پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: دو تن از کارشناسان برجسته این اندیشکده در گزارشی معتقدند سیاستهای آمریکا در سوریه و عراق تاکنون نتیجه مثبتی به همراه نداشته و اوباما به دنبال نقطه تحولی در سیاستگذاری خود در قبال این کشورها است که برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته اپوزیسیون میانهرو سوری یکی از نقاط تحول است. آنها در ادامه نقاط قوت و ضعف این برنامه را مورد بررسی قرار میدهند.
تصمیم دولت اوباما در ماه ژوئن مبنی بر در خواست کمک ۵۰۰ میلیون دلاری از کنگره برای آموزش و تجهیز عناصر مورد بررسی اپوزیسیون مسلح سوریه نشان از نقطه تحولی در سیاست گذاری آمریکا در قبال خاورمیانه دارد. این درخواست در پی برخی شکستهای عمده آمریکا در سیاست گذاری در این منطقه مطرح شد؛ از جمله موفقیت حکومت بشار اسد در تغییر موقعیت به ضرر اپوزیسیون مسلح، افزایش احتمال بقای حکومت اسد و تصرف بخشهای وسیعی از شرق سوریه و شمال عراق توسط دولت اسلامی عراق و شام (داعش) طی چند وقت اخیر، که این گروه میتواند از این فرصت برای نقطه شروعی برای حرکت به سمت بغداد استفاده کرده، اردن و عربستان سعودی را تهدید نموده و حملات تروریستی را در خارج از مرزها اجرا کند.
تاکنون، حمایت مرگبار آمریکا از اپوزیسیون سوری به آموزش و تجهیز اندک و مخفی محدود شده بوده است. برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته میتواند آمریکا را قادر سازد تا با تغییر توازن نظامی در اپوزیسیون- میان گروههای میانهرو و افراطی- و میان اپوزیسیون و حکومت اسد، رفتار یا حتی نتیجه جنگ را شکل دهد. این برنامه همچنین چشم اندازی را پیرامون جلوگیری از پیشرویهای داعش در عراق و سوریه ارائه میدهد و از پیروزی حکومت در سوریه ممانعت به عمل میآورد که چنین پیروزی آسیبی جدی برای منافع آمریکا خواهد بود.
در سایه تأثیر بیثبات کنندگی درگیری سوریه بر خاورمیانه بزرگتر، خطراتی که برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته ممکن است در برداشته باشد، احتمالاً در مقایسه با هزینههای آشکار سیاستی که دولت تاکنون در پیش گرفته است، محدود و اندک باشد.
اهداف برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته
بعید است اپوزیسیون میانهرو سوری برنده میدان باشد و آمریکا به طور قریب به یقین قصد ندارد جنگ داخلی سوریه را، حداقل نه به این زودی، پایان دهد. اما اینها نباید معیارهایی باشند که ارزش و سودمندی برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته براساس آنها سنجیده شود.
چنین برنامهای میتواند آمریکا را قادر سازد که منافع حیاتی خود را تضمین کرده و برخی تأثیرات منفی جنگ داخلی سوریه را بدون دخالت مستقیم کاهش دهد. مخصوصاً، این برنامه آمریکا را قادر میسازد که:
- اپوزیسیون میانهرو را به عنوان جایگزینی برای گروههای اپوزیسیون جهادی سلفی و احتمالاً برای حکومت اسد تقویت کند.
-حکومت اسد را میان دو انتخاب قرار دهد؛ درگیری خانمان برانداز و بیپایان و راه حلی دیپلماتیک.
-ادامه فشار بر حکومت اسد، حزب الله و ایران برای بازدارندگی آنان از ماجراجویی.
-اجبار داعش به کاهش نیروی خود در عراق به منظور مقابله با چالش پیش روی موقعیت آن در سوریه و بدین وسیله، افزایش فشار بر دولت نوری مالکی.
-اثبات هزینههای سیاستهای منطقهای سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به ایران و اینکه آمریکا از منافع حیاتی خود دفاع خواهد کرد حتی در حالیکه در مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران شرکت کرده است.
حتی اگر اپوزیسیون میانهرو قادر به انجام کاری بیش از آنچه اکنون در حال انجام دادن است، نباشد، میتواند فشار بر حکومت اسد را حفظ کرده و نیروهای ایرانی، حزب الله و حتی متحدان شیعه عراقی او را مهار کند و به این طریق، توانایی آنها را برای شرکت در فعالیتها یا ماجراجویی در سایر نقاط محدود نماید.
اگر اپوزسیون میانهرو، تواناتر از قبل ظاهر شود، برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته میتواند برای فشار بر حکومت به منظور تجدید نظر در امتناع خود از راه حلی دیپلماتیک برای جنگ داخلی بسط پیدا کند و اهداف آن تعدیل و تنظیم شود. اگر حکومت اسد هنوز برای مذاکره تمایلی نشان ندهد و اپوزیسیون میانهرو در نگهداری و مدیریت سودمند مناطق آزاد شده، از خود توانایی و لیاقت نشان دهد، آنگاه جابجایی حکومت ممکن است به گزینهای قابل دوام تبدیل شود.
در آخر، اگر اپوزیسیون میانهرو قادر به برآورده ساختن هیچ یک از این انتظارات نباشد، این برنامه میتواند محدود شده یا از میان برداشته شود؛ هرچند برای دولت دشوار است که پس از تقویت این اپوزیسیون حمایت خود را از آن بردارد.
اجزای برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته
یک برنامه پیشرفته باید اپوزیسیون میانهرو با انتقال تسلیحات و تجهیزات تقویت کرده و آموزش پیشرفتهتری را در اختیار آن بگذارد و توانمندیهای فرماندهی، کنترل، ارتباطات، اطلاعات و لجستیکی آن را از طریق مکانیسم همیاری یکپارچه بهبود بخشد:
- کمک مرگبار: سلاحهای بیشتر و متنوعتر، مخصوصاً خمپارهها، توپخانه و سلاحهای ضدزرهی- از جمله توپ بدون لگد، آرپیجی و موشکهای هدایت شونده ضد تانک- توپخانه ضد هوایی و شاید تعداد کمی سیستمهای پدافند هوایی دوش پرتاب برای افراد باتجربه و آموزش دیده، به همراه کمپین اطلاعاتی قوی که دستاوردهای آنان را بزرگ نمایی میکند.
- آموزش: دستور العمل بسیار پیچیدهتر در به کارگیری سلاحها و تاکتیکهای یگانهای کوچک، یعنی کمینهای پیچیده، حمله به مواضع تقویت شده، یورشهای خمپارهای یا توپخانهای و کمینهای ضد هوایی. آموزش بهتر در استفاده از توپخانه ضد هوایی میتواند محدودیت در تأمین سیستمهای پدافند هوایی دوش پرتاب را جبران کند.
فرماندهی، کنترل، ارتباطات و اطلاعات (سی ۳آی): چنین کمکی توانایی اپوزیسیون را برای طراحی و هماهنگی عملیاتهای در سطوح منطقهای و ملی افزایش میدهد و نیز نقاط آسیب پذیر حکومت را شناسایی و از آنها استفاده بهینه میکند و هشدار قبلی مورد نیاز را در مورد عملیاتهای نظامی حکومت اسد اعلان میکند.
لجستیک: وسایل نقلیه بیشتر، توانمندی تعمیر و نگهداری، مواد جنگی بیشتر، از جمله مهمات، غذا، تدارکات دارویی و قطعات یدکی، و یک سیستم یکپارچه لجستیک که این امکان را برای اپوزیسیون فراهم میکند که براساس نیازهای عملیاتی، حمایت از گروههای تشکیل دهنده را اولویت بندی نماید.
مکانیسم همیاری یکپارچه: برنامه آموزش و تجهیز فاقد اتحاد و همبستگی، که در آن، حامیان مختلف برای گروههای متفاوت از طریق کانالهای جداگانه تسلیحات تأمین میکنند، تجزیه و از هم گسستگی اپوزیسیون را افزایش میدهد؛ تلاشی یکپارچه دست کم تضمین خواهد کرد که مکانیسم همیاری مشکل را پیچیدهتر نمیکند.
همیاری نظامی، چنانکه پیشتر ذکر شد، ضروری است، اما شرط کافی برای موفقیت نیست. برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته باید رویکردی جامع داشته باشد که توانمندیهای اطلاعاتی و سیاسی اپوزیسیون را تقویت میکند، در حالیکه مانع استخدام نیرو توسط گروههای جهادی سلفی میگردد:
سازمان سیاسی: شورش در وهله اول قالب سیاسی نبرد است و آمریکا باید به اپوزیسیون میانهرو کمک کند تا سازمان سیاسی جامع و معتبری را تشکیل دهد که بتواند با اپوزیسیون نظامی همکاری کرده، مانع سربازگیری گروههای اپوزیسیون افراطی شده و مناطق آزاد شده را به خوبی اداره نماید.
فعالیتهای اطلاعاتی: جنگ روانی و تبلیغاتی در شورش بسیار تعیین کننده هستند. به این منظور، آمریکا باید وجهه اپوزیسیون میانهرو را بهبود بخشیده و دستاوردهای نظامی آن را بزرگ نمایی کند تا به استخدام نیروی آن کمک کرده و گروههای اپوزیسیون افراطی را از اعتبار ساقط نموده و با ایجاد آگاهی در مورد جنبش نظامی روبه رشد و پیروزی اجتناب ناپذیر، روحیه حکومت اسد را تحلیل برد.
قطع جذب نیرو توسط افراطگرایان: تلاش برای تقویت اپوزیسیون میانهرو باید با تلاش برای کاهش جریان مبارزان به گروههای اپوزیسیون افراطی همراه شود و این امر با مقابله با رادیکالیزه شدن جوامع سوری و ممانعت از ورود مبارزان سنی خارجی به سوریه میسر میشود. با این حال، قلمرو گسترده این مشکل، چالشهای بسیار دشوار و سختی را ایجاد میکند.
سایر فعالیتها
در حالیکه برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته ممکن است به عنوان گزینهای مستقل با موفقیت مواجه شود، فعالیتهای توانمند ساز مختلف میتوانند برای افزایش شانس موفقیت اپوزیسیون همافزایی کنند. برخی از این فعالیتها نیازمند دخالت نظامی مستقیم آمریکا هستند و از این روی، خطر بزرگتری را برای آمریکا به دنبال دارند، هرچند ممکن است نتیجه نهایی بسیار مطلوبتری را به دست دهند.
این فعالیتها عبارتند از:
- عملیاتهای سایبری و تحریمهایی که دارایی اعضای داخلی اصلی حکومت را نشانه میگیرند تا تنشهای در داخل حکومت و میان حکومت و حامیان آن تشدید شود.
- واحدهای مشترک اطلاعات، برنامه ریزی و عملیاتی به منظور افزایش کارایی نیروهای اپوزیسیون میانهرو.
- حمایت اطلاعاتی، تجسس و شناسایی و سایر انواع حمایت برای تسهیل حملات اپوزیسیون علیه پایگاههای هوایی، نقاط ذخیره و تدارکات و خطوط ارتباطی حکومت به منظور قطع عملیاتهای تدارکات رسانی مجدد دولت اسد.
- تعداد اندکی از مشاوران نیروهای ویژه آمریکا برای افزایش کارایی نظامی اپوزیسیون میانهرو.
- حملات هوایی با هواپیماهای بدون سرنشین یا با سرنشین به مواضع داعش در سوریه یا عراق، که شاید توسط کنترل کنندگان جنگی نیروی هوایی آمریکا در میدان با نیروهای اپوزیسیون سوری راحتتر صورت گیرد.
منطقه پرواز ممنوع گسترده یا محدود در مناطقی که پرسنل آمریکایی مشغول فعالیت هستند و جایی که پوشش پدافند هوایی سبک بوده یا تقریباً به راحتی آسیب میبیند.
برای در نظر گرفتن نقش نظامی مستقیمتر، واشنگتن باید منافع احتمالی را در مقابل خطرات مأموریت تدریجی، تشدید تنش و قرار دادن ثروت باد آورده غیر عمدی در اختیار داعش را تعدیل نماید.
مدیریت خطر
برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته خطرات مختلفی را در بردارد:۱. خطر مربوط به اعتبار یا مربوط به عملیات، در صورتی که تسلیحات تأمین شده توسط آمریکا در جرایم جنگی مورد استفاده قرار گیرد یا به گروههای افراطی خشونت طلب منتقل شود؛ ۲. خطراتی که متوجه مربیان آمریکایی است که در کشورهای همسایه مستقر هستند و احتمال دارد توسط وکلای حکومت مورد حمله قرار گیرند؛ ۳. خطرات سیاسی از جمله احتمال تأثیر و نتیجه معکوس- مثلاً برنامه آموزش و تجهیز پیشرفته ممکن است به طور ناخواسته منجر به تقویت افراطگرایان شود- و تشدید تنش توسط سوریه، حزب الله یا ایران.
در حالیکه در بیان برخی از این خطرات اغراق شده است - مثلاً سوریه، حزب الله و ایران به شدت متعهد بوده و واکنش آنها به حمایت گسترده آمریکا از اپوزیسیون احتمالاً محدود باشد- و برخی از این خطرات را نیز میتوان مدیریت نمود- مثلاً سیستمهای پدافند هوایی دوش پرتاب را میتوان به طور تدریجی و در تعداد پایین فراهم کرد- اما یک سری خطرات را نمیتوان کنترل کرد- مثلاً اهرم فشار آمریکا بر اپوزیسیون، حتی در بهترین شرایط، محدود خواهد بود. بنابراین، قانون تبعات ناخواسته همچنان پابرجا خواهد ماند.
اما سیاستی که تاکنون توسط واشنگتن دنبال شده است نیز هزینههای بسیار سنگینی در پی داشته است؛ قطب بندی فرقهای و ایجاد بیثباتی در خاورمیانه، رشد نفوذ ایران در منطقه و موفقیتهای اخیر داعش در عراق. بنابراین، این تصمیم برای افزایش حمایت از اپوزیسیون میانهرو دست کم یک قدم به سوی توقف افول موقعیت آمریکا در خاورمیانه و معکوس کردن برخی گرایشهای منفی و تحولات برمیدارد که از سال ۲۰۱۱ منافع آمریکا را در منطقه و سایر نقاط تحلیل بردهاند.
الف