تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۷
 
آنچه کارتون‌هاي خارجي دارد و ما نداريم!

نگاهي به انيميشن «تهران ۱۵۰۰»

Share/Save/Bookmark
توليد و اکران فيلم سينمايي انيميشن در کشورمان، يکي از نمودهاي پيشرفت و مايه افتخار و غرور ملي است. درحال حاضر، ايران از معدود کشورهاي صاحب توان توليد انيميشن بلند است. درحالي که بسياري از کشورهاي صنعتي در اروپا نيز هنوز به چنين ظرفيتي دست نيافته اند. نکته مهم هم اين است که طلايه دار اين حرکت پرشتاب و روبه جلو در زمينه هنر-صنعت پويانمايي، نسل جوان است.
به گزارش هم اندیشی ، کیهان نوشت: «تهران۱۵۰۰» يکي از اين آثار محسوب مي شود که روي پرده سينماها به نمايش درآمده است. نخستين بار است که در ايران يک انيميشن همچون يک فيلم سينمايي اکران شده است. بهرام عظيمي که قبلا کارتون هاي راهنمايي و رانندگي را براي تلويزيون ساخته بود کارگرداني اين فيلم را برعهده داشته است. او با همکاري نزديک به ۲۷۰ هنرمند و کارشناس رشته پويانمايي و بعد از صرف چهار سال زمان، اين أثر را خلق کرد.

با اين حال، واکنش اکثر منتقدان سينما و کارشناسان رسانه نسبت به اين انيميشن، انتقادي بود. انتقاداتي که عمدتا به جنبه هاي تکنيکي اين محصول مربوط مي شود. مثلا اغلب منتقدان معتقدند که اين أثر، به لحاظ جذابيت هاي بصري و دراماتيک با انيميشن هاي سطح اول جهان فاصله زيادي دارد و جا داشت که سازندگان «تهران ۱۵۰۰» روي ساختار آن دقت و اهتمام بيشتري را صرف مي کردند.

اما آنچه ميان اين انيميشن با کارتون هاي خارجي، ازجمله محصولات هاليوودي تفاوت ايجاد کرده، مسئله ديگري است. انيميشن يا همان پويانمايي که بچه ها آن را بيشتر با نام کارتون مي شناسند، يکي از قالب هاي هنري جذاب و پرطرفدار در همه جاي جهان است. جذابيت انميشن باعث شده تا مخاطب هاي آن از بچه ها هم فراتر برود و بزرگسالان و حتي پيرمردها هم به ديدن انيميشن علاقه مند شوند! دليل اصلي اين علاقه به خاصيت فانتزيک اين هنر و اينکه به وسيله آن مي توان موضوع هاي عجيب و غريب و باور نکردني را به نمايش در آورد برمي گردد. آنچه باعث اهميت انيميشن در جهان امروز شده اين است که به وسيله آن مي توان تخيلات و تصورات ناممکن را به راحتي نشان داد. در کارتون ها مي توان هرآنچه در ذهن آدم مي گنجد را به تصوير کشيد.

درست مانند موضوع انيميشن «تهران۱۵۰۰» که در سينما به سختي مي توان آن را به نمايش درآورد اما به وسيله انيميشن قابل نمايش است. در اين کارتون ۱۱۰ سال آينده به تصوير کشيده شده است. دوراني که مردم براي مسافرت به کره ماه مي روند، ربات ها هم در کنار آدم ها هستند و ماشين ها پرواز مي کنند! دوراني که برج ميلاد ديگر بزرگ‌ترين ساختمان ايران نيست، بلکه يک برج کوچک است در کنار آسمان خراش هايي با صدها طبقه ارتفاع.

اما قابليت ديگر انيميشن، تأثيرگذاري شگرف آن بر ذهن و ناخودآگاه مخاطب و به ويژه بيننده کم سن و سال است. هم از اين رو امروز کمپاني هاي آمريکايي براي تحقق اهداف سياسي و اقتصادي خود سرمايه گذاري انبوه و سنگيني در زمينه توليد انيميشن مي کنند و يکي از مأموريت هاي شرکت هاي تکثير قاچاق فيلم در ايران نيز انتشار انيميشن هاي هاليوودي است. چون به اين وسيله قصد تزريق خواسته هاي خود به روح و جان کودکان و نوجوانان ايراني را دارند.

به بيان بهتر، انيميشن در جهان امروز، يکي از ابزارهاي کارآمد مديريت افکار عمومي و هل دادن نامرئي جوامع به مسيرهاي مدنظر است. واقعيت مهمي که گويا سازندگان «تهران ۱۵۰۰» به کلي از آن غفلت کرده اند. چون از ظرفيت هاي فرهنگي و استراتژيک انيميشن استفاده نکرده اند و صرفا سود اقتصادي را درنظر گرفته اند!

داستان اين کارتون درباره مردي به نام اکبرآقاست که ۱۶۰ سال سن دارد و پزشک ها به او گفته اند که فقط چند روز ديگر از زندگي اش باقي مانده است. اين پيرمرد هم که قبلا يک سياه باز بوده در اين مدت فرصت دارد تا سوابق هنري خودش را به اثبات رساند و مجوز دفن شدن در قطعه هنرمندان را بگيرد. به همين دليل نوه‌اش که در کره ماه تحصيل مي کند به ايران مي آيد تا به او کمک کند. آن ها با پشت سر گذاشتن ماجراهايي، در نهايت مي توانند يک قطعه فيلم را پيدا کنند که نشان مي دهد اين مرد کهنسال ۱۰۰ سال قبل سياه باز بوده!

هرچقدر در يک کارتون سعي شود تا به مسائل فانتزيک و تخيلي بيشتري پرداخته شود،به جذابيت بيشتر آن کمک مي کند. با اين حال در «تهران ۱۵۰۰» بيشتر از آنکه از چنين ايده هايي کمک گرفته شود، به سوژه هاي دم دستي و سطح پايين تکيه شده است. موضوعاتي مثل رقابت هاي عشقي و شوخي هاي کوچه بازاري و مسائلي که ازجمله شاخص هاي فيلمفارسي به حساب مي آيند و تناسب چنداني براي نونهالان و جوانان ندارند.

در کشورهاي غربي، کودکان و نوجوانان با تماشاي انيميشن ها ياد مي گيرند که به تمدن و مذهب و کشور خودشان افتخار کنند. بهترين مثال براي اين قضيه، مجموعه کارتون هاي «داستان اسباب بازي ها» است که در آن به شيوه اي ظريف، ديدگاه هاي ايدئولوژيک به ذهن مخاطب تزريق مي شود. آنچه تاريخ مي گويد اين است که گاوچران‌ها افرادي خشن و متوحش بودند. اما اين انيميشن، تصويري زيبا و غرور انگيز از گاوچراني (فرهنگ اصيل آمريکايي) نمايش مي‌دهد! درحالي که اين فرآيند فرهنگ سازي در «تهران ۱۵۰۰» معکوس است. يعني بچه هاي ايراني با تماشاي اين کارتون، از ايراني بودن خودشان خجل مي شوند!

يکي ديگر از مهم‌ترين عواملي که باعث دوست داشتني شدن کارتون ها، به خصوص براي بچه ها مي شود،خلق شخصيت هاي خارق العاده است. قهرمان هايي که مخاطب با آن ها همذات پنداري کند و همراهشان شود. اما جاي اين گونه شخصيت ها در «تهران۱۵۰۰» خالي است. همه شخصيت هاي اين کارتون، افرادي جاهل مسلک و کلاهبردار هستند. عجيب است که در توليد اين اثر به جاي رجوع به کهن الگوها و اسطوره هاي وطني که سرشار از عشق و حماسه و جذابيت دراماتيک هستند به تيپ هاي فيلمفارسي مراجعه شده است!
کد مطلب: 163788