تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۳
 
ویژه نامه اختصاصی هم اندیشی به مناسبت میلاد پیامبر مهربانی ها/

همانا تو اخلاقی عظيم و برجسته ‏اى دارى+ مدیحه سرایی میلاد پیامبر

Share/Save/Bookmark
همانا تو اخلاقی عظيم و برجسته ‏اى دارى+ مدیحه سرایی میلاد پیامبر
 
17ربیع الاول میلاد شریف ترین مخلوقات خداوند از ازل تا ابد است ،رحمه للعالمینی که با آمدنش کنگره کاخ حکام ظلم را فروریخت و بت های کعبه نیز سربه زیر شدندو آتشکده ای که هیچگاه در فارس خاموش نگشته بود،خاموش شد.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی :  بشارت آمدنش را از حضرت آدم(ع) تا حضرت عیسی(ع) به مردم داده بودند«وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ»

اعلی ترین مخلوق  پروردگار را " القاب" بسیاری است ، از جمله اینکه پیامبر مهربانی ها را  لقب رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِينَ   است ،که همانا اوست رحمت حقیقی عالمیان:وَمَا اَرْسَلْنَاكَ اِلاَّ رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِينَ

پدرش عبدالله نام داشت و مادرش آمنه ، پدر قبل از تولد فرزند آسمانی بدورد حیات گفت و محمد(ص) در نزد دایه ای مهربان به نام حلیمه بزرگ شد.

محمد را هیچگاه سواد خواندن و نوشتن نبود و ازاین رو او را " امی" نامیدنداما محمد (ص) بعدها حامل "خواندنی ترین نوشته  تاریخ" از  ازال تا ابد شد، یک  خواندنی از نوع معجزه که  از سوی "الله " آمده بود  و خداوند  خود، بر حفظ ونگهداری از آن تضمین داد:"معجزه ای به نام قرآن"

محمد (ص)اسوه اخلاق بودوهمین بود که در مدت 23سال رسالتش ،اسلام آنچنان رشد و شکوفایی پیدا کرد که  دین اول  روزگار شد.

در سيره عملى پيامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نيك و زيبا وجوددارد كه هر كدام نشانگر قطره ‏اى از اقيانوس عظيم حسن خلق آن‏ حضرت است، همان گونه كه خداوند با تعبير «و انك لعلى خلق‏ عظيم; و همانا تو اخلاق عظيم و برجسته ‏اى دارى‏» به اين مطلب‏ اشاره فرموده است.

 عدى بن حاتم مى‏گويد: «هنگامى كه خواهرم سفانه به اسارت‏ سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گريختم، پس از مدتى خواهرم‏ با كمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد اين كه‏ گريخته‏ ام و او را تنها گذاشتم سرزنش كرد، عذرخواهى كردم، پس‏ از چند روزى از او كه بانويى خردمند و هوشيار بود، پرسيدم:«اين مرد (پيامبر اسلام) را چگونه ديدى؟» گفت: «سوگند به‏ خدا او را رادمردى شكوهمند يافتم، سزاوار است كه به اوبپيوندى كه در اين صورت به جهانى از عزت و عظمت پيوسته ‏اى‏».

با خود گفتم به راستى كه  سخن صحيح همين است، به عنوان پذيرش ‏اسلام، به مدينه سفر كردم، پيامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏ محضرش رسيدم، سلام كردم، جواب سلامم را داد و پرسيد:كيستى؟ عرض كردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به ‏سوى خانه ‏اش برد، در مسير راه با اين كه مرا به خانه مى‏برد،بانويى سالخورده و مستضعف با او ديدار كرد، اظهار نياز نمود،پيامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف كرد و آن بانو را درمورد تامين نيازهايش راهنمايى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا اين شخص پادشاه نيست.»


سپس از آن جا گذشتيم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پيامبر (ص) از من استقبال وپذيرايى گرمى نمود، زيراندازى كه از ليف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشين. گفتم: بلكه شما بر آن‏ بنشينيد. فرمود: نه، شما بر آن بنشين، خود آن حضرت بر روى‏ زمين نشست، با خود گفتم: اين نيز نشانه ديگر كه آن حضرت،پادشاه نيست. سپس مطلبى از دينم را كه راز پوشيده بود بيان‏ فرمود، دريافتم كه او بر رازها آگاهى دارد، و فهميدم كه‏ پيامبر مرسل مى ‏باشد، بيانات و پيشگوييها و مهربانى‏هايش مراشيفته‏ اش كرده و همانجا مسلمان شدم.»

مهربانى و اخلاق نيكوى پيامبر (ص) در حدى بود كه امام صادق (ع)فرمود:روزى رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعت‏ خواند، مردم بسيارى به‏ او اقتدا كردند، ولى آن‏ها ناگاه ديدند آن حضرت بر خلاف معمول‏ دو ركعت آخر نماز را با شتاب تمام كرد (مردم از خودمى‏ پرسيدند، به راستى چه حادثه مهمى رخ داده كه پيامبر (ص)نمازش را با شتاب تمام كرد؟!) پس از نماز از پيامبر (ص)پرسيدند: «مگر چه شده؟ كه شما اين گونه نماز را (با حذف‏ مستحبات) به پايان بردى؟» پيامبر (ص) در پاسخ فرمود:«اما سمعتم صراخ الصبى; آيا شما صداى گريه كودك رانشنيديد؟» معلوم شد كه كودكى در چند قدمى محل نمازگزاران‏ گريه مى ‏كرده، و كسى نبود كه او را آرام كند، صداى گريه او دل‏ مهربان پيامبر (ص) را به درد آورد، از اين رو نماز را با شتاب‏ تمام كرد، تا كودك را از آن وضع بيرون آورده، و نوازش نمايد.


 توصیف اوضاع اجتماعی و انسانی عرب جاهلی در آستانه بعثت حضرت رسولصلی الله علیه و آله :
همواره از اعراب پیش از بعثت رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله با صفت جاهلیت یاد می شود. زنده به گور كردن دختران، به راه انداختن جنگ های بزرگ به بهانه های كوچك و واهی، پرستش بت ها و اصنام باطل، زندگی آمیخته با خشونت و وحشی گری را نمی توان صفتی جز جاهلیت داد.

گمراهی و سرگردانی بشر در آستانه بعثت پیامبر با گذشت بیش از ۶۰۰ سال از رسالت عیسی مسیح علیه السلام تنها گریبانگیر اعراب نبود بلكه، راه یافتن فرق گوناگون در دین مسیح كه هر یك در صدد تكفیردیگری بود، و رنگ باختن دین زرتشتی  در ایران آن زمان خود گویای آن است كه معنویات در آستانه ظهور حضرت رسول اكرم چگونه رو به زوال نهاده بود. " خداوند متعال محمدصلی الله علیه و آله را در زمانی به رسالت مبعوث گردانید كه مدتها از بعثت پیغمبران می گذشت و دیری بود كه امم مختلفه به خوابی عمیق فرو رفته بودند. در سرتاسر گیتی فتنه ها برخاسته و زمام امور از هم گسیخته …"
حضرت امیرعلیه السلام در توصیف و تشریح شرایط اجتماعی و انسانی عرب جاهلی و دنیای آن زمان سخنان فراوانی دارند كه خلاصه ای از آن سخنان را كه در خطبه های ۲ و ۹۳ و ۹۵ و ۱۳۱ و ۱۵۸ و ۱۹۱ و ۱۹۶ ایرادشده شده است در ۱۷ مورد زیر خلاصه می كنیم:
۱.بدترین دینها را داشتند؛
۲.بت ها را می پرستیدند؛
۳.خدا را شبیه مخلوقاتش كرده، در نامش تصرف نموده بودند؛
۴.مردم به بلا گرفتار آمده بودند؛
۵.رشته دین بریده، پایه های ایمان ناپایدار و ویران و شریعت بی نام و نشان؛
۶.پندار با حقیقت در هم آمیخته؛
۷.كارها در هم ریخته؛
۸.چراغ هدایت بی نور؛
۹.دیده حقیقت بین كور؛
۱۰.همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یار شیطان؛
۱۱.از ایمان روگردان؛
۱۲.دیو را فرمان برده و به راه او رفتند و بیرق او را افراشتند؛
۱۳.سرگردان در چار موج فتنه؛
۱۴.درمانده و نادان، فریفته مكر شیطان؛
۱۵.نه نشانه ایی برپا و نه چراغی پیدا و نه راهی هویدا؛
۱۶.امتها در خواب غفلت می غنودند؛
۱۷.رشته ها گسسته و بنای استوار دین شكسته؛
حضرت امیرعلیه السلام در خطبه ۲۶ نهج البلاغه آشكارا با صفاتی حقیقی وضعیت عرب جاهلی را توصیف می كند:
"شما ای مردم عرب، بدترین آیین را برگزیده، و در بدترین سرای خزیده، منزل گاهتان سنگستان های ناهموار، هم نشینانتان گرزه مارهای زهردار، آبتان تیره و ناگوار، خوراكتان گلوآزار، خون یكدیگر را ریزان، از خویشاوند بریده و گریزان، بتهاتان همه جا برپا، پای تا سر آلوده خطا."
اینها نه از آن روست كه امیرمومنان درصدد تحقیر اعراب برآمده بلكه بدان علت است تا نعمت های آنان را بر شمارد و بزرگترین افتخار عرب یعنی مبعوث شدن رسول اكرم در میان ایشان را یادآور سازد. این زمان است كه خورشید درخشنده رسالت در چهره محمد امی می شكفد و دنیای تیره و رو به اضمحلال را كه بنا به گفته امیرالمومنینعلیه السلام در آستانه فرو ریختن است، به وجود خویش منور می سازد. دست هدایتگر خدای از آستین پسر "آمنه و عبدالله" به در می آید و عرب جاهلی گم گشته در صحراهای حجاز را به سوی تمدن اسلامی برمی كشد.

وصف پیامبر:
وصف راستین و حقیقی حضرت رسول صلی الله علیه و آله را باید در كلام امیرالمومنین جست. این توصیفات چنان لطیف و چنان ژرف اند كه آدمی را در برابر سحر كلام و عمق معنا به تعجب وامی دارند. در ادامه خطبه ۸۷ توصیف حضرت رسول را چنین می خوانیم: " او پیشوای كسی است كه راه پرهیزكاری پوید… چراغی است كه پرتو آن دمید و درخششی است كه روشنی آن بلند گردید، و آتش زنه ای است كه نور آن درخشید. رفتار او میانه روی در كار است و شریعت او راه حق را نمودار. سخنش حق را از باطل جدا سازد و داوری او عدالت است."

همچنین توصیف زیبای دیگری را در خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه می یابیم: " خدا محمدصلی الله علیه و آله را برانگیخت. گواهی دهنده، مژده رساننده و ترساننده، بهترین آفریدگان، آنگاه كه خردسال می نمود،شایسته ترین بود و هنگامی كه كهن سال بود، پاكیزه تر پاكیزگان در خوی، ،و باران جودو بخشش او از همه با دوامتر بود"
و این جمله پایانی چه زیبا ودل انگیز بخشندگی حضرت رسول را می ستاید، چونان عاشقی كه معشوق را می ستاید ؛ و به راستی كجا می توان كسی را یافت كه عاشق تر از علی علیه السلام بر رسول خدا باشد.

در خطبه ۱۶۰ حضرت امیرعلیه السلام نحوه زندگانی حضرت رسول اكرم را چنین توصیف می كند: " از دنیا چندان نخورد كه دهان را پركند و بدان ننگریست چندان كه گوشه چشم بدان افكند. تهیگاه او از همه مردم لاغرتر بود و شكم او از همه خالی تر، دنیا را بدو نشان دادند، آن را نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد، آن را دشمن دانست و چیزی را خوار می شمرد آن را خوار انگاشت.…. او كه درود خدا بر وی باد روی زمین می خورد و چون بندگان می نشست و به دست خود پای افزار خویش را پینه می بست و جامه خود را وصله می نمود و بر خر بی پالان سوار می شد و دیگری را بر ترك خود سوار می فرمود. "
اوصاف دیگری را كه می توان در خلال خطبه های حضرت امیر یافت در چند مورد زیر خلاصه كرده ایم:
۱.دنیا را خوار دید و كوچكش شمرد؛
۲.هیچ آفریده را در فضیلت به پایه او نتوان آورد؛
۳.مایه شكیبایی برای كسی كه شكیبایی می طلبد؛
۴.نشانه ایی برای قیامت؛
۵.مژده دهنده به بهشت و ترساننده از عقوبت؛
۶.سنگی بر سنگی ننهاد تا جهان را ترك گفت؛
۷.دیده تاریك بین بدو روشن ؛
و به راستی وبنا به فرمایش حضرت امیر در زندگانی نبی مكرم اسلام برای ما نشانه هایی است كه ما را به زندگی راستین رهنمون می سازد واز زشتی ها و عیبهای دنیا جدا می نماید .
توصیف منش و زندگی حضرت رسول را در كلام امیرالمومنین علیه السلام آوردیم و چه نیكوست كه وداع با ایشان را نیز از كلام همان بزرگمرد بیاوریم كه سخن از دل برآمده هر مسلمان مومنی است: " پدر ومادرم فدایت باد . با مرگ تو رشته ای برید كه در مرگ جز تو كس چنان ندید . پایان یافتن دعوت پیامبران وبریدن خبرهای آسمان ، چنانكه مرگت دیگر مصیبت زدگان را به شكیبایی واداشت وهمگان را در سوگی یكسان گذاشت . و اگر نه این است كه به شكیبایی امر فرمودی و از بیتابی نهی نمودی اشك دیده را با گریستن بر تو به پایان می رساندیم ، و درد همچنان بی درمان می ماند و رنج واندوه هم سوگند جان ، واین زاری وبی قراری در فقدان تواندك است . لیكن مرگ را باز نتوان گرداند و نه كس را از آن توان رهاند . پدر ومادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت یادآر و در خاطر خود نگاه دار.

مدیحه سرایی اشرف مخلوفات عالم
و اما در انتها مدیحه سرایی مداحان اهل بیت از شان و مقام وصف ناشدنی پیامبر مهربانی ها در ادامه تقدیم می گردد:
امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه(طاهری)

یا محمد عیدت مبارک(طاهری)


یا محمد یا محمد یاعلی (حاج حسن خلج)


یا رسول الله مولا مولا (بنی فاطمه )


کی دوباه شکست بت هارو(طاهری)


تو نازنین دو عالم فرشته یا بشری(واعظی)


خوبتراز خوبتر آورده ای (نیکبختیان)


شما زمان شروعید و ابتدای منید(میرداماد)
کد مطلب: 200006