جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری(16)
سرویس سیاسی هم اندیشی، در ادامه سلسله مطالب "جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری" به تولید ملی در بخش فرهنگ میپردازیم که بیانات امام خامنه ای در این خصوص نیز راهگشا و چراغ راه خواهد بود
رفتن از راه های نارفته با تولید علمتوليد علم يعنى رفتن از راههايى كه به نظر، راههاى نارفتهاى است. البته اين به آن معنا نيست كه ما راههايى را كه ديگران رفتهاند، نرويم و به تجربههاى ديگران بىاعتنايى كنيم؛ بلكه به اين معناست كه به فكر باشيم. در اين دنياى عظيم و در اين طبيعت بزرگ، ناشناختههاى فراوانى وجود دارد كه دانش پيشرفتهى امروز هنوز به آنها دست نيافته است. ناشناختهها بسيار فراوان است و به گمان زياد بهمراتب بيشتر از چيزهايى است كه بشر تاكنون به آنها دست يافته است. بايد دقت كنيم، فكر كنيم و به دنبال كشف ناشناختهها باشيم. بايد همان استعدادى را كه گفته شد و بنده هم مىدانم مغز و فكر ايرانى آن را دارد، بهكار بيندازيم. راههاى ميانبر را پيدا كنيم و از بدعت و نوآورى در وادى علم، بيمناك نباشيم. اين حركت بايد در دانشگاهها و مراكز علمى و تحقيقاتى ما به صورت انگيزهاى عام، امرى مقدس و يك عبادت تلقى شود. همهى رشتههاى علوم بايد به اين صورت درآيد. ما بايد اين جرأت را داشته باشيم كه فكر كنيم مىتوانيم نوآورى كنيم. ۲۲/۲/۸۲
توليد علم، بدون پيشرفت علم ممكن نيستجنبش توليد علم، بدون پيشرفت علم ممكن نيست. بدون پيشرفت علم، در اين دنياى متنوع نمىشود رقابت كرد و پيش رفت؛ حتما پيشرفت علم لازم است. اين، وظيفهى دانشگاهها و دانشجويان و اساتيد را بسيار سنگين مىكند. جنبش آزادهانديشى كه چند ماه قبل مطرح شد، اصرار بر مسألهى اشتغال - كه در دو سه سال اخير در اين زمينه خيلى تلاش شده است - و اصرار بر تقويت پول ملى، از شعارهايى است كه ما در اين چندسال روى آنها تكيه كرديم و براى هر كدام حساب خاصى باز شد و به فضل الهى حركت خاصى در دستگاههاى مربوط به آنها آغاز گرديد. وقتى انسان مىبيند دشمن چه مىخواهد بكند، مىفهمد كه بايد در داخل چهكار كند. البته در دو سه سال قبل از اين، در قالب نفى فقر و فساد و تبعيض، بسيارى از اين حرفها مطرح بود. در سياستهاى كلان نظام هم كه رهبرى بايد به دولت اعلام كند و مجلس بر اساس آن سياستها مقررات و قوانين را بگذراند - هم در سياستهاى برنامهى سوم و هم در سياستهاى برنامهى دوم كه مربوط به هفت هشت سال قبل از اين بود - همهى اين مطالب كلى لحاظ شد؛ ليكن بسيج كردن و متوجه كردن افكار عمومى، بخصوص جوانان به اهميت بعضى از اين سرفصلها، ايجاب مىكند كه هر كدام از اينها به تنهايى مورد توجه قرار گيرد و دنبال شود. ۲۲/۲/۸۲
تولید علم در همه زمینه ها تحقق پیدا کندبايد مسألهى توليد علم جدى شود. ما بايد در همهى زمينهها - چه علوم طبيعى و چه علوم انسانى - علم توليد كنيم. اتصال علم و صنعت - كه من بارها روى آن تأكيد كردهام - بايد تحقق پيدا كند. همهى اينها ساز و كار دارد و مىتواند در برنامه گنجانده شود. ۱۵/۵/۸۲
تولید علم شامل همه علوم استمسألهى توليد علم فقط مربوط به علوم پايه، تجربى و ... نيست، بلكه شامل همهى علوم و از جمله علوم انسانى است. ما بخصوص در زمينهى علوم انسانى، برخلاف آنچه كه انتظار مىرفت و توقع بود، حركت متناسب و خوبى نكردهايم، بلكه مفاهيم گوناگون مربوط به اين علم را - چه در زمينهى اقتصاد و چه در زمينههاى جامعهشناسى، روانشناسى و سياست - به شكل وحى منزل از مراكز و خاستگاههاى غربى گرفتهايم و بهصورت فرمولهاى تغيير نكردنى در ذهنمان جا دادهايم و بر اساس آن مىخواهيم عمل و برنامهى خودمان را تنظيم كنيم! گاهى كه اين فرمولها جواب نمىدهد و خراب درمىآيد، خودمان را ملامت مىكنيم كه ما درست بهكار نگرفتهايم؛ در حالىكه اين روش، روش غلطى است. ما در زمينهى علوم انسانى احتياج به تحقيق و نوآورى داريم. مواد و مفاهيم اساسىاى هم كه بر اساس آن مىتوان حقوق، اقتصاد، سياست و ساير بخشهاى اساسى علوم انسانى را شكل داد و توليد و فراورى كرد، به معناى حقيقى كلمه در فرهنگ عريق و عميق اسلامى ما وجود دارد كه بايد از آن استفاده كنيم. البته در اين قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام مىتوانند با جستجو و تفحص، نقش ايفا كنند. اينجا از آنجاهايى است كه ما بايد به توليد علم برسيم. ۸/۸/۸۲
نخبه علمی در میدان تولید علم مثل یک سرباز کار کندنخبهى علمى در ميدان پرورش، پيشرفت و توليد علم بايستى مثل يك سرباز كار كند؛ اگر هم نكرد، كسى يقهى او را نخواهد گرفت؛ ليكن يك روز يقهى همهى ملت و كشور را مشكلات اساسى و بزرگى خواهد گرفت كه ما در كشورمان تجربه كرديم. ۲۱/۱۱/۸۲
براى اينكه انسان به قله برسد، راه وجود دارد؛ بايد آن راه را شناخت.ما قدرت توليد، جرأت توليد، قدرت فروش و پخش و تبليغات كم داريم و اينها از كمبودهاى ماست. اين كمبودها چطور حل مىشود؟ جنابعالى چند راه به بنده پيشنهاد كرديد. مثلا به پژوهشگاه فلان، دفتر تبليغات قم، سازمان تبليغات، بسيج و غيره مطالبى را بگويم. گفتن اين حرفها كار آسانى است؛ يعنى با دو خط نوشته اين حرفها گفته خواهد شد. آنها هم قطعا مىخواهند كارى بكنند، اما چگونه بكنند؟ اولين نياز اين است كه يك جمع فرزانهى در حد بلوغ لازم براى اين كار را بتوانند جمع كنند، مطلب را به آنها تفهيم نمايند، آنها اين مطلب را بپذيرند، به آن ايمان پيدا كنند و حاضر شوند در مقابل ما بهازايى يا بدون ما ازا بنشينند و توليد كنند تا آنها كار كنند. خوب؛ ببينيد كه اهميت و تأثير اين كارهاى پيشنياز، از اصل سفارش كردن من بيشتر و زمانش طولانيتر است! من مىگويم اين كارها را انجمن قلم بكند، يعنى همهى كارها را شما بكنيد. شما نگاه كنيد به اين مجموعههايى كه اسم آورديد و در خدمت شما قرار دارد. از اينها هر چيزى كه من بتوانم در خدمت شما قرار دهم، بدانيد كه در خدمت شما قرار مىگيرد. شما كارى كنيد كه آنها مثل چاپخانه باشند؛ يعنى شما مطلب را توليد كنيد، حروفچينى و صفحهآرايى را هم خودتان بكنيد و بدهيد آنها برايتان چاپ و توزيع كنند. سعى كنيد كارها اينطور از آب در آيد تا آنها مجبور نباشند براى چاپ يك كتاب دينى به سراغ عوامزدگى و عوامگرايى بروند و مثلا يك كتاب پرفروش كممايه را پخش كنند. برگشتيم به مسألهى اول كه انجمن قلم بايد حفظ شود. من با اين چشم به اين مجموعه نگاه مىكنم. ... بله؛ من با اين چشم به اين انجمن و امثال آن و به شما دوستان نگاه مىكنم. بعضى از شما را از نزديك و با خاطرههاى خيلى خوش مىشناسم. اسم بعضى را شنيده يا كارهايشان را خوانده و ديدهام. اغلب شما را مىشناسم و حقيقتا به جمع شما اعتقاد دارم و به اين معنا اعتقاد دارم كه مىدانم شما براى اين كار صلاحيت و قدرت داريد: شما هم صلاحيت روحى و فكرى و هم صلاحيت كارى داريد. بسمالله! وارد شويد و اين كارها را بكنيد و اصلا تشكل را براين اساس پيش ببريد. كار يك مجموعه هر چه تندتر و پرمعناتر باشد، ماندگارتر خواهد شد. اصلا سازمانهاى بشرى با كار زندهاند. مثلا اگر شما به يك يگان نظامى، تحرك و برنامه و دستور ندهيد، يك ماه كه در يكجا بماند به خودى خود منحل مىشود. لازم نيست كسى آن را منحل كند؛ به خودى خود منحل مىشود! قدرت و نفوذ فرماندهى در سراسر تمام اجزاى اين مجموعه است كه آنها را به حركت و نشاط در مىآورد و حيات جمعىشان را حفظ مىكند. شما اين كار را بكنيد؛ يعنى در اين مجموعهى خودتان كار را چنان بدميد كه تحرك آن دائمى باشد و اصلا اين فكر به ذهن كسى نيايد كه ممكن است روزى اين مجموعه منشعب يا منحل شود. البته مشكلات مالى شما جدى است و اين هفت ميليون تومانى كه ايشان گفتند، حقيقتا معجزه است؛ يعنى ما هم قبول مىكنيم كه اين يك معجزه است. خوب؛ با معجزه كه نمىشود، و مصلحت نيست كه انسان دائما با معجزه زندگى كند. ما موافقيم كه هرطور شده و از هر راهى به شما كمك شود. البته اين احتياج دارد به اينكه دوستان فكر كنند و راههاى معقولى را پيشنهاد نمايند. من هر چه بتوانم، در اين زمينه همكارى مىكنم؛ لكن مجموعه را به كار فرهنگى بكشانيد... ... البته اين كارها بايد سازماندهى شود. ما بايد اين تجربيات ناشى از مباحثه و گفتگوى سالم و محترمانه و شجاعانه را بهصورت تجربههاى انباشتهاى درآوريم تا بتوانيم از آنها استفاده كنيم و علم را بارور نماييم. عين همين قضيه در دانشگاه وجود دارد. بارها گفتهام، اين نهضت نرمافزارى كه من اين همه در ديدارهاى دانشگاهى بر روى آن تأكيد كردم، به همين معناست. ما بايد علم و فرهنگ را توليد نماييم و بايد كار اساسى كنيم. حكومت بايد بهصورت آشكار از برخورد افكار بهصورت سالم حمايت كند... .
... خوب؛ براى اينكه انسان به قله برسد، راه وجود دارد؛ بايد آن راه را شناخت. هيچ مانعى ندارد كه ما يك نقشهى راهنما داشته باشيم و بگوييم راههايى كه به قله مىرود، اينهاست و اين نقشهى راهنما را در جيبمان نگهداريم و از آن حفاظت كنيم. اينكار به معناى اين نيست كه ما متحجريم، بلكه به معناى اين است كه ما عاقليم و مىدانيم كه بدون اين نقشهى هدايت، حركت كردن ناانديشيده ما را به سقوط منتهى خواهد كرد. بنابراين، اين كارها لازم است. امروز ما احتياج مبرمى داريم به اينكه تفكر آزادانديشانه - كه با آن فرهنگ و علم توليد خواهد شد و گسترش و توسعهى واقعى پيدا خواهد كرد - در جامعه رشد پيدا كند و بتواند استعدادهاى افراد را به سمت خود جذب نمايد. اميدواريم كه عناصر مستعد، با همت و با توكل - چه در حوزه، چه در دانشگاه و چه در مجموعههايى مثل مجموعهى شما - قدر اين كارها را بدانند... . ۷/۱۱/۸۱
پیام هایی که باید به ذهن مردم منتقل شود را بشناسیم وتولید کنیماگر مىتوانستيم پيامهايى را كه بايد به ذهن مردم منتقل شود، درست بشناسيم، بعد آنها را توليد كنيم و سپس با مديريت صحيح، توزيع و پخش كنيم، آنوقت افكار عمومى در اختيار ما، يعنى در اختيار آن جمعى است كه اين كار بزرگ را انجام مىدهند. آنچه كه ما انتظار و توقع داريم، اين است. با اين ديد كه نگاه مىكنيم، همهى بخشهاى صدا و سيما اعضاى مختلفى هستند كه كارهاى گوناگونى انجام مىدهند؛ اما همه به اين هدف منتهى مىشود. يعنى ديگر راديو، با تلويزيون، با بخش فنى، با بخش تحقيقاتى، با كار بينالمللى و با كارهاى جانبى ديگر و اينها با همديگر هيچگونه تفاوتى ندارند. همه تلاش مىكنند براى اينكه اين مقصود محقق شود؛ يعنى اين پيامها توليد و به شكل صحيحى توزيع گردد. ۱۵/۱۱/۸۱
علم و فكر را بايد توليد كرددر دوران ورود دانش جديد به كشور ما، آنچه كه وارد شد، عبارت بود از تقليد و ترجمه. البته منظورم ترجمه يك اثر ارزشمند نيست - كه يك كار لازم است - منظورم فكر و ذائقه و روحيه ترجمهاى است؛ يعنى قدرت ابتكار را از يك ملت گرفتن؛ شجاعت حرف نو را از يك ملت گرفتن؛ همهاش توى سر او زدن؛ به او اينطور تلقين كردن كه اگر مىخواهى به جايى برسى و آدم شوى، بايد همان كارى را بكنى كه غربيها كردند و از آن سر سوزنى تخطى نكنى! به مردم ما و محيطهاى علمى، اينگونه ياد دادند. اجازه ابتكار و نوآورى و خلاقيت علم را ندادند. علم و فكر را بايد توليد كرد. اينها نه در علوم تجربى، نه در علوم انسانى و نه در علوم سياسى و اجتماعى، براى آفرينش علمى ميدان ندادند. لذا وضع اينگونه است كه امروز ملاحظه مىكنيد. ۱۲/۸/۸۰
دین و شکستن مرزهای علمتوليد علم - يعنى شكستن مرزهاى علم و پيشرفت كردن - با تحصيل علم و تبحر در علم تفاوت دارد؛ ما اولى را نياز داريم. نه اينكه به دومى نياز نيست، اما دومى كافى نيست. اينكه نوشته و تحقيق و فرآوردهى ذهن دانشمندان در زمينهى علوم مختلف - چه علوم انسانى، چه علوم تجربى - بيايد و خوب دانسته شود و همينها محور تشخيص و معرفتنهايى انسان شود، چيز مطلوبى نيست. ما مىبينيم كه در زمينههاى مختلف، تحقيق و پژوهش و رسيدن به نظريه در دنياى مادى و دنياى غرب، مبناى قابل قبول و مورد اعتمادى نبوده؛ بخصوص در زمينهى علوم انسانى، كه در علوم تجربى و در فناورى هم اثر خودش را نشان مىدهد. نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگى بشر، به عالم طبيعت و به عالم وجود، نگاهى است كه معرفت نوينى را در اختيار انسان مىگذارد. اين نگاه، زيربنا و قاعده و مبناى تحقيقات علمى در غرب نبوده. تحقيقات علمى در غرب، در ستيز با آنچه آن را دين مىپنداشتند، آغاز شده. البته آنها حق داشتند؛ دينى كه رنسانس عليه آن قيام كرد و خط فكرى و علمى دنيا را در جهت مقابل و مخالف آن ترسيم كرد، دين نبود؛ توهمات و خرافاتى بود با عنوان دين. دين كليسايى قرون وسطايى، دين و معرفت دينى نبود. بديهى بود كه عقدهها و گرهها در ذهن دانشمندان و نخبگان و زبدگان فكرى باقى بماند و برايش راه علاجهاى ضددينى و غيردينى پيدا كنند. لذا هنوز چگونگى كنار آمدن علم و دين براى آنها مسأله است؛ ليكن مسألهى ما اين نيست. در جهانبينى ما، علم از دل دين مىجوشد و بهترين مشوق علم، دين است. دينى كه ما مىشناسيم، جهانبينى دينىيى كه ما از قرآن مىگيريم، تصويرى كه ما از آفرينش و از انسان و از ماوراءالطبيعه و از توحيد و از مشيت الهى و از تقدير و قضا و قدر داريم، با علم سازگار است؛ لذا توليدكننده و تشويقكنندهى علم است. ۲۶/۹/۸۳
جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱5)جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱۴)جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱3)جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱2)جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (11)
جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱۰)
جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۹) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۸) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۷) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۶) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۵) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۴) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۳) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۲) جستاری پیرامون تولید ملی در بیانات مقام معظم رهبری (۱)