ترفند برای معرفی یک خمینی(ره) تعاملگر با غرب!
14 خرداد 1393 ساعت 13:03
اثبات میزان پیروی و وفاداری به خط و راه امام، شده است ارزش و معیار عزت و اعتبار نزد مردم؛ درست خلاف آرزوهای زخمخوردگان داخلی و خارجی از امام راحل و تمام تلاشهایی که برای تخریب ایشان و به موزه بردن تفکراتش کردند.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی:خمینی بزرگ در قلب یک یک مردمان این سرزمین و بیشک در سینه بسیاری از مستضعفان عالم، اسطوره و روز به روز بلندمرتبهتر شده است؛ طوری که تمام سیاسیون و فعالان عرصههای مختلف به این یقین رسیدهاند که اعتبار و منزلتشان نزد مردم، با میزان نزدیکی به تفکرات امام راحل و پیروی عملی از آنها، رابطه مستقیم دارد؛ آنان به درستی دریافتهاند که انحراف از مسیر پیر جماران، حکم پایان عمر سیاسیشان را دارد.
همگان این قاعده حقیقی را بشدت باور دارند، زیرا به چشم خود نمونههای زیادی برای آن دیدهاند؛ از مرحوم منتظری، نهضت آزادی و جبهه ملی گرفته تا فراریان لندن و پاریسنشین و سران فتنه.
بر پایه این واقعیت است که اثبات میزان پیروی و وفاداری به خط و راه امام، شده است ارزش و معیار عزت و اعتبار نزد مردم؛ درست خلاف آرزوهای زخمخوردگان داخلی و خارجی از امام راحل و تمام تلاشهایی که برای تخریب ایشان و به موزه بردن تفکراتش کردند.
معیار روشنگرانه "پیروی از امام راحل" البته، عدهای از انقلابیون پشیمان را هم به دردسر و زحمت بسیار انداخته است. این طیف که گویا دست کم به برخی اصول اساسی خط امام(ره) باور ندارند، برای پوشاندن این واقعیت از نظر ملت، دست به یک تحریف بزرگ تاریخی زده و تمام داشتههای خود را از خاطرات و سابقه انقلابی گرفته تا همنشینی با منتسبان امام، برای همسو کردن پیرجماران با باورهای جدید خود بکار گرفتهاند.
خروجی این تلاش شده است: خمینیِ(ره) جریان غربگرا در مقابل خمینی(ره) وفاداران به خط انقلاب. این دو جریان به ویژه در سالهای اخیر تصویری متفاوت از امام راحل روایت میکنند.
حامیان هر یک از این جریان ها، خاطرات، گفتهها و دلایلی میآورند که امام، همین است که ما میگوییم! نتیجه روایت آنان از خمینی کبیر در واقع مهر تایید یا رد بر مواضع خود و رویدادهای کنونی بویژه در سپهر سیاست داخلی و خارجی کشور است.
جریان نخست که معتقد به تعامل با غرب است، با تراشیدن توجیهات اقتصادی و تفسیر به رای بخشی از اصول اساسی امام و انقلاب، چهره ای دیپلماتیک و تعاملگر از امام(ره) ارائه میکند.
البته این کاری بسیار سخت و طاقت فرساست چرا که مدعیان برای روایت یک امام تعاملگر در برابر غرب و زدن مهر تایید بر رویه امروز خود، کمترین سندی در دست ندارند جز خاطرات دونفره و درگوشی و تفسیر و تحلیلهایی دلخواه از سخنان امام. برای آنان هم روشن است که ضدیت امام با زورگویان و استکبار تفسیر و تاویل بردار نبوده و نیست. و البته این باور راسخ پیر جماران در راستای دفاع از حقوق ملت در مقابل جهانخواران بیرحم بود؛ که اگر این نبود بهترین ثروت و پستها را در عوض کنار گذاشتن خط مبارزه و مقاومت هدیه می گرفت.
اما جریان دوم که بر پیروی عملی از امام راحل اصرار دارد، بر این اعتقادند که بهترین معرف امام خود ایشان است. وصیت نامه سیاسی – الهی ایشان و ۲۲ جلد صحیفه نور، نسخه شفابخش خمینی بزرگ برای ملت است که جای تحریف و تفسیر سیاسی را بر خود بسته و اصل آن در دسترس همگان است.
مروری کوتاه بر تعدادی از محورهای کلیدی این نقشه راه، به روشنی نمایانگر صحت ادعاهای امروز دو جریان مذکور درباره نحوه مواجهه با غرب است که مذاکرات هستهای اکنون به نماد آن تبدیل شده است:
- ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمیشناسند. و در رأس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه «اسرائیل بزرگ»! آنان را به هر جنایتی میکشاند.
- ما در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم.
- ما در صدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم.
- راهی جز مبارزه نمانده و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا آمریکا را شکست.
- مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست. آنهایی که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند.
- آنهایی که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با پند و اندرز متنبه میشوند آب در هاون میکوبند.
- تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و استضعاف را چشیدهاند.
- جنگ ما جنگ عقیده است، جغرافیا و مرز نمیشناسد.
- شیشه حیات آمریکا در این کشور (ایران) شکسته است. ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.
- مسلمانان باید بدانند تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم است. هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه حفظ منافع حادثهای به وجود میآورند.
- ما تصمیم داریم پرچم لااله الاالله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزار درآوریم. ما هدفمان پیاده کردن بینالملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است کمربندها را محکم ببندید، هیچ چیز نکرده است.
این محورهای کلیدی پس از امام راحل، همواره مدنظر خلف صالح ایشان هم بوده است. رهبر معظم انقلاب همان دیدگاه سختگیرانه را در برابر دشمنان غربی ملت ایران دارند و اگر اکنون اراده نظام بر مذاکره -غیرخوش بینانه- با غربی هاست، هدف اصلی، تلاش برای احقاق حقوق ملت پای میز مذاکره است که اگر هم محقق نشد، دنیا به صراحت خواهد فهمید که مانع تفاهم، زورگویی غرب است.
اما در عین حال، مذاکره کنندگان کشورمان باید با باور به این نگاه امام و رهبری در پای میز مذاکره حاضر شوند و بدانند که نتیجه مذاکرات الزاما برداشته شدن تحریمها نیست و شاید بزرگترین دستاورد، اعلام مظلومیت ملت ایران و تایید دوباره زورگویی ابرقدرتها برای جهانیان باشد.
/خ
منبع:جهان
کد مطلب: 219748
آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/219748/