آلودگی محیط ارتباطی در جشنواره سیاسی فجر

6 اسفند 1392 ساعت 10:14

از سال‌های ۷۵ و ۷۶ به بعد سینما هیچ وقت نتوانسته مقابل کاهش مخاطبانش را بگیرد اما به موازات آن بدنه محدودی از مخاطبان فعالش را قوام داده و محیطی برای مخاطبانش فراهم کرده که آنها را از پیام‌های جهت‌دار انباشته می‌کند.


پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی :  وحید یامین‌پور در وبلاگ شخصی خود نوشت: سی و دومین جشنواره فیلم فجر به پایان رسید؛ می‌توان این رخداد ظاهراً فرهنگی را سیاسی‌ترین اقدام دولت یازدهم از ابتدا تا کنون تلقی کرد؛ اما واقعاً جشنواره فجر در منظومه معطوف به سلطه سیاسی چه نقشی را ایفا می‌کند؟

بر اساس اطلاعات و آمار ارائه شده توسط نهادهای فرهنگی، سرانه سینما رفتن ایرانیان از حدود ۱۵ دقیقه در سال فراتر نمی‌رود؛ به عبارتی هر ایرانی به طور متوسط هر ۶ سال یکبار به سینما می‌رود؛ توزیع فیلم‌ها در شبکه خانگی هم تحول زیادی در دیده شدن بسیاری از فیلم‌ها ایجاد نمی‌کند؛ در این وضعیت اگر یک فیلم تا مرز ۵۰۰ هزار بلیط بفروشد، یک فیلم پرفروش به حساب می‌آید.

بنابراین یک فیلم سینمایی بسیار پرفروش در بهترین حالتش از یک سریال متوسط تلویزیونی کمتر دیده می‌شود؛ اما با این وجود نباید مخاطبان فعال و پیگیر سینما را از دایره تحلیل کنار گذاشت.

سینما در یک لوپ و دایره بسته مخاطبان فعال قرار دارد؛ فیلم‌های سینمایی ظاهراً برای عموم ساخته می‌شوند ولی عموماً عده‌ای محدود به تماشای آن می‌نشینند؛ هم فیلم‌ها مخاطبانشان را انتخاب می‌کنند و هم مخاطبان بر اساس نام و شهرت فیلمسازان، فیلم‌هایشان را گزینش می‌کنند.

عموم مردم ایران حتی نام کارگردان‌های بین المللی ایرانی را نمی‌دانند ولی وقتی در دایره بسته سینما وارد می‌شوید اوضاع فرق می‌کند؛ از سال‌های ۷۵ و ۷۶ به بعد سینما هیچ وقت نتوانسته جلوی خلوت شدن سالن‌ها و کاهش مخاطبانش را بگیرد اما به موازات آن بدنه محدودی از مخاطبان فعالش را قوام داده است.

این بدنه محدود گرایش‌های شبه روشنفکری و غرب گرایانه آشکاری دارند؛ سبک زندگی‌شان مطابق فیلمسازان و هنرپیشه‌های محبوب شان تنظیم می‌شود و سلایق سیاسی شان متناسب با بیانیه سیاسی آنها ابراز می‌شود.

امروز سینماگران باهوش جریان شبه روشنفکری علی‌رغم ناامیدی از اثرگذاری بر مخاطبان عام، برای فعال‌تر کردن مخاطبان فعال‌شان برنامه‌ریزی‌هایی دارند؛ جشنواره یازدهم نشان داد سیاستگذاری سینمایی دولت یازدهم در راستای قوام بخشی بیشتر این بدنه محدود حرکت می‌کند؛ سیاستگذاران به دنبال ارتقای توانایی‌های ارتباطی مخاطبان فعال سینما هستند؛ چرا که به موازات بالا رفتن توانایی‌های ارتباطی، قدرت اثرگذاری در سرنوشت سیاسی هم بالا می‌رود؛ به همین جهت جشنواره فجر را می‌توان یک رفتار سیاسی دانست.

در دانش ارتباطات مفهوم «محیط فعال ارتباطی» اشاره به محیطی دارد که بدون مشخص بودن منبع پیام، افراد را در معرض تابش پیام‌های انبوه قرار می‌دهد؛ در واقع گاهی خود محیط، هدایت کننده افراد به سمت و سوهای خاص است.

سینمای شبه روشنفکری ایران جو و محیطی را برای مخاطبان فعالش فراهم آورده که آنها را از اطلاعات و پیام‌های جهت‌دار انباشته و آکنده می‌کند؛ آنها را از هیجان، احساس، کینه و اشتیاق انباشته می‌کند؛ پیام‌ها مانند یک محیط هیبریدی عمل می‌کنند و مثل ابر فضا را پر می‌کنند.

کسانی که به طور دائم در این فضا قرار می‌گیرند به طور قابل ملاحظه‌ای ذهنیت جهت‌دار و برساخته‌ای پیدا می‌کنند؛ جو ارتباطی یا محیط فعال ارتباطی برای جلو بردن اهدافش می‌تواند «آلودگی» ایجاد کند؛ آلودگی ارتباطی قدرت تمیز درست از نادرست را از افراد تحت تأثیر می‌گیرد.

جشنواره سی و دوم به خوبی شکل گیری محیط هیبریدی آلوده را نشان می‌داد و جو جشنواره به طور مدیریت شده‌ای سویه هیجانی داشت؛ میان برنامه‌های پخش شده در مراسم اختتامیه فضا را به پیام‌های متنوع سیاسی آلوده کرد.

همانطور که گفته شد این محیط به طور خاص بر مخاطبان فعال سینما در همان لوپ تکرار شونده و دایره بسته اثرگذار است و آلودگی‌اش عموماً به بیرون از برج میلاد یا برخی دیگر از پاتوق‌های شبه روشنفکری سرایت نمی‌کند؛ فیلم‌هایی مانند «قصه‌ها» و «عصبانی نیستم» مهم‌ترین عناصر تشدید آلودگی و جدی‌ترین منابع شکل دهی به محیط ارتباطی مورد نظر هستند؛ هرچند حضور فیلم‌هایی چون «شیار۱۴۳» این فضای مه آلود را تحت تأثیر قرار داد.

مخاطبان فعال سینمای شبه روشنفکری با هیجان فیلم‌ها و فیلم سازان محبوبشان را تشویق می‌کنند و نسبت به سرنوشت و جهت‌گیری‌های آنها حساس‌اند؛ مراسم اختتامیه جشنواره سی و دوم نشان داد مسئولان سینمایی دولت یازدهم از این ظرفیت آگاه‌اند و بنا دارند از این ظرفیت در راستای عمل سیاسی دولت بهره برداری کنند.

ش


کد مطلب: 206335

آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/206335/

هم اندیشی
  http://www.hamandishi.ir