آقوی زیگلری: zoro غیربومی است/ "رابین هود" مدیر قوی تری است!

شیرازه , 1 اسفند 1391 ساعت 14:01

برای توسعه و تحول فارس نسخه های مختلفی پیچیده شده است. مثلاً همین "زورو/zoro". روزگار نه چندان دوری راه حل برون رفت از مشکلات به جای آوردن زورو، «زر» بود. مدتی کار و بارِ «تزویر» هم سکه شد. بعد شد «زور»، حالا می گویند "زورو/zoro"!


به گزارش هم اندیشی به نقل از شیرازه بعد از مطرح شدن نام «زورو» یا zoro به عنوان گزینه مدیریت در فارس، بر آن شدیم که پیرامون شخصیت والای این منجی کل مطالبی را منتشر نمائیم. باید اذعان کرد به عنوان کسانی که از سال ها قبل به مدد پخش فیلم ها و کارتونهای رسانه ملی، انس دیرینه ای با او و نقاب سیاهش داریم از شنیدن خبر آمدن ایشان کاملاً مشعوف شدیم.

اما بعد از ساعت ها بحث و گفتگو در تحریریه، پیرامون این موضوع که "کدام بُعد شخصیت آقای زورو باعث شده که نام وی در صدر لیست نامزدهای اصلی خارج کننده استان فارس از بحران عقب ماندگی قرار بگیرد" و با توجه به این که بعد از فیلترینگ شیرازه بالغ تر شده ایم و می دانیم عقل ما از درک مدیریت کلان عاجز است(!) و با هدف جلوگیری از پیش داوری و قضاوت زود هنگام که نتیجه اش به تعبیر برخی انجماد در فکر، نظر و عقیده خواهد بود، کمی انبساط به خرج دادیم و تصمیم گرفتیم برای شناخت بهتر و بیشتر با شخصیت های برجسته و اهل منطق به گفتگو بپردازیم تا واقعاً با دلیل و استدلال نسبت به موضوع اشراف پیدا کنیم.

بعد از بررسی گزینه های متعدد، بهترین شخصیتی که از لحاظ پیشینه، سابقه و تحصیلات مرتبط با موضوع شناخته شد جناب "آقوی زیگلری" بود که معرف حضور خوانندگان به خصوص اهالی محترم استان و بویژه مردم شیراز می باشد. البته برخی دوستان کاملاً مخالف ورود این آدم به شیرازه بودند ولی وقتی دیدیم زورو می تواند به فارس بیاید، چرا آقوی زیگلری نتواند به شیرازه راه پیدا کند؟!

(یادآوری: مخاطبانی که توفیق آشنایی با وی را ندارند، بعد از روشن کردن بلوتوث گوشی خود و درخواست از کسانی که فایل صوتی نامبرده را در گوشی save کرده اند می توانند با زدن دکمه ok و گرفتن این فایل با شخصیت و نظرات او آشنا شوند. ضمناً serch در اینترنت هم خالی از لطف نیست.)


آقوی زیگلری که براساس گفته های خودش مُدرس مدرسه "حاج قوام شیراز" بوده و ید طولایی در تربیت افراد مختلف و تاثیرگذار داشته است، پس از درخواست ما در دفتر شیرازه حاضر شد و با حوصله و صبر، چراغ بصیرتمان را روشن و منور نمود!

آنچه می خوانید حاصل گفتگوی ما و این شخصیت دوست داشتنی شیرازی است و چون ایشان با زبان های مختلف و شخصیت های معروف آشنا هستند، در این گفتگو برای همه فهم بودن- علیرغم اصرار ما- با لهجه شیرازی صحبت نکردند:

- خب جناب زیگلری، با توجه به این که اخیراً اسم جناب "زورو/zoro" به عنوان تنها کسی که می تواند مشکلات استان فارس را رتق و فتق کند مطرح­­­­­­ شده است؛ با شناختی که شما از وی دارید چقدر به این موضوع می توان امیدوار بود؟

ببینید، این بحث مربوط به حالا نیست. ریشه تاریخی دارد.

- لطفاً اشاره کنید.

توجه داشته باشید برای توسعه و تحول فارس نسخه های مختلفی پیچیده شده است. مثلاً همین "زورو/zoro". روزگار نه چندان دوری راه حل برون رفت از مشکلات به جای آوردن زورو، «زر» بود. مدتی کار و بارِ «تزویر» هم سکه شد. بعد شد «زور»، حالا می گویند "زورو/zoro"!

-ببخشید، دقیقاً کی، خواهش می کنم به هر یک از این ادوار به تفصیل اشاره کنید؟

بله. زر و تزویر برمی گردد به دوره اصطلاحات(!؟) مثلاً در آن شرایط، والی فارس به قدرت "زر و تزویر" عجیب معتقد بود. البته این اعتقاد، فقط سبیل عده ای خاص را چرب کرد و از آن مطبخ، فقط دودش نصیب مردم شد. او به عنوان بالاترین شخصیت استان خانه چند هزار متری را برای سکنی برگزید که اگر کمک و امداد محافظان نبود در آن گم می شد! هر شخصی هم که به این دو، یعنی زر و تزویر بیشتر آراسته بود از نفوذ و مکنت بیشتری برخوردار می شد. البته نتیجه آن نگاه، توسعه همه جانبه عده ای انگشت شمار بوده که تا ده نسل دیگرشان هم از این سفره متنعم خواهند بود!

- دوره "زور" چطور؟

دوره زور مربوط به چند سال گذشته است. ببینید زمین های فارس کاملاً مساعد کار کشاورزی و کشت و کار است. ولی وقتی این زمین ها درطول سالیان متمادی شخم نخورد، سخت و نفوذناپذیر می شود و قابلیت رشد و نمو نخواهد داشت. سیاستمداری دوراندیش، تدبیر کرد که به وسیله لودر و بولدوزر می بایست شخمی زده شود و دانه ای پاشیده تا شاهد جوانه زدن و شکوفه کردن بود.

- یعنی معتقدید ابزار "زور" شد محور تحول؟

دقیقاً! البته توجه کنید که در آن چند صباح "زور"ها زده شد و در برابر آن استقامت ها نیز صورت گرفت. اما این که زور کجا زده شد و به چه نحوی و با چه کسانی زورآزمایی شد باید مورد موشکافی قرار بگیرد؛ مثلاً به جای بریدن درخت های خشکیده و هرس کردن آن ها، دست و پای نهال های تازه لگدمال شد. یا اینکه درخت هایی که سالها میوه و ثمرشان عاید مردم می شد مورد بی مهری قرار گرفت و خشکید.

-آقوی زیگلری، چه شد که پای "زورو/zoro" به ماجرای توسعه استان فارس باز شد؟

من معتقدم "زورو/zoro" از دانش آموزان "مدرسه ایرانی" است. ببینید ما در "مدرسه حاج قوام" از این بچه های تخص زیاد داریم. بچه هایی که اهل کار هستند و امتحانشان را هم پس دادند. البته بدانید چون مدرسه ایرانی باعث رکود مدرسه قوام شده من این را نمی گویم. مدرسه ایرانی با آن افاده هایی که در مدیریتشان سراغ دارم، غالباً بچه های عجیب و غریبی تربیت می کند. دستپخت های آن مکتب و مدرسه نوعاً همین است. بچه های مدرسه "حاج قوام" پرکارند، ولی بچه های "مدرسه ایرانی" ذاتاً بیمارند! می شناسمشان زورو، رابین هود و ...

البته من معتقدم رابین هود شرایط بهتری دارد. شخصیت زورو فرهنگی – اجتماعی است و بیشتر سوابقش بر می گردد به مسایل خانواده! البته گزارشات منفی در این حوزه هم از او موجود است که من به آن ها نمی پردازم. ولی رابین هود رزومه بهتر و قویتری حداقل در حوزه کارهای اقتصادی و صنعتی دارد.

- فکر نمی کنید در انتقادها زیادی اغراق می کنید؟ مگر ممکن است این ها که نام بردید با اسم های خارجی اشان بچه های مدرسه ایرانی باشند؟

نه به هیچ وجه اغراق نیست. ببینید چند مشکل مبنایی این آدم ها (زورو و ...) دارند. یکی این که غیربومی اند. مگر امسال سال حمایت از کالای داخلی نیست؟ از کشور همسایه افغانستان نیروی کار کم بود که حالا از اسپانیا مدیر وارد کنیم؟

- بله. درست است. اما...

اما و اگر ندارد.

- وقتی هر سرمایه گذار خارجی مورد تائید، تمجید و تطهیر(!) واقع می شود، منجی اقتصادی و فرهنگی که جای خود را دارد. اینطور فکر نمی کنید؟

نه خیر. شما فکرتان بسته است. اصلاً شما چقدر زورو را می شناسید؟ تصور شما از او فقط در حد همان سریالی است که شما در بچگی دیده اید. اینگونه نیست. من زورو را بزرگ کرده ام. کار بزرگ، مرد بزرگ و نگاه بزرگ می خواهد که با شناختی که من دارم از او هم کاری برنمی آید. کار کردن در اینجا هزار و یک مشکل دارد. به نظر من در پیچیدگی های موجود در فارس زورو هم زور بزند راه به جایی نمی برد. اگرچه فکر می کنم رابین هود موقعیت بهتری برای اداره وضعیت موجود دارد! ببینید "زورو/zoro" که زوروی ۱۰ سال پیش نیست. پیر شده و از کار افتاده. به درد مدرسه پیرمردها می خورد. ای کاش کسانی که دست به دامن زورو شده اند تجدید نظر کنند. البته کل کل کردن برخی هم بی تاثیر نبوده و نیست. لجبازی می کنند و نمی گذارند کارها پیش برود.

ولی اگر رابین هود بیاید می تواند تقسیم کار کند. همه ظرفیت ها را به کار بگیرد. "بازی دادن" بقیه هم ترفند مدیریتی است دیگر! که البته زورو این خصوصیت را ندارد. "زورو/zoro" خودش هست و اسبش. با اسب و شمشیر و علامت z کاری از پیش نخواهد رفت. به هر حال منِ زیگلری معتقدم باید فکر اساسی کرد. نباید از کم حوصلگی و بی صبری عده ای به تنگ آمد و دستپاچه شد. ظرفیت داشتن مهم است. نقد پذیری مهمتر. دو سال یا چهار سال یا هشت سال یا اصلاً ۲۰ سال که برای تحول زمانی نیست! نهایتاً اگر بپذیریم که کلید حل مشکلات شمشیر جناب "زورو/zoro" هست به نظرم می آید برای دعوت از او الان وقت مناسبی نیست. باید صبر و حوصله داشت. به عمر ما اگر قد نداد نتیجه اش را بچه ها و نوه ها می بینند.

- خیلی خیلی ممنون. واقعاً گفتگوی دلگشایی بود. به عنوان آخرین خواسته تقاضا دارم از این به بعد بیشتر وقتتان را در اختیار ما بگذارید.

قابل شمارو نداره گمپ گلم، عزیز چیشام. (ای داد بی داد اینجاش اَ دسُوم در رَف کاکو) حالو اِی یِه جُملُ وُو اشکالی نداره. اَی بِیذورن حتماً در خدمتیم...


کد مطلب: 151780

آدرس مطلب: http://www.hamandishi.ir/news/151780/

هم اندیشی
  http://www.hamandishi.ir