پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی:هجمهها علیه تصمیم اخیر شهرداری تهران مبنی بر تفکیک جنسیتی نیروی کار به حدی رسید که این روزها شاید کمتر کسی به سیاسی بودن این هجمهها اذعان نداشته باشد.
به راستی آیا اقدامی فرهنگی که در راستای یک مقوله فرهنگی وسیعتر صورت گرفته، شایسته برخوردی سیاسی گونه است؟
کرامت وجودی زن و احترام به این مخلوق الهی، یکی از کلیدواژههی بی بدیل اسلام در سالهای متمادی به شمار میرفته است و هم اکنون نیز کسی نتوانسته خلاف این امر را به اثبات برساند.
حفاظت از ناموس طی تاریخ در اذهان عمومی، یکی از ویژگیهای مردان مسلمان و خصوصا مردان ایرانی بوده و هست.
جالب اینجاست که طرح مسائل حاشیهای در خصوص بحث تکریم زن و قائل شدن ارزش برای آن، از اصول پیشی گرفته و تاجایی دستمایه برخی احزاب و جریانهای سیاسی قرار میگیرد که به نوعی نادانسته آب در آسیاب دشمنان دین میریزد.
طرح سرفصلهایی چون «جداسازیها همیشه بدون رجوع به نظر بانوان»، «سیاستهایی برای فرستادن زنان به خانهها و تولیدمثل بیشتر»، «تمسک به غیرت بازگشت مدیریت جامعه است به دوران قاجار»، «فرستادن زنان به کنج خانهها» و مواردی از این دست، آیا هدفی به غیر از سیاهنمایی در اقدام تحسینبرانگیز شهرداری تهران دارد؟
صدایی که امروز از اردوگاه اصلاحطلبان و رسانههای نزدیک به دولت و دولتهای سازندگی و اصلاحات به گوش میرسد، مگر نتیجهای به غیر از وضیت حجاب امروزی جامعه داشته است؟ عنوانهایی چون «این تفکیک سازیها سردراز دارد!» و «قصه تفکیک جنسیتی در ایران موضوع تازهای نیست»، مواردی است که در این سالها زیاد به گوش میرسد.
باید اذعان داشته که بله، ما هم عقیده داریم که این رشته سر دراز دارد؛ سیاسی شدن مباحث فرهنگی در کشور برای رسیدن به هدف مطلوب، یکی از کارویژههای برخی از جریانها و گروههای سیاسی در کشور است که در طول تاریخ انقلاب هم این را ثابت کردهاند.
به نظر میرسد در چنین مواردی بیش از هر چیز، جامعه مورد بحث باید در این زمینه نظر خود را اعلام کند؛ آیا کلیت زنان مسلمان و مقید ایرانی، با ایجاد محیط اختصاصی برای زنان در محیط کار موافقند؟ استقبال زنان از ایجاد محیطهای اختصاصی چیه میزان است؟ زنانی که امروز از این محیطهای اختصاصی ایجاد شده استفاده مینمایند، چرا این محیط را ترجیح میدهند؟
اینها همه سوالاتی است که پاسخ یک زن مسلمان معتقد به چارچوب اسلام برای آنها، محدودهای مشخص دارد.
کذشته از همه اینها، میشود گفت که بر کسی پوشیده نیست که تاثیرگذاری زنان در اداره و تعالی کشور در سالهای بعد از انقلاب اسلامی چه میزان پیشرفت داشته است؛ رشد علمی زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران، فعالیتهای اجتماعی زنان در نظام جمهوری اسلامی و تأثیر انقلاب اسلامی بر ارتقاء جایگاه زنان در جامعه بیش از هر چیز مهر تاییدی بر این مدعاست.
از طرفی علم جامعهشناسی که این روزها دیگر بر اصول اولیه غرب مابانه خود پایبند نمانده اذعان میکند که اشتغال زن در جوامع امروزی، در کنار دیگر ویژگیها، چه آسیبهایی را میتواند داشته باشد؛ تأثیر اشتغال زنان بر روابط زناشویی، تربیت فرزندان، استحکام بنیان خانواده، تداوم نسلها نیز ویژگیهایی است که گویای این مهم است.
این در حالیست که اسلام به هیچعنوان در هیچ برحهای مخالف حضور زنان در جامعه و فعالیتهای اجتماعیشان نبوده است، البته تاکید اسلام بر عدم وظیفه زن مبنی بر تامین مخارج خانواده سرجای خود است اما نگاه مثبت اسلام به حضور و فعالیتهای اجتماعی زن در کنار رعایت برخی نکات، به هیچ وجه قابل نادیده گرفتن نیست؛ رعایت حدومرزهای اخلاقی، توجه به عدم آسیب خوردن به بنیان خانواده، توجه به عدم آسیب خوردن به روابط زناشویی و توجه به عدم لطمه خوردن به تربیت فرزندان، از شروطی است که اسلام در کنار حضور زن در اجتماع مطرح میکند.
با همه اینها به نظر میرسد که حرف این روزهای برخی منتقدین اقدام شهرداری تهران که در راستای ترویج عفاف و حجاب قدم برداشته است، بیش از اینکه بخواهد رویکرد انتقادی داشته باشد، از دیدگاه تمسخر و کنایه به این موضوع برخورد میکنند.
با این همه از این عدهای که غیرت دینی را مورد تمسخر قرار دادهاند میشود پرسید که تمسک به غیرت، با بازگشت به به مدیریت دوران قاجار محقق میشود؟ آیا بیغیرتی نشانه پیشرفت است؟
/خ
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران:: امیرمحمد بهشتآئین