پسر بگویند ما صیغه میخوانیم و فقط توی شناسنامه نیست؟!
- در ازدواج سفید میگویند صیغهای خوانده نمیشود، در ازدواج سفید آنچه مطرح میکنند و غرب به دنبال آن است، میگویند رابطهای دو طرفه خارج از هر گونه قانونمندی که با هم زندگی میکنند.
خواندن صیغه به زبان فارسی کفایت نمیکند
*در این زمینه برخی افراد شبههای مطرح میکنند که با خواندن صیغه به لفظ فارسی و یا اینکه اگر طرفین رضایت داشته باشند، کفایت میکند و عملی خلاف شرع نیست؟
- نه! ما در فقه نداریم که طرفین رضایت داشته باشند کفایت میکند، فقه هم تصریح به عقد به لفظ عربی دارد، علت این عقد خواندن به زبان عربی چیست؟ تعبد و بندگی نسبت به قانون حضرت حق است، در «ازدواج سفید» که غرب مطرح میکند، این است که چیزی به عنوان فقه نداریم، دو طرف تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند، مخارج هر کسی برعهده خودش است، با هم زیاد به رستوران میروند، دختر هزینه رستوران را خودش حساب میکند و پسر هم همینطور، صرفاً این نوع رابطه برای یک سری روابط جنسی و هم خانه بودن است و آنگاه اسمش را ازدواج سفید گذاشتند.
*غرب دنبال آزادی روابط است
*کدام حکم شرعی موظف میکند که طرفین حتماً قصد ازدواج خود را جایی ثبت کنند؟ بر اساس چه حکم شرعی این ازدواجها نامشروع است؟
- اگر صیغهای خوانده شود، نامشروع نیست، اگر براساس فقه شیعه یعنی اذن پدر، صیغه صحیح و اطلاع خانوادهها باشد، نامشروع نیست، ولی آنچه آنها دنبالش هستند، آزادی در روابط هست، یعنی بدون هیچ قانونی، امروز پسر و دختر در یک خانه هستند، فردا دختر تصمیم میگیرد با پسر دیگر باشد و پسر هم با یک دختر دیگر باشد، میگویند مانعی ندارد و خانه را عوض میکنند. غرب کانون خانواده اصیل ایران اسلامی را هدف قرار گرفته است، به خصوص اینکه فرهنگ ایرانی ذاتاً اقتضای یک روابط سالم و یک روابط منظمی را داشت، یعنی درباره مسائل روابط میان دختر و پسر و یا مسائل روابط اجتماعی و فردی فرهنگ اسلام با فرهنگ اصیل ایرانی همخوانی داشت، اساساً فرهنگ اسلام با فرهنگ انسانی هماهنگی دارد و جامعه ایرانی همیشه جامعه مثبتگرا بوده است. غرب به دنبال آن است که کانون خانواده را از بین ببرد، وقتی کانون خانواده از بین ببرد، اجتماع را متزلزل میکند، وقتی اجتماع متزلزل شود، تهاجم فرهنگی و تحلیل هویت جوانان به سوی هویت غیر دینی را خواهیم داشت.
*حالا که بحث به اینجا رسید، بگذارید یک سؤال دیگر مطرح کنم، شاید یک مقدار با اصل مطلب فاصله داشته باشد و آن اینکه آیا دختران بدون اذن پدر میتوانند ازدواج کنند( منظور بیشتر دختران بالای ۳۰ است که به یک رشد فکری، اخلاقی و اقتصادی رسیدهاند)؟!
-این سؤال را فقط در یک جمله جواب میدهم، هر مقلدی وظیفه دارد در احکام خودش به نظر مرجع بزرگوار تقلیدش عمل کند. اگر کسی مطابق نظر مرجع تکلیفش مطابق فقه شیعه- این فقه را مراجع بزرگوار حفظهم الله بیان میکنند- مرّ قانون فقه عمل کند، هیچ خلاف شرعی را مرتکب نشده است، یعنی در نهایت باید نظر مرجعش را احراز کند.
بالا بردن سطح معرفتی جوانان و نوجوانان نسبت به پروردگار تنها راه حفظ جامعه است
*خب! حاج آقا انصاریان سطح ایمانی افراد متفاوت است، در این شرایط که سن ازدواج بالا رفته است و نوع تهاجم فرهنگی که در بستر اجتماع وجود دارد، شرایط را دیگری را رقم زده است، به نظر شما جوانان در این باره برای اطفای غریزه جنسی خود باید چه کاری را انجام دهند، راهکار شما در این زمینه چیست؟
-راهکاری که میتوان ارائه داد این است که در حیطه فرهنگ دینی و رعایت حدود حریم قانونمندیهای فعالیتهایی را شروع کنیم، آنچه که نص انبیاء، اهل بیت(ع) و سفارش خود حضرت حق در قرآن کریم آمده است، بالا بردن سطح معرفت مردم نسبت به حقایق هستی و حقایق دینی است، وقتی جوان و نوجوان ما پروردگار را شناخت، جمال و زیبایی حضرت حق را درک کرد، این شناخت و این معرفت از ذات وجود مبارک حضرت و زیباییهای دین و مقام نبوت و ائمه(ع) همراه با شناخت زیباییهای قانونهای الهی باعث میشود، جوانان و نوجوانان ما براساس این شناخت، عشقی نسبت به حضرت حق و دین حاصل شود، وقتی عشق بروز کرد، در عمل هم ظهور و بروز میکند. بنابراین باید با ابزار روز سطح معرفت بالا برد، آنچه وظیفه نهادهای فرهنگی مانند سینما، تئاتر، تلویزیون، روزنامهها، رسانهها و فعالان فرهنگی است اینکه امکان ظهور معرفت در سطوح مختلف سنی با زبان خودشان بالا ببرند.
/خ
منبع:فارس
کد مطلب: 238786
آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/238786/