تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۵
 

سند حقانیت و مظلومیت حسین(ع) در شام بود

Share/Save/Bookmark
حسین(ع) او را به شام آورد تا سندی باشد بر حقانیت و مظلومیت‌اش؛ و البته سندی بر خباثت امویان. چه زیبا بود ملاقات شکسته‌ترین دختر با درخشنده‌ترین خورشید.
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: وقتی نام زیبایش بر زبان جاری می‌شود یکباره دل تمنای خواهش می‌شود، فواره عشق! تلاطم احساس، به راستی که او را باید قهرمان شام نامید، قهرمان مسئولیت بر پایه نعمت. شاید بپرسیم که دختر سه ساله را بر مسئولیت و مسئولیت‌پذیری چه ربط است؟ در جواب باید گفت: «پس گویا بچه‌های فاطمه را نشناختی؛ این خاندان از اصغر تا اکبرش و از زینب(س) تا رقیه سه ساله‌اش، همه ستارگان پر فروغ آسمان عبودیت و مسئولیت هستند؛ مسئولیت اتمام حجت؛ مسئولیت جهاد عاشقانه؛ اعتلابخشی «هیهات من الذلة» و مسئولیت برملا کردن فساد یزیدیان و ناجوانمردی‌ها حتی بر دختری سه ساله».

هر چند که بازوی قوت و بازوی اکبر و عباس ندارد؛ زبان تیز سجاد(ع) و زینب(س)، در کام ندارد. و فقط دختری سه ساله است. اما نعمت از این بالاتر که او دختر حسین(ع) است. سیدالشهداء(ع) مصباح الهدی، و نسب از امیرالمؤمنین و فاطمه الزهرا(س) دارد. پس بر پایه همین نعمت‌ها مسئول است. او نیز باید سیده شهدای دختران گردد. پرچم‌دار هدایت تاریخ و به نکبت کشاندن یزیدیان و شامیان و چه نیک چو برادرش اصغر در کودکی شهید شد و به سان اکبر(ع) عاشقانه در مکتب زندگی در ره پدر گرد و خاک رسوایی به پا نمود و به سان فاطمه(س) در غم پدر گریست و رسوا کرد.

آنقدر گریست که اگر او را فاطمه صغری نامیدند؛ شاید بر همین وجه بوده؛ هر دو در غم پدر گریستند اما بتول در سوگ رسول(ص) بانوی ۱۸ ساله بود و از پشتوانه شوهری همچون علی(ع) و پدری چون محمد(ص) بهره می‌جست و مدینه وطنش بود. و به سیادت زنان عالم مشهور! اما رقیه(س) فقط سه ساله بود آن هم مسافری خسته و رنجور و دختر پدری بود که آن را خارجی می‌نامیدند و از حمایت و صلابت برادر و عمو چیزی نمانده بود جز چند سری بر نیزه‌ها اما هرچه باشد او از تبار فاطمه است چشمانش رو به آسمان و اراده‌اش در امتداد حیدر؛ با شکوه گریه و مظلومیت‌اش، طوفانی در دل‌ها به پا کرد به وسعت تاریخ.

او تب عاشورا داشت، اما حسین(ع) او را به شام آورد تا سندی باشد بر مظلومیت‌اش و خباثت امویان و در آخر چه زیباست ملاقات شکسته‌ترین دختر با درخشنده‌ترین خورشید. ملاقات سر با دختری پر پر و این چنین واپسین بازمانده عاشورا سر بر سجاده عبودیت و شهادت می‌گذارد و آخرین سجده عشق را به نام خود رقم می‌زند و رسوایی یزیدیان را به نهایت خود می‌رساند و روح نازنین‌اش آرام آرام به سوی پدر می‌شتابد. جسم بی‌جانش همچون غنچه‌ای در زیر خاک پنهان گشت تا سند دیگر بر برگه تاریخ برای شکوه عاشورا باشد.
الف/
کد مطلب: 193485
مرجع : تسنیم