تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۱۷
 
حسن رحیمی

فاز دوم هدفمندی اجرا بشود یا نشود؟

Share/Save/Bookmark
نکته بسیار مهمی که در طرح هدفمند کردن یارانه ها وجود دارد، این است که معیار پرداخت یارانه، تا قبل از هدفمندی مقدار «مصرف» بوده است ؛ نه معیار« سرانه». به این معنی که در پرداخت یارانه به مصرف، هرکس توان مالی بیشتر ی برای مصرف دارد یارانه بیشتری نیز نصیبش میشود! و بر عکس ،هرکس توان مالی کمتری دارد کمترین یارانه را میبرد.
به گزارش هم اندیشی به نقل از بولتن، طرح تحول اقتصادی- و بخش مهم آن یعنی هدفمندی یارانه ها- در چند سال اخیر به خصوص پس از اجرای مرحله اول طرح، در جامعه باز تاب هایی داشته است. بخصوص پس از اجرای مرحله اول، موافقان و مخالفانی جهت اجرای مراحل بعدی آن ظاهر شده اند، که هر یک دلایل خاص خود را دارند در یا داشت زیرنگاهی گذرا، به چیستی، چرایی ،و چگونگی هدفمندی یا رانه ها و نظرات موافق و مخالف آن داریم


۱-چرا یارانه؟

معمولا كشورهاي در حال توسعه كه داراي اقتصاد تك محصولي مي باشند يا به اصطلاح ،دولت رانتيیر (دولت تحصيل دار)نامیده میشوند و درآمد مستمری دارند یارانه پرداخت میکنند؛زيرا توان مالي مردم براي زندگي معمولي پايين است.این در آمد که معمولا، مانند در آمد ناشی از نفت خام، سهل الوصول و(کلان) باشد معمولا در دست دولت هاست. مثل دولت های نفتی خاور میانه ویا کشور های آفریقایی و آمریکای لاتین که هرکدام یک محصول خاصی مثل شکر ،موز،بادام زمینی ،کاکائو و... تولید میکنند ومردم نقش چندانی در تولید آن ندارند به عبارت بهتر هم تولید وهم هزینه در آمد ناشی از تولید در دست دولت است؛ البته این نو ع از دولت ها بر اثر بی نیازی از مالیات مردم، نیازی هم به پاسخ گویی به مردم حس نمیکنند!

وضع کشور ما قبل از انقلاب مصداق نکات پیش گفته است. دولت پهلوی با کسب در آمد کلا ن نفت با فروش حدود شش ملیون بشکه در روزبا قیمت ۳۶-۴۰دلار درچهل سال پیش بجای آن که به توسعه واقعی کشور بپردازد در ظواهر متوقف شد وبا بسنده کردن به نوعی توسعه که از آن به عنوان« توسعه وابسته» یاد میشود؛ اضافه در آمد نفت را به خرید سلاح - ونه فناوری تولید آن - ودادن وام به کشورهایی مثل فرانسه و رژیم صهیونیستی، خرید سهام شرکت کشتی سازی در حال ورشکسته شدن آلمان و...احتصاص داد . وبخش عظیمی نیز در دربار حیف و میل میشد.بخش عمده ای نیز به یارانه غیر مستقیم اختصاص داده شد به این صورت که کالاهایی که عمدتا در داخل با اندکی مدیریت، زمینه تولید داشت به قیمت گزاف خریده میشد و به قیمت نازلتر توزیع میشد.این درحالی بود که همه مردم ایران نیز از آن بی بهره بودند زیرا ازجمعیت حدودا ۳۰ ملیونی کشور،حدود۶۰در صد ساکن رو ستاها بود که از ابتدایی ترین امکانات بی بهره بود. وجمعیت شهری نیز به صورت عادلانه از آن در آمد ورفاه ناشی از آن بی بهره بود.از این رو،بنیان غلط یارانه از دهه ۳۰ و چهل گذاشته شد و اقتصاد کشور بیماروعلیل بارآمد. واکنون نیز،اقتصادي است كه به كمك هاي دولتي وابسته است واين وابستگي،ريشه عميقيدراقتصاد كشورداردوخلاصی از آن به راحتی امکان پذیر نیست ؛زیرا ریشه در چندین دهه قبل از انقلاب دارد و پس از انقلاب نیز ادامه یافته است. در یک اقتصاد سالم،اصل بر این است که چیزی بنام «یارانه »جز درموارد جزیی وخاص، وجود نداشته باشد.اما اکنون کشورما دچار این مشکل است،ودولت،ناچار به پرداخت یارانه است. زیرا بدون پرداخت یارانه، زندگی برای بخش بزرگی از جمعیت ایران، ممکن نیست. بنا بر این ،در اصل پرداخت یارانه، در حال حاظر ،کسی شک ندارد زیرااقتصاد كشور ما، شبيه به فرشی است نقشه آن اشتباه بوده واکنون ، ميليون ها گره دارد وبه این شکل خاص در طول ۸۰سال گذشته بافته شده است؛پس به راحتي نمي توان آنرا تغییر داد و يارانه ها را كنار گذاشت.. پس از انقلاب اسلامی، ما ،وارث یک اقتصاد با مشخصات فوق بودیم. یعنی یک اقتصاد تک محصولی وبه شدت وابسته. اکنون که ۳۰ سال از انقلاب میگذرد این اقتصاد نياز به جراحي بزرگ دارد. البته این نیاز به امروز مربوط نمیشود بلکه باید سالهای قبل انجام میشد، که تا کنون انجام نشده است.بنا بر این، طرح هدفمند كردن يارانه ها بزرگترين جراحي اقتصاد كشور طي ۸۰ سال گذشته است .

۲-پرداخت یارانه مستقیم یا غیر مستقیم؟

نکته بسیار مهمی که در طرح هدفمند کردن یارانه ها وجود دارد، این استکه معیارپرداخت یارانه، تا قبل ازهدفمندی مقدار «مصرف» بوده است ؛ نه معیار« سرانه». به این معنی که در پرداخت یارانه به مصرف،هرکس توان مالی بیشتر ی برای مصرف دارد یارانه بیشتری نیز نصیبش میشود! وبر عکس ،هرکس توان مالی کمتری دارد کمترین یارانه را میبرد.ازاین رو، حرف اصلی این طرح،این بود که میخواست یارانه هارا از حالت پرداخت به« مصرف»خارج کند ومعیار پرداخت را« سرانه »قرار دهد. یعنی هر ایرانی به دلیل اینکه ایرانی است واز ثروت ملی دارای «حق» است ؛به او یارانه پرداخت شود.واین یعنی« عدالت» حال اگردولت توانست دهک های جمعتی را بر اساس سطح در آمد، شناسایی کرده وبه نیازمندان، یارانه بیشتر پرداخت کند که این شرایط ایده آل خواهد بود. اما اگر آن نیز ممکن نشد ودولت بر اساس سرانه هر ایرانی یارانه داد وغنی و فقیر از آن بهره مند شدند؛آن وضعیت به مراتب از وضع پرداخت غیر مستقیم به عدالت نزدیک تر خواهد بود.علاوه بر عدالت اجتماعی دست آوردهای مهم دیگری برای یارانه غیر مستقیم مد نظر بوده است.اگر يارانه براساس سرانه ،ونه مصرف افراد ،توزيع شود مي توانيم به طور قطع بگوييم صرفه جو یی واقعی نیز اتفاق خواهد افتاد.ودر،رقابت بین تولید کنندگان ،کیفیت کالاها نیز ارتقاء خواهد یافت.زیرازماني كه قيمتها واقعي شود ،سعي افراد برصرفه جويي بیشتر خواهد بود ومنافع بلند مدت کشور از این راه تامین میشود.چرا که این سیاست باعث کسب در آمد بالایی برای دولت میشود. بخش عمده ای از این در آمد صرف سرمایه گذاری های زیر بنایی خواهد شد وبخش دیگربه ۵ تا ۷ دهك کم در آمد جامعه به صورت نقدي داده میشود .

۳-چرا مخالفت؟

برخی از همان ابتدا روی خوشی به این طرح نشان نمیدادند و هنوز لایحه دولت به مجلس نرفته بود میگفتند لوایح تورم زارا تصویب نخواهند کرد . و الحق اگر حمایت های رهبر انقلاب از اصل طرح نبود در همین حد هم اجرا نمیشد. بهانه مخالفان همان «تورم زا» بودن است در حالیکه اصلاح قیمتها نمیتواند بدون واقعی شدن قیمت کالاها باشد. اما باید بگونه ای عمل کرد که طبقات محروم دچار مشکل نشوند. البته اعتراض بعدی مخالفان ،عدم اجرای صحیح آن از سوی دولت و نپرداختن سهم تولید است. که دولتی ها هم توجیهاتی در این زمینه عنوان میکنند. اما به نظر میرسد نکته ای که مغفول مانده بحث شرایط ویژه «دوران گذار»است.اگر بخواهيم از يك حالت وارد حالت ديگري شويم قطعا مقداري با بی نظمی ومشکلات همراه است و توام با نابساماني هايي مي باشد. بخصوص اگراین تحول و گذار در سطح ملی باشد، ازاین رو،مي توان طرح تحول اقتصادی كشور را به يك «دوران گذار» و یک جراحی بزرگ تشبيه كرد. اين جراحي ممكن است درد و خونريزي داشته باشد. اما ناچار ازتحمل اين خونريزي مي باشيم. اگر رهايش كنيم احتمال دارد اين غده عفوني شود و كل ارگانيسم« دولت »را از پا درآورد بنا بر این، براي اين جراحي بزرگ بايد بهای لازم را پرداخت كرد.وبا اطلاع رساني لازم به مردم مي توان جامعه از نگرانی باز داشت. کاری که بر عکس توسط مخالفان دامن زده میشود و با ترسیم فضای غبار آلود فعلی وبیم دادن از وضعیت آتی، به نگرانی ها می افزایند. در حالیکه در خوش بینانه ترین حالت ودر هر شرایطی این جراحی عظیم (هدفمندی یارانه ها) با مشکلاتی همراه خواهد بود، که از آن گریزی نیست؛ اگر از بیم آن کار تعطیل شود تکرار کاری است که دول گذشته به همین بهانه ها انجام دادند و آن یعنی عدم تن دادن بیمار به جراحی، به خاطر ترس ازدرد!

متاسفانه قوای مسئول با هم هماهنگ نيستند و همین نکته باعث شد که اصل طرح تغییر یابد . ومقررشد که با تغییر تدریجی قیمت ها در ظرف ۵ سال اجرا شود اما همان نیز، در کشاکشهای سیاسی تغییر یافت . دولت مدعی است که باتغییراتی که در لایحه بودجه سال ۹۱داده شده دستش برای اجرای مطلوب این طرح تغییر یافته نیز،باز نيست و نمي تواند مرحله دوم هدفمندی يارانه ها را اجرا كند و عملا هم دست به این کار نزد.امامجلس همان طرح خودش را نیز پس گرفت وبا طرحی دو فوریتی اجرای مرحله دوم را –که البته دولت تاکنون اجرا نکرده بود- متوقف کرد.





نظر موافقان

موافقان معتقدند که قانون هدفمندی، باید به یک باره اجرا میشد و مردم نیز رقمی ۳برابرمبلغ کنونی را به عنوان یارانه مستقیم، در یافت میکردند وصرفه جویی که خواست اصلی هدفمندی است حاصل میشد . در ثانی مردم به خصوص ۶دهک پایین بخش مهمی از حجم نقدینگی دریافت شده را پس انداز و سرمایه گذاری میکردند. اما اجرای ناقص برنامه -که به نظر دولت ،مقصر آن مجلس است -باعث شده هم تورم بالا رود –که در اصلاحات اقتصادی اجتناب ناپذیر است – هم هدف اصلی قانون هدفمندی،یعنی کیفیت بهتر و صرفه جویی حاصل نشود هم رقم پرداختی به مردم در حدی نباشد که جبران تورم ایجاد شده را در پی داشته باشد.

نتیجه عدم اجرای مرحله دوم

با توجه به نظر موافقان برنامه هدفمندی، برخی براین باورند که اگر کل برنامه یکجا اجرا میشد،وضع تورم،ازاین که در حال حاضر حاصل شده، بدتر نمیشد . اکنون به صورت ناقص اجرا شده باعث گردیده که اهداف اصلی طرح محقق نشود . واین مساله بر بازار ارز هم اثرمنفی گذاشته و قیمت آنرا ۳برابر کرده است. واقعیت هم این است که قیمت واقعی ارز ۱۲۲۶ تومان نیست اما اصرار بر بالا نرفتن قیمت، ازر،را برای نخستین با ر پس از انقلاب سه نرخی کرده است ادامه این وضعیت -یعنی اجرا نشدن مرحله دوم وعدم تغییر قیمتها به بهانه تورم-سبب شده که قاچاق بنزین به خارج از کشور ازسرگرفته شود زیرا باارز ۲۵۰۰-۳۵۰۰ قاچاق بنزن لیتری ۷۰۰تومان سود کلانی دارد در حالیکه اگر مرحله دوم اجرا می شد قیمت بنزین به قیمت واقعی نزدیک تر میشد و شاهد قاچاق مجددسوخت نبودیم.

از سوی دیگروارد کردن کالاهای اساسی با ارز مرجع هم نتوانسته وضع آشفته بازاررا سامان بخشد زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد وارد کننده کالا،کلای وارداتی با ارز مرجع را با همان قیمت توزیع کند. بلکه با قیمت ارز چهار راه استانبول توزیع میکند.- نه حتی با قیمت مرکز مبادله ارز- در پاسخ به کسانی که اجرای مرحله دوم را باعث تورم بیشتر میدانند، برخی پاسخ میدهند اکنون که اجرا نشده آیا قیمت ها کنترل شده است؟ پس آیا بهتر نیست حالاکه اجناس گران و گرنتر میشود مردم از کمک نقدی بیشتری بر خوردار باشند زیرا تجربه نشان داده تورم در هر صورت ادامه خواهد داشت پس بهتر است در این میانه کمکی به مردم صورت گیرد

راهکار چیست؟

به نظر میرسد برای برون از وضع موجود دو راهکار وجود دارد

۱-اینکه کالاهای اساسی تحت کنترل دولت با ارز مرجع وارد شده و توزیع شود ویک نوعی از سهمیه بندی در این مسیر لحاظ شود اما این راهکار مطلوب نیست زیرا هزینه حمل و نقل و بسته بندی -که با ارز مرجع نیست -همچنان بر قیمتها خواهد افزودوعملا قیمت همان کالاها نیزباافزایش وبروخواهد بود

۲- اینکه اجازه داده شود ارز قیمت واقعی خودرا در بازار بیابد ودر کل ارز مرجع نیز برداشته شود وارز در بازار تک نرخی شود در این صورت قاچاق کالا متوقف خواهد شد صادرات کالاهای وارد شده با ارز مرجع متوقف خواهد شد ودر صورت اجرای مراحل بعدی هدفمندی سوخت نیز قیمت واقعی خودرا پیدا خواهد کرد .در آنصورت دولت خواهد توانست تفاوت نرخ از مرجع را با قیمت واقعی آن در بازار، به اضافه تفاوت قیمت های اجناس آزاد شده مثل سوخت، بین جامعه بازتوزیع کند. واین عمل باعث هم صرفه جویی هم جلوگیری از قاچاق وهم به عدالت نزدیک تر خواهد بود . اما ادامه وضع کنونی نتایج نامطلوب زیر را در پی خواهد دشت

۱-انباشت ثروت جامعه و پول بیت المال در نزد عده ای اندک که وارد کننده کالا یا دلال ارز و... می باشند. کاری که هم اکنون در حال انجام است و ضرر اصلی آن رادست کم شش دهک پایین جامعه متحمل میشوند

۲- از دست رفتن دست آورد برنامه هدفمندی یارانه ها به طور کلی وبی معنی شدن اجرای آن.

۳-از سر گیری قاچاق انواع کالای داخلی ویا کالای وارداتی باارز مرجع به خارج از کشور؛زیرا با بالابودن قیمت ارز و اندک بودن مصنوعی قیمت حاملهای انرژی، قاچاق آن بسیار باصرفه است!

۴-فراموشی هدف اصلی برنامه هدفمندی که همانا بهبود کیفیت و صرفه جویی بود

بنا بر این عمده صاحبنظران، عدم توافق دولت و مجلس در بسیاری از مسایل را، با،رنگ و بوي سياسي میدانند ،تا یک بحث و اختلاف كارشناسي. این رقابت نا سالم در موارد بسیار کوچک هم دیده میشود. در حالی که این طرح، یک طرح ملي است، كه با سرنوشت ۷۵ ميليون جميعت حال و آينده سركار دارد .


لا زم است قوای سه گانه نظرات دلسوزانه رهبر انقلاب را نصب العین قرار دهند واز آتش توپخانه تبلیغی علیه هم بکاهند و انرژی خودرا در راه خدمت به ملت بزرگ ایران قرار دهند.آیا این کار را - به خصوص پس اظهارات رهبر انقلاب –خواهند کرد؟ امید واریم .اما شواهد این را نشان نمیدهد


کد مطلب: 144249