تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۰
 
یادداشتی بر کتاب «ایران جوان بمان»؛

ایران جوان بمان!

Share/Save/Bookmark
ایران جوان بمان!
 
«ایران جوان بمان» فتح‌بابی مناسب در راستای فرهنگ‌سازی برای افزایش فرزندآوری است. به نظر می‌رسد این کتاب برای تمام اقشار، از فرهیخته گرفته تا مخاطب عام، متشرع تا کم‌توجه، ولایت‌مدار تا احیاناً بی‌تفاوت و منطقی تا احساسی، حرف برای گفتن دارد.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: کتاب «ایران جوان بمان»، نوشته‌ی محسن عباسی ولدی، توسط انتشارات جامعه الزهرا به چاپ رسیده و منتشر شده است. این کتاب در ۳۱۹ صفحه به‌طور مبسوط به مبحث داغ این روزها، که همانا پیری جمعیت ایران است، میپردازد.

درباره‌ی مؤلف

محسن عباسی ولدی، همان روحانی آشنای برنامه‌ی گلبرگ است؛ برنامهای که حالا پس از گذشت چند سال، جای خود را در بین مخاطبان پیدا کرده است و ظهرهای پنج‌شنبه بسیاری از خانوادهها منتظر دیدن برنامهای هستند که دغدغه-های آنان را مطرح میکند.

ایشان تحصیلات حوزوی خود را تا سطح ۳ ادامه داده و کارشناس ارشد فقه و حقوق هستند. آقای عباسی تألیفات زیادی چه در حوزه‌ی داستان و ادبیات و چه در حوزه‌ی معارف اسلامی دارند که اکثراً توسط انتشارات جامعهالزهرا و بوستان کتاب عرضه شده است.[۱]

آقای عباسی ولدی در رادیو نیز برنامهای مستمر با نام «پرسمان خانواده» دارند و کتاب حاضر مجموعه‌ی سخنان ایشان طی جلسات این برنامه و همچنین پرسشهای مردم است.

درباره‌ی کتاب

همان‌طور که در سطور پیشین آمده است، کتاب «ایران جوان بمان»، که حاصل بیست‌ویک جلسه برنامه‌ی «پرسمان خانواده» در رادیو معارف است، از محدود حرکتهای فرهنگی در زمینه‌ی این موضوع، به‌خصوص در حوزه‌ی نشر است. نویسنده در این کتاب سعی کرده که به مسئله‌ی بحران جمعیتی کشور، نگاهی همهجانبه داشته باشد. در این کتاب، هم به مباحث مادی چون کوچک بودن آپارتمانها و مشکلات معیشتی توجه شده و هم مباحث معنوی و مسائل فرهنگی و جو فرهنگی غالب، چون زشت دانستن تعداد زیاد فرزندان، تا حدی بررسی شده است و حتی در قالب پرسش و پاسخ با خانم دکتر لباف، فوق‌تخصص زنان و زایمان، مباحث پزشکی چون بارداری پس از ۳۵ سال و... نیز در کتاب گنجانده شده است.

با توجه به هشدار مقام معظم رهبری درباره‌ی ترکیب جمعیتی ایران و تأکید بر فرزند بیشتر، لزوم تبیین این هشدار بسیار به چشم می‌آید. در این مورد هیچ چیزی مؤثرتر از فرهنگ‌سازی نیست. کتاب، رادیو، تلویزیون و به‌طور کلی رسانه، به‌عنوان مقوله‌های فرهنگ‌ساز و مؤثر در سبک زندگی مردم، بهتر از هر عنصر دیگری می‌توانند جان و قلب مردم را از این شعار پر کنند.

شیوه‌ی کتاب، پرسش و پاسخ است. به‌گونهای که سرفصلها به‌نوعی یک سؤال یا شبهه و یا تذکر هستند که در ادامه، آقای عباسی به هر کدامشان پاسخ جداگانه دادهاند و نکات زیادی را برشمردهاند. همین شیوه باعث
با توجه به هشدار مقام معظم رهبری درباره‌ی ترکیب جمعیتی ایران و تأکید بر فرزند بیشتر، لزوم تبیین این هشدار بسیار به چشم می‌آید. چنان‌که طی سالیان سال، شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در زبان و سپس زندگی مردم جاری شد. حال لازم است شعار «فرزند بیشتر» عملی شود. در این مورد هیچ چیزی مؤثرتر از فرهنگ-سازی نیست. کتاب، رادیو، تلویزیون و به‌طور کلی رسانه، به‌عنوان مقولههای فرهنگساز و مؤثر در سبک زندگی مردم، بهتر از هر عنصر دیگری میتوانند جان و قلب مردم را از این شعار پر کنند.
نزدیکی هرچه بیشتر عموم مخاطبان با اثر است. گویی نویسنده حقی مضاعف برای مخاطب قائل شده است.
از سرفصلهای این کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

- آیا فکری برای اشتغال فرزندان آینده کردهاید ؟

- آیا شما با رفاه مخالفید؟
- همسرم حوصله ندارد!
- بچهدار شدن با وجود اختلافات زناشویی
- بالا رفتن سن ازدواج
- جایگاه فرزندآوری در اسلام چیست؟
- با مسئولان حرف بزنید، نه با مردم!
و...

در بخش حرفهای پایانی، نویسنده سخنانی را خیلی خودمانی با مردم، دست‌اندرکاران فرهنگی، مجلس و دولت، رسانه-ها و جوانان حزبالهی مطرح میکند که جالب توجه است و در ادامه، سخنان مقام معظم رهبری درباره‌ی جمعیت در ضمیمه‌ی ۱، مصاحبه با دکتر لباف در ضمیمه‌ی ۲ و همچنین اطلاعات آماری در ضمیمه‌ی ۳ آورده شده است.

تجربه نشان داده که بسیاری از مخاطبان دیداری و شنیداری صداوسیما مایل‌اند تا متن مکتوب برنامههای آموزشی را در اختیار داشته باشند. از همین رو، کتاب «ایران جوان بمان» با قلمی نزدیک به گفتار، نیاز آن دست از مخاطبان را برآورده میکند.

در اصل، «ایران جوان بمان» با مقدمهای احساسی، از ابتدا شما را با مفهوم پیری جمعیت آشنا کرده و در ادامه با پرسش و پاسخ و همچنین ارائه‌ی آمار، عقل شما را نیز درگیر میکند. به نظر میرسد آقای عباسی سعی کرده تمام درها را به سمت نه گفتن مخاطب به فرزندآوری ببندد و او را با عقل و وجدانش درگیر کند که یا در زندگی خود به کار بندد و یا دست‌کم با طرح این مباحث، دیگرانی را آماده سازد.

فرزند بیشتر، رسالت ملت ایران

«ایران جوان بمان» فتح‌بابی مناسب در راستای فرهنگسازی برای افزایش فرزندآوری است. به نظر میرسد این کتاب برای تمام اقشار، از فرهیخته گرفته تا مخاطب عام، متشرع تا کم‌توجه، ولایت‌مدار تا احیاناً بیتفاوت و منطقی تا احساسی، حرف برای گفتن دارد. کتاب برای همه است، بستگی دارد که کدام صفحه و بخش را بخوانید. مقدمه‌ی احساسی کتاب قطعاً عدهای را مجبور میکند که از آن گذر کرده و به متن اصلی کتاب برسند و در عوض عدهای را مصرانه پای کتاب مینشاند و آن‌ها را مطمئن میکند که مشغول مطالعه‌ی یک کتاب فرهنگی دلخواه هستند.

در ادامه، در صفحات اول، حجم بالایی از آمار وجود دارد که ممکن است مخاطب عام را دلزده و مخاطب خاص را بیشتر درگیر کتاب کند. مخاطب با سؤالاتی که فردی شبیه خودش آن‌ها را پرسیده همراه شده و منتظر می‌شود تا پاسخ مناسبی دریافت کند که میتوان گفت در بعضی موارد قطعاً پاسخ قانعکنندهای خواهد یافت. سؤالات هم که تمام می-شود، سخنانی دلسوزانه و خودمانی با افرادی که به‌نوعی بیشتر درگیر و تأثیرگذارند بیان میشود. این دست صحبتهای شاید به‌نوعی وعظگونه هم به مذاق بعضی مخاطبان خوش می‌آید. مخاطبان ریش‌سفیدی که عده‌ی زیادی از آنان حرفشنوی دارند. او در مقدمه‌ی کتابش این‌چنین نوشته است:

«عزیز دلم ایران! ما فرزندان جوان توییم که همیشه به نام تو بر دیگران فخر فروخته و با پرچمت در همه‌ی عالم، دور پیروزی زدهایم. اندیشمندان ما میگویند اگر جوانان این مرزوبوم میخواهند ایرانشان همیشه جوان بماند، باید بر فرزندانشان بیفزایند و این برای ما میدان جدید مبارزه است. مبارزه که همیشه با توپ و تفنگ نیست. امروز میدان مبارزهمان پشت پا زدن به رفاهی است که بدان خو کردهایم.»

به‌طور کلی، نویسنده سعی کرده تا تمام موانع موجود برای فرزندان بیشتر را (تا جایی که میتواند) از سر راه مخاطبان بردارد. حتی نظر و تأیید پزشک هم راجع به عدم مشکل در بالا بودن سن برای بارداری در ضمایم آورده شده است، اما بیشتر دلایل و پاسخها دینی هستند. البته با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی کشورمان، باید هم صبغه‌ی دینی کتاب بیشتر باشد. ایران نام جمهوری اسلامی را بر خود نهاده و پوشش بسیاری از بانوان این سرزمین، پوشش حضرت زهرا (س) است. بدیهی است که محصولات فرهنگی باید مطابق با ذائقه‌ی مردمی دین‌دار باشد. حال آنکه این محصولات اعم از فیلم، سریال، بازیهای رایانهای، کتاب و... چقدر این ویژگی را دارند، بماند!

عقل یا نقل؟ مسئله‌ دین است!

یکی از دستاوردهای کتاب، بیان بیپرده و صریح مباحث دینی است و یا در کلام بهتر، نویسنده تکلیف خود را روشن کرده و مباحث را به دین پیوند زده است. او با این ادعا که دین و کلام قرآن و اهل‌بیت بالاترین عقلانیت است، در پاسخ به بعضی پرسشها، از قرآن و معصومین مدد گرفته است. در صفحه‌ی ۸۸ تا ۹۰، در پاسخ به انتقاد فردی که گفته «چرا واقعیت را قبول نمیکنید؟ من وقتی خواستم پوشک بگیرم بگویم تقوا میدهم و...» چنین آمده است:

«کاش این منتقدین محترم میگفتند که منظورشان از عقل و علم چیست؟ تا ما بدانیم عقلانی حرف زدن به چه معناست. مگر حرفی عاقلانهتر از حرف خدا و
نویسنده در این کتاب سعی کرده که به مسئله‌ی بحران جمعیتی کشور، نگاهی همه‌جانبه داشته باشد. در این کتاب، هم به مباحث مادی چون کوچک بودن آپارتمان‌ها و مشکلات معیشتی توجه شده و هم مباحث معنوی و مسائل فرهنگی و جو فرهنگی غالب، چون زشت دانستن تعداد زیاد فرزندان، تا حدی بررسی شده است.
اهل‌بیت (ع) هست؟ آیات قرآن سخن خداوندی است که خالق عقل است... مگر علمی که شما میگویید چیزی جز شناخت قانونهایی است که در این عالم وجود دارد؟ ما هم معتقدیم که باید علمی حرف زد و زندگی کرد... چرا باید این اندازه میان عقل و دین فاصله بیندازیم که احساس کنیم، جایی که حرف از دین هست، سخنی از عقل نیست؟»


آقای عباسی ولدی در ادامه‌، احادیثی از ائمه‌ی معصوم درباره‌ی عقل و دین ذکر کرده‌اند و همچنین در راستای اثبات لزوم توجه به غیب و عدم توجه علم غربی به برخی قوانین معنوی، مثالهایی آوردهاند. البته همان‌طور که در سطور پیشین ذکر شد، این صبغه‌ی دینی کتاب، مانعی برای ارائه‌ی آمار و بحث علمی همراه با عدد و رقم درباره‌ی وضعیت فعلی و آینده‌ی جمعیت ایران نشده است.

شاید بتوان گفت از دیگر دستاوردهای کتاب، احساس نزدیکی هرچه بیشتر مردم با دولت است. نویسنده در جای‌جای کتاب، به اشتباه مدیریتی در اجرای برنامه در راستای عملی ساختن شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» اذعان داشته است. این صداقت (نزد مردم اعتراف) پسندیده است و اطمینان مخاطب را نسبت به مطالب کتاب بالا میبرد. البته با نگاهی بدبینانه هم میتوان به این مسئله پرداخت که با توجه به سیاق متن، چندان صائب نیست. نویسنده جز در یک مورد، نام شخص خاصی را مبنی بر مقصر بودن نمیبرد، اما تأکید میکند که در سال ۷۱ به هدفی که قرار بود چند سال بعد برسیم، رسیده بودیم. از این رو لازم بود که از سال ۷۱ به بعد، تأکیدی بر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» نشود تا ترکیب جمعیتی سالمی داشته باشیم.

او این‌گونه مینویسد: «برخی معتقدند به جهت نبود یک نهاد رصدکننده‌ی راهبردی جمعیت، نظام از روند سریع کاهش جمعیت عقب ماند، اما باز هم تکرار میکنم که اشتباه بزرگ ما آن بود که برای حل یک مشکل مقطعی، به‌گونهای تبلیغ کردیم که به‌طور کلی فرزند زیاد داشتن تبدیل به یک ضدارزش شد. فرزند زیاد هم در این تبلیغات بیش از دو فرزند اعلام شد.» (ص ۴۷)

حرف آخر

با توجه به اینکه مبنای کتاب بیشتر بر پرسش و انتقادات مردم بوده است، احتمال مغفول ماندن زوایایی از مسئله‌ی جمعیت بالاست. برای مثال، در بخش مصاحبه با خانم دکتر لباف، بر این مطلب تأکید شد که بارداری در سنین بالا مشکل خاصی ندارد، اما این فقط جنبه‌ی پزشکی بحث است. لازم است به مسائل تربیتی هم اشاره شود. فاصله‌ی سنی زیاد پدر و مادر با فرزند میتواند بستر مشکلات متعددی باشد و...

با نگاهی کلی، «ایران جوان بمان» میتواند کتاب مفیدی برای کمک به حل بحران جمعیتی کشور باشد. «ایران جوان بمان» از اولینهاست و باید گامهای بلندتری در این زمینه برداشته شود.

اما همان‌طور که در کتاب هم به‌درستی اشاره میشود، توجه به این نکته ضروری است که در روند نهادینه کردن یا فرهنگ شدن مقولهای، باید دقت کرد که تبلیغات حول آن مقوله چگونه است. بینش پشت‌پرده‌ی تبلیغات بسیار اهمیت دارد. هدف وسیله را توجیه نمیکند. مبادا که در راستای تبلیغ فرزند بیشتر، اقشاری از جامعه دچار سرخوردگی شده و منع شوند.

بدیهی است همان‌طور که شعار فرزند کمتر جا افتاد، شعار فرزند بیشتر هم هضم خواهد شد. اما مهم این است که هر فرد به نوبه‌ی خود در روند نهادینه شدن این شعار تلاش خود را انجام دهد. اگر بحث جمعیت نقل مجالس مردم شود، خود‌به‌خود نیمی از راه طی میشود. اکنون جای خالی تبلیغات فرهنگی در این مورد محسوس است. تلاشها در حوزه‌ی نشر نیز باید تا جایی ادامه یابد که قشر فرهیخته‌ی جامعه متقاعد شوند. متقاعد شدن آنان مساوی با متقاعد شدن بسیاری از زیرگروههای این افراد است.

لازم است همه به این باور برسیم که ایران باید همیشه نیروی جوان زیادی داشته باشد؛ چراکه اهداف بلندی را برای خود ترسیم کرده است.

پی نوشت ها :

[۱].http://www.abbasivaladi.ir/

*مریم معیری؛کارشناس مسائل فرهنگی  


کد مطلب: 230240