تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۳۴
 

سینمای روشنفکری،سینمایی مریض بیمار و چرک

جمال شورجه گفت: من سینمای روشنفکری را به سینمای روشنفکری مریض‌، بیمار و چرک تشبیه می‌کنم؛ متاسفانه در ایران تنها ادای روشنفکری دیده می‌شود
Share/Save/Bookmark
سینمای روشنفکری،سینمایی مریض بیمار و چرک
 
به گزارش هم اندیشی سینمای روشنفکری در ایران متاسفانه تنها به سینمای سیاه‌نمایی بدل شده است، سینمایی که به سینمای جشنواره‌ای شهرت یافته بود و در دورانی این سینما مورد توجه مدیران جشنواره‌ها قرار می‌گرفت. سینمایی که تنها جامعه ایران را چرک و سیاه نشان می‌دهد و به معضلات و مشکلات به گونه‌ای می‌پردازد که حکومت اسلامی قادر به حل آن نیست. سینمایی که تلخ است و ناامیدی را در میان مخاطبان رواج می‌دهد. مدتی است این نوع نگاه در فیلم‌های کوتاه دیده می‌شود و کم و بیش در سینمای بلند هم شاهد آن هستیم‌. با «جمال شورجه » کارگردان سینما درباره این گونه از سینما به گفت‌و‌گو نشستیم که از نظرتان می‌گذرد.

* سینمای روشنفکری یعنی سینمای مریض‌ و چرک

شورجه در گفت‌و‌گو با فارس درباره سینمای روشنفکری در ایران و سیاه‌نمایی از جامعه که در آن به وضوح دیده می‌شود، گفت: من این سینمای روشنفکری را به سینمای روشنفکری مریض‌، بیمار و چرک تشبیه می‌کنم؛ متاسفانه در ایران تنها ادای روشنفکری دیده می‌شود تا‌ روشنگری، که با واقع‌بینی مباحث و مسائل را‌ کنکاش کند و برای آن حتی راه حل نشان دهد.


* روشنفکری که نتواند برای حل مشکلات راه حل دهد، ادای روشنفکری درمی‌آورد

روشنفکری که نتواند برای معضلات و مشکلات اجتماعی ما که هیچ کس آن را انکار نمی‌کند، راه حلی نشان دهد، تنها ادای روشنفکری را درمی‌آورد؛ زیرا هیچ جامعه‌ای، جامعه آرمانی نیست.


* سینما روشنفکری و چرک‌نما به بن‌بست می‌رسد

وی در ادامه گفت: دین ما برای تمام معضلات و مشکلات راه حل‌هایی را ارائه می‌دهد‌. جوامع سوسیالیستی و سرمایه‌داری ‌به گونه‌ای اداره می‌شود که سرمایه‌سالاری در آن موج می‌زند و اختلاف طبقاتی به صورت وسیعی دیده می‌شود. در جوامع نئولیبرال دیده می‌شود که مردم به برای احقاق حقوق خود در کف خیابان‌ها هستند، به دلیل بی‌عدالتی و ضعف چرخش مالی صحیح و عدالت‌مند این اتفاق می‌افتد. در دین ما راه حل‌های ‌شخصی و حکومتی گذاشته شده است. روشنفکرنماهای سینمای ما که عمدتا جهت‌گیری نگاه‌شان ‌چرک‌نمایی، سیاه‌نمایی و تلخ‌نمایی جامعه است، بدون اینکه راه حل نشان دهند، صرفا مشکلات را غلو‌آمیز درشت‌نمایی می‌کنند؛ این سینما به ‌بن‌بست خواهد رسید و نمی‌تواند راه حلی هم ‌نشان دهند. این سینماگران عمدتا با تفکرات لیبرال سوسیالیستی بزرگ شدند یا‌ عمدتا لیبرالیسم و تفکرات‌شان در آن نحله‌ها شکل گرفته‌اند و نمی‌توانند راه حل ‌دینی و اعتقادی بدهند.


* تفکرات سینمای روشنفکری، تفکرات به بن‌بست رسیده غربی است

کارگردان فیلم سینمایی «۳۳ روز» در ادامه گفت: ما آثار شکست این نحله‌ها و تفکرات را در سینما می‌بینیم‌. تفکراتی از این دست که در سینمای ایران شاهد آن هستیم، دنباله‌رو همان تفکرات روشنفکری به بن‌بست رسیده غربی هستند و نوعا به ‌این دلیل که با ‌حکومت و نظام ایران مشکل دارند، به سیاه‌نمایی و غلو کردن چرکی و ناپاکی در جامعه می‌پردازند تا بگویند حکومت اسلامی قادر به ارائه راه حل برای مشکلات و معضلات جامعه نیست. عمده فیلم‌ها سیاه‌نمایی، تلخ‌نگاری و چرک‌نگاری است.

* مخاطب از دروغ‌های غلوشده فیلم‌ها دلزده است/ فیلم‌های روشنفکری ترویج بداخلاقی و ناامیدی است

شورجه درباره استقبال مخاطب خاص از این گونه از سینما گفت: مخاطب هم به دروغ‌های بزرگ و غلو شده که در این فیلم‌ها می‌بیند، توجه دارد و با این فیلم‌ها ارتباط برقرار نمی‌کند. مخاطب می‌داند که مشکلاتی در جامعه وجود دارد اما این‌قدر غلو شده و سیاه‌نمایی وجود ندارد و یا متوجه می‌شوند این‌ها وابسته به کشورهای اجانب هستند و از سر دلسوزی ساخته نشده است. امید در این دسته از فیلم‌ها دیده نمی‌شود، در این فیلم‌ها عمدتا بداخلاقی، بی‌تربیتی و ناامیدی را ترویج می‌‌کند. این‌ها تفکرات بیمار و آلوده فیلمساز است و تا خودشان نخواهند نمی‌توان آن‌ها را هوشیار کرد و بینش آن‌ها را تغییر داد. باید جامعه را با نگاه واقع‌بینانه نگاه کنند.



* نحله‌های فکری باعث بروز فیلم‌های سکولار می‌شود

وی در پاسخ به این سؤال که در برنامه‌ریزی کلان سینما نمی‌توان برنامه‌ای داشته باشیم که این نوع سینما را به سینمای واقع‌گرایانه سوق دهیم، گفت: این نحله‌های فکری این‌چنینی در فیلمسازی که در سن میان‌سالی است، شکل گرفته است و با این تفکر زندگی کرده‌اند.‌ اکثرا نگاه سکولار و چپ است که قبول ندارند این حکومت باید دینی باشد، به همین خاطر نواقص ‌و کمبودها را مطرح می‌کنند و درشت‌نمایی می‌کنند. کشورهای اروپایی و امریکایی که ‌با دین و حکومت ما مشکل دارند، این نوع فیلمسازها و فیلم‌ها را تشویق می‌کنند و آن‌ها هم باورشان می‌شود که فیلمساز هستند و فیلم‌شان مورد توجه قرار می‌گیرد، در حالی که فیلم‌های این دسته از فیلمسازان در سینما تک‌ها به نمایش درمی‌آید؛ سینماتک‌هایی که عمدتا سیاسی هستند و با مردم هیچ کجای دنیا ارتباط برقرار نمی‌کنند.

وی در ادامه گفت: سال‌هاست که روی بخش‌های مختلف از جمله سینما کار می‌کنند و نیروهای منفعل و ضد انقلاب را با خود هم‌سو کردند و با تبلیغات و تشویقات، القائاتی را برای این افراد به وجود آوردند که شما فیلمساز و متفکر هستید و جریان‌هایی با این‌ کار به وجود آوردند. این تفکر در نسل دوم و سوم هم نفوذ کرده است.



* رسوخ سیاه‌نمایی در فیلم‌های کوتاه

شورجه در پاسخ به این سوال که این نوع آثار بیشتر به سمت فیلم‌های کوتاه رفته است و در آن فضا رسوخ کرده است، گفت: در این نوع تفکر روی جوان‌ها از طریق فیلمسازان پیشکسوت‌تر، سرمایه‌گذاری دراز‌مدت کردند و‌ نگاه سکولار را گسترش دادند. فیلمساز جوان‌ را هم به سمت سینمای جشنواره‌ای سوق دادند و معطوف کردند. فیلمسازان جوان‌‌تر هم ‌تاسی می‌کنند به این فیلمسازها، تنها به این دلیل که در کشورهای دنیا و جشنواره‌ها بروند‌. این جوان‌ها به شبیه‌سازی آثار این فیلمسازان می‌پردازند.

وی در ادامه به غفلت مراکز آموزشی از فیلمسازان کوتاه اشاره کرد و گفت: متاسفانه مراکز آموزشی و دولتی نتوانستند در این مسیر دقت لازم را صورت دهند و این مسیر را سامان دهند و تفکرات جوانان را هدایت کنند و با دقت نظر فیلمسازان سینمای کوتاه را به سمت نگاه واقع‌گرا و درست‌تر هدایت کند.

کارگردان «دایره سرخ» به برگزاری جشنواره‌ها و نقش‌ آن‌ها در استعدادیابی اشاره کرد و گفت: در جشنواره‌های مختلف که در ایران برگزار می‌شود باید دقت شود تا نیروها و استعداد‌ها کشف، حمایت، راهنمایی و هدایت شوند. فیلمسازی که با ابزار آشنا می‌شود و می‌تواند از آن استفاده کند، باید دید با این ابزار چه چیزی را می‌خواهد به تصویر بکشد و با این چراغ مخاطب را به کدام سمت خواهد برد‌. جوانی را که زیبایی‌شناسی درستی دارد اما تفکر ضعیف دارد، باید هدایت و راهنمایی کرد. با انواع و اقسام ترفندها می‌توان راهنمایی کرد و نباید آن‌ها را دفع کرد.



* دقت مدیران سینمایی باعث از بین رفتن سیاه‌نمایی در سینما است

وی در خاتمه افزود: هر قدر مدیریت سینمایی به دقت عمل کند، نگاه سیاه‌نمایی و چرک‌نمایی از جامعه از بین می‌رود. نسل سوم ما با ساخت آثار کوتاه دستش بازتر است و ‌دوربین همه جا می‌تواند برود، ممیزی‌های آنچنانی هم وجود ندارد که فیلمساز را هدایت کند، فیلمساز هم هر آنچه در ذهنش وجود دارد را می‌سازد. باید دقت کنیم که این یک سناریویی است که در همه رشته‌ها برنامه‌ریزی شده است و با تفکرات آن‌ها فیلم می‌سازند و با ابزار ارزان حکومت را ناتوان در اداره جامعه نشان می‌دهند. ما باید دقت نظر داشته باشیم تا بتوانیم نسل سوم را به سمت سینمای واقع‌گرا هدایت کنیم.
کد مطلب: 142283
مرجع : فارس