فیشر:غرب از پیروزی روحانیاستفاده کند
«تجربه شخصی من نشان میدهد که روحانی مردی با مودت و با شخصیتی باز است. او اطراف خود را با دیپلماتهای ماهر و کارآزموده و باتجربه پر کرده است. البته جای تردیدی وجود ندارد که این مرد وابسته به حکومت ایران که یکی از چهرههای واقعگرا و میانهرو در بین نخبگان سیاسی شناخته میشود، نمایندگی مخالفان را بر عهده ندارد و البته او از برنامههای هستهای ایران نیز حمایت میکند.»
به گزارش هم اندیشی ، به نقل از دیپلماسی ایرانی، یوشکا فیشر وزیر خارجه پیشین آلمان با ذکر این مقدمه درباره فرصت ناشی از پیروزی روحانی در پروژکت سیندیکیت نوشت: «در صورتی که روحانی بخواهد عملکرد موفقی در کابینه داشته باشد باید به تعهدات خود در زمینه ارتقای سطح زندگی مردم جامه عمل بپوشاند که البته آسان نخواهد بود. توسعه اقتصادی که رایدهندگان به روحانی از وی درخواست میکنند تنها در شرایطی عملی میشود که تحریمهای بینالمللی اعمال شده علیه ایران، لغو شوند اما آنچه که به تحریمها خاتمه میدهد، حل مساله هستهای ایران است.
ساختار جدید منطقهای هنوز قابل تشخیص نیست و همچنان درگیریها و اغتشاشها در آیندهای نزدیک قابل پیشبینی است. در حالی که ایران به دنبال افزایش نفوذ و اطمینان از کسب منافع منطقهای است، درگیری با جامعه بینالمللی بر سر برنامههای هستهای با اهداف منطقهای ایران گره خورده است. به بیان دیگر، چشمانداز ایران مجهز به سلاح هستهای میتواند به درگیریها در منطقه دامن زده و احتمالا چرخه هستهای به راه بیندازد. در نتیجه هر دو مساله باید پیش از لغو تحریمها مورد بررسی قرار گرفته و به شکل موفقی حل شود.
ایران و جامعه بینالمللی باید از گذشته درس بگیرند و توقعهای خود را مدیریت کنند. هیچ راهکار فوری وجود ندارد. در بسیاری موارد منافع دو طرف با یکدیگر در تضاد است و موانع داخلی و همچنین بیاعتمادی دوجانبه از حصول توافق سریع جلوگیری میکند.
علاوه بر این، جدا از مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵ باید موضوع مذاکره مستقیم ایران و آمریکا نیز به طور جدی دنبال شود. همچنین باید به روابط ایران و همسایگان عرب در حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی توجه کرد و به بهبود این روابط کمک کرد. از سوی دیگر در صورتی که به دنبال نتیجه مثبت هستیم، رفتار ایران در مقابل اسرائیل باید تغییر کند.
به طور مشابه، غرب نیز باید درک کند که ایران یک دیکتاتوری یکپارچه نیست. همچنین دفتر رئیسجمهور تنها یکی از مراکز قدرت در ایران به شمار میرود.
ایران در ده سال گذشته دو رویکرد سیاسی را دنبال کرده است: یکی مدل اصلاحطلبان در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و دیگری رادیکالیسم تندرو در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد. هر دو رویکرد با شکست مواجه شد. اصلاحطلبان نتوانستند بر مخالفت محافظهکاران فائق آیند و این در حالی بود که تندروها نیز نتوانستند واقعیتهای اقتصاد داخلی را با سیاستهای هستهای و خارجی هماهنگ کنند. روحانی باید راهی را دنبال کند که به بهای حمایت اکثریت مراکز قدرت در ایران تمام نشود و در عین حال این آزادی عمل را به او بدهد که به درخواستهای رایدهندگان جامه عمل بپوشاند. در داخل ایران نیز مانند روابط خارجی، بیاعتمادی عمیقی وجود دارد که به پیچیدگی بیشتر شرایط منجر شده است.
در آمریکا و غرب، بسیاری روحانی را به عنوان چهرهای دوستانه از ایران میشناسند و این در حالی است که احمدینژاد رادیکال را چهره واقعی این کشور میدانند. در مقابل بسیاری از ایرانیان، اوباما را به عنوان چهرهای دوستانه از آمریکا میشناسند و اعتقاد دارند که جورج بوش با تندرویهایش چهره واقعی آمریکا بوده و این در شرایطی است که در هر دو دولت، استراتژی تغییر رژیم در ایران همچنان روی میز قرار دارد اما هر دو تصور، تحریف واقعیت است؛ هر چند که در هر دو تجسم رگههایی از حقیقت وجود دارد.
با وجود این تصورات - یا شاید به دلیل این تصورات - ریاست جمهوری روحانی فرصتی غیر قابل انتظار برای مذاکرات هستهای ایران و راهکار سیاسی در سوریه ایجاد کرده است. مشارکت ایران در کنفرانس ژنو کاملا ضروری است و کمترین نتیجه آن میتواند این باشد که جدیت روحانی در بوته آزمون قرار میگیرد. در جریان کنفرانس بن که به منظور رسیدگی به شرایط افغانستان برگزار شده بود، ایران رویکردی پراگماتیک داشت که با اقدام نامناسب آمریکا همراه بود.
در مذاکرات هستهای، گروه ۱+۵، روی تضمینهای عینی متمرکز خواهد شد که راهی جز هستهای شدن پیش روی ایران نگذاشته است. برای ایران، مهمترین موضوع به رسمیت شناخته شدن حقوق هستهای است. هر دو موضوع در ظاهر به نظر آسان میآیند اما مساله جزئیات است که اختلاف نظر عمیقی را بین دو طرف ایجاد میکند.
به همین دلیل باید انتظارات واقعگرایانهای داشت. تحقق نتیجهای موفق در مذاکرات هستهای و حل آن یا حتی یافتن راه حلهای نسبی برای مسائل منطقهای، دشوار است اما استفاده نکردن از فرصت ایجاد شده ناشی از پیروزی روحانی یک بیمسئولیتی تمامعیار خواهد بود.»