بحران بی‌اعتمادی به آمریکا در ریاض

تسنیم , 11 آذر 1392 ساعت 12:05

کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای نشریه فارین پالیسی ادعا می‌کند که حس اعتماد به آمریکا در ریاض به‌شدت در حال افول است و این بی‌اعتمادی به اهداف، اعتبار و توانمندی آمریکا مربوط می‌شود.


پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی:  کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای این نشریه معتقد است که عربستان احساس می‌کند اوباما به منافع حیاتی آنها بی‌اهمیت و تنها به‌دنبال معامله برای حفظ آبرو است. وی مدعی است که سعودی‌ها با توجه به مشکلات اقتصادی آمریکا، مردم خسته از جنگ آن و سیاست‌های ناکارآمد دولت، دیگر امیدی به حمایت آمریکا ندارند و این امر موجب سوق سعودی‌ها به‌سمت برنامه هسته‌ای خواهد شد.

نگرانی نخبگان و سیاست گذاران در مورد معامله هسته‌ای آمریکا با ایران رو به کاهش است؛ بزرگ‌ترین تأثیر این معامله، تضمین عدم دستیابی ایران به بمب هسته‌ای نیست، بلکه تضمین دستیابی سعودی‌ها به آن است.

در واقع، خطر مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه به‌طور قابل توجهی افزایش ناگهانی داشته است و به نظر می‌رسد جنگ شیعه و سنی در آینده، جنگی هسته‌ای خواهد بود.

مخصوصاً، دو جنبه از این توافق، نگرانی‌های سعودی‌ها را در این مورد که ورود بمب هسته‌ای ایران به منطقه‌ای نزدیک آنها تقریباً قطعی است، تشدید می‌کند. نخست، امتیاز بازدارنده که راه‌حل جامع، که هنوز در دست مذاکره است، توانمندی دائمی غنی‌سازی اورانیوم را برای ایران به رسمیت خواهد شناخت؛ جزء اصلی هر برنامه‌ای برای گسترش تسلیحات هسته‌ای است. در یک نگاه مختصر و بدون تذکر یا توضیح کافی به متحدان کلیدی، که عقیده دارند وجود ملی آنها آینده نامعلومی دارد، به نظر می‌رسد آمریکا به‌طرز خطرناکی با خواسته‌های الزام‌آور قانونی و بلندمدت قطعنامه‌های ۵ عضو شورای امنیت سازمان ملل سازش کرده است. اگر سعودی‌ها به هرگونه تأییدی نیاز داشتند که رد کرسی شورای امنیت در ماه گذشته اقدام ارزشمندی بوده است، بدون شک آنها این تأیید را تا حد زیادی دریافت می‌کردند؛ و این در حالی است که کاهش هزینه آمریکا موضعی را به اجرا در آورده است که نه‌تنها به منافع اصلی پادشاهی عربستان نا‌مربوط است، بلکه به‌طور فزاینده‌ای برای آنها خطرناک نیز است.

دوم اینکه، این توافق نشان می‌دهد که حتی راه‌حل جامع نیز از نظر زمانی محدود خواهد بود. به عبارت دیگر، هر محدودیتی که در آخر بر برنامه هسته‌ای ایران تحمیل شود، دائمی نخواهد بود. مفهوم این سخن کاملاً واضح است؛ در نقطه‌ای از زمان، که هنوز مورد بحث است (سه سال، پنج سال یا ده سال) و مدتی طولانی پس از کنار گذاشتن نظام بین‌المللی تحریم‌ها، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران بدون قید و بند رها خواهد شد و تحت معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای از همان حقوقی که سایر اعضا در بهترین حالت از آن بهره می‌برند، بهره‌مند خواهد شد. این به‌معنای مجوز بسیار وحشتناکی است برای ایران، که اگر بخواهد می‌تواند یک روز برنامه هسته‌ای با ابعاد صنعتی به‌همراه توانایی بدون محدودیت برای غنی‌سازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتونیوم، مانند ژاپن، داشته باشد.

البته، ایران مانند ژاپن یک کشور دموکراسی صلح‌آمیز، باثبات و در اتحاد با غرب نیست. ایران یک قدرت اصلاح‌طلب به‌دنبال هژمونی است که از تروریسم حمایت می‌کند و مدام تعهدات منع گسترش تسلیحات هسته‌ای خود را نقض کرده است و هدف آن، نابودی اسرائیل، بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه و سرنگونی کاخ آل‌سعود است.

خواه اوباما این تفاوت را به‌طور کامل درک کند، خواه نکند، سعودی‌ها به‌طور قطع آن را درک می‌کنند.

البته، نگرانی‌های سعودی از چارچوب متن توافق‌نامه‌ای که هفته پیش به امضا رسید، فراتر می‌رود. برای ریاض، حرکت ایران به‌سمت بمب، تنها خطرناک‌ترین عنصر یک کمپین منطقه‌ای در جریان است که هدف آن برهم زدن نظم موجود در خاورمیانه به‌نفع سلطه تهران است. بی‌ثبات سازی و تضعیف عربستان سعودی قطعاً در مرکز این پروژه قرار دارد و از نگاه سعودی‌ها، این امر در تلاش‌های هدف‌مند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نمود داشته است که نفوذ و شاخه‌های خود را در دور و نزدیک با کاشتن بذر خشونت، خرابکاری، ترور و شورش در بحرین، عراق، لبنان و یمن گسترش داده است، که مخرب‌تر از همه اینها، دخالت گسترده سپاه پاسداران در حمایت از کشتار در سوریه و نجات حکومت بشار اسد است.

از نظر سعودی‌ها، خواه منصفانه و خواه ناعادلانه، معامله هسته‌ای نه‌تنها این عناصر مرکزی چالش موجود را، که ایران بر ضد رفاه و آسایش پادشاهی عربستان ایجاد کرده است، نادیده می‌گیرد، بلکه با ارزش نهادن و قانونی دانستن ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر قدرت برتر بودن، آنها را به‌شدت در معرض وخامت قرار می‌دهد. همان‌طور که به‌طور قطع معامله سلاح‌های شیمیایی اوباما با سوریه، به‌طور ضمنی چراغ سبز را به تشدید مبارزه اسد با مخالفان نشان داد، بنابراین، سعودی‌ها نگران هستند که معامله هسته‌ای با حکومت روحانیون، آزادی عمل بیشتری را به خواسته بلندمدت ایرانی‌ها در خصوص برتری منطقه‌ای خواهد بخشید؛ که این برتری در ذهن سعودی‌ها پایان نخواهد یافت تا اینکه به مکه و مدینه برسد.

باید بگویم که بدبینی سعودی‌ها در مورد قربانی شدن در قربانگاه معامله ایران و آمریکا، مسئله تازه‌ای نیست. اما واقعیت این است که امروز، سعودی‌ها به اطراف نگاه می‌کنند و باور دارند که به دلایل بیشتری از همیشه رسیده‌اند که گمان می‌کنند تا حد زیادی مستقل هستند.

به‌قول معروف، بدگمان‌ها نیز دشمن دارند. در مسائلی که سعودی‌ها فرض کرده‌اند برای منافع آنها بسیار مهم و حیاتی است، مانند بحرین، مصر، عراق و حالا ایران، دولت اوباما را دولتی تلقی می‌کنند که در بهترین شرایط به ضروری‌ترین منافع آنها بی‌اهمیت است و در بدترین شرایط، به‌طور آشکار ضد منافع آنها است. در ذهن سعودی‌ها، یکی از آشکار‌ترین و خطرناک‌ترین الگوها، حالا به‌طور قطعی تأسیس شده است و وجه مشخصه آن به هیچ وجه زیبا نیست؛ این الگو، کنار گذاشتن متحدان قدیمی و حتی خیانت است. در واقع، سعودی‌ها به طعنه‌های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، علیه معامله با ایران گوش داده و به این مسئله پی برده‌اند که حتی اسرائیل، که نزدیک‌ترین دوست آمریکا در خاورمیانه است، از امنیت برخوردار نیست. آنها تعجب می‌کنند که در کجای جهان، آمریکا آنها را رها خواهد کرد.

بحران اعتماد به اعتبار، اهداف و توانمندی قدرت آمریکا به بالاترین سطح خود رسیده است. سعودی‌ها اظهارات سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا را کاملاً مورد توجه قرار داده‌اند که جهان کاملی بیرون از منطقه خاورمیانه وجود دارد و درخور توجه است و نیز اظهار تأسف او را که آمریکا بیش از حد در این منطقه سرمایه گذاری کرده است. پادشاهی عربستان به‌طور فزاینده‌ای متقاعد شده است که شیوه خاصی برای دیوانگی اوباما وجود دارد؛ تلاشی قاعده‌مند برای کاهش حضور و دخالت در درگیری‌های منطقه، کم‌رنگ کردن نقش و رهبری واشنگتن، کاهش هزینه‌ها و بالاخره عقب‌نشینی از منطقه.

بنا به هر دلیلی، از جمله رئیس جمهوری ضعیف و بی‌ثبات، مردمی خسته و رنجور، اقتصادی شکست خورده، سیاست‌های ناکارآمد و استقلال انرژی فزاینده (تمام این موارد را سعودی‌ها ذکر می‌کنند)، این اعتقاد راسخ رو به رشد در ریاض وجود دارد که آمریکا هرگاه قرار است کنار متحدان خود در خاورمیانه بایستد، نفس کم می‌آورد. اوباما می‌خواهد از منطقه بیرون برود. معامله برای حفظ آبرو در مسائلی چون سوریه و ایران، که نه برای حل خطرناک‌ترین مشکلات منطقه، بلکه برای جلوگیری از گسترش و سر باز کردن آنها طراحی شده‌اند تا زمانی که اوباما از پست ریاست جمهوری کنار برود، برنامه روزانه دولت است؛ بنابراین منافع حیاتی سعودی‌ها نادیده گرفته می‌شود و آنها را نگران می‌کند.

شایان ذکر است که خلل در اعتماد به‌شدت شخصی شده است. اغراق کردن در مورد ترس و نگرانی سعودی‌ها از اوباما و اطرافیان او در این موضوع دشوار است. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، مخصوصاً مورد تمسخر قرار گرفته است. در روزهای پس از حمله شیمیایی حکومت اسد در ۲۱ آگوست [۳۰ مرداد ماه]، تماس‌های تلفنی میان جان کری و سران عالی‌رتبه سعودی بسیار تند و سریع انجام می‌گرفت. اسنادی که نشان می‌داد سوریه خط قرمز اوباما را در مورد سلاح‌های شیمیایی نقض کرده است، قاطع بود و جان کری به طرف صحبت‌های خود در این مورد اطمینان می‌داد. حمله آمریکا برای مجازات اسد قطعی شده بود. سعودی‌ها به وجد آمده و متقاعد شده بودند که بالاخره اوباما آماده حرکت شده و قطعاً مسیر درگیری را به‌نفع غرب و علیه ایران تغییر خواهد داد. اطلاعات، برنامه ریزی جنگ و اطلاعات هدف‌گیری ظاهراً دچار تغییر شدند. قراین نشان می‌دهد که سعودی‌ها به‌قدری سرمست بودند که نه‌تنها قصد کمک مالی به عملیات را داشتند، بلکه می‌خواستند به‌طور فعال با هواپیماها و بمب‌های خود در این درگیری شرکت کنند. شایعه شده بود که ملک عبدالله به وزارت‌خانه‌های مربوط دستور داده بود تا در حالت آماده‌باش قبل از جنگ قرار گیرند.

سپس در ۳۱ آگوست [۹ شهریور ماه]، در حالی که سعودی‌ها منتظر بودند که اوباما اجرای حتمی خط قرمز خود را اعلان کند، او از این کار دریغ کرد و تصمیم گیری را به کنگره واگذار کرد. این کار موجب خشم و تعجب سعودی‌ها شد و آنها متقاعد شدند که جان کری عامداً آنها را فریب داده و گمراه ساخته است. وقتی جان کری گفت که خودش هم از تصمیم اوباما کاملاً ناآگاه بوده است، خشم سعودی‌ها به‌شدت فروکش کرد. در هر دو صورت، یعنی دروغ گفتن کری یا بی‌خبر بودن او از این تصمیم، از نگاه سعودی‌ها این یک فاجعه بود.
الف/


کد مطلب: 192533

آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/192533/

هم اندیشی
  http://www.hamandishi.ir